شکلگیری امّت وتشکیل دولت
جامعه مؤمنان
استقرار رسول خداـصـ در مدینه، ضرورتهای خاصی را به همراه داشت. از آنپس، مردم در انتظار نزول آیات قرآنی، فرامانهای رسول خداـصـ بودند، تا براساس آنها «زندگی نوین» خود را آغاز کنند. برای همگان روشن بود که مدینهزندگی تازهای را شروع کرده وارزشهای دیگری را جز آنچه در جاهلیت بود،مبنای زندگی جدید خویش قرار گرفته است. شکل دادن به این «حیات اسلامیجدید» نیازمند اقداماتی بود که انجام آنها جز در صلاحیت رسول خداـصـ نبود.نامی که برای تشکّل جدید انتخاب شده بود جامعه مؤمنان بود؛ خطابهای یا ایهاالذین امنوا در قرآن، خطاب به این جامعه نوین ایمانی است. در قرآن، افزون براصطلاح مؤمنین از جامعه نوین به امّت واحده نیز تعبیر شده است. این تعبیر در برابرساختارهای قبیلهای بود که بر مبنای نسب شکل گرفته بود. برای سر وسامان دادنبه جامعه، لازم بود اقداماتی انجام شود.
تأسیس مسجد
مسجد محل سجده در برابر خداست؛ مکان مقدسی که مؤمنان برای عبادت در آنجا حضور مییابند. در آیات مکی ومدنی از مسجد الحرام یاد شده؛ چنانکه ازمسجد الاقصی نیز سخن گفته شده است.
پیش از اسلام، یهود ونصارا مکانهای مقدسی داشتند که تنها مجاز بودند درهمانجا به عبادت ونماز بپردازند. اسلام مسجد را برای عبادت برگزید؛ اما خداونداین امتیاز را به امّت اسلامی داد که در هر زمین پاک نمازش را اقامه کند. در واقع،همه جای زمین برای یک مسلمان مسجد است. با آمدن رسول خداـصـ به مدینه،مسلمانان نخستین مسجد را در محله قبا که در جنوب مدینه بود، بنا کردند. مسجد،افزون بر آن که محل نماز است، مکانی برای حضور جماعت مسلمانان است. درکنار مفهوم عبادت، مفهوم «جماعت» در ارتباط با «مسجد» مطرح میشود.«جماعت» مفهومی است دینی وسیاسی که حکایت از حضور جامعه مسلمانان بهصورت یک پارچه دارد.
مسجد قبا، نخستین مسجدی است که ساخته شد ونماز جماعت در آن برقرارگردید. خداوند در مقایسه میان مسجد قبا، مسجد ضرار فرمود:
هرگز در آن مسجد (ضرار) نماز مگذار؛ مسجدی که از روز نخست بر پرهیزگاریبنیان شده (مسجد قب) شایستهتر است که در آن جا نماز کنی. (توبه / 108)
گذشت که رسول خداـصـ در راهِ آمدن به یثرب، نماز جمعه خواند. مسلمانان آنناحیه، در محل نمازگزاردن پیامبر(ص) مسجدی ساختند که به مسجد جمعهشهرت یافت.
زمانی که آن حضرت به مدینه آمد، در همان روزهای نخست به بنای مسجدپرداخت. پیش از آمدن آن حضرت، مسلمانان در زمینی در حوالی خانه ابوایوبانصاری نماز میگزاردند. آن حضرت زمین یاد شده را به عنوان محلی برای ساختنمسجد برگزید.
این زمین از آن دو یتیم بود که رسول خداـصـ آن را از سرپرست آنان خریداریکرد. به دنبال آن، مسلمانان با تلاش فراوان دیواری پیرامون آن کشیدند؛ آنگاهستونهایی از درخت خرما برپا کرده وسقف را با شاخههای درخت خرماپوشاندند. رسول خداـصـ هم در ساختن مسجد مشارکت فعال داشت.
بدین ترتیب «مسجد النبیـصـ» ساخته شد، مسجدی که در گذر تاریخ بارهاوبارها بازسای شده ویاد آور بهترین خاطرات تاریخ صدر اسلام برای همهمسلمانان بوده وهست. قبر، منبر ومحراب پیامبرـصـ وهمچنین ستونهایی کهرسول خداـصـ بر آن تکیه میکرد، از آثار برجای مانده همان دوران است. افزون برآن برخی از حجراتی که رسول خداـصـ ودیگر یاران وی در آنها میزیستند، دراطراف مسجد بوده است. در حال حاضر، خانه حضرت زهراـسـ در کنار خانهای کهمدفن پیامبرـصـ است، در یک پنج ضلعی قرار داد.
رسول خداـصـ افزون بر مسجدی که خود امامت آن را داشت، هر از چندی بهمیان طوایف اطراف میرفت وبه درخواست مردم در محلی مشخص نمازمیگزارد. پس از آن، مردم آن ناحیه، در محل مذکور مسجدی بنا میکردند. اکنون درگوشه وکنار شهر مدینه، چندین مسجد میتوان یافت که برای نخستین بار رسولخداـصـ در آن جا نماز گزارده است. نقش مسجد در تمدن اسلامی از این زمان آغازشد. مهمترین نقس مسجد در تربیت دینی وفکری ودر مواردی سیاسی بودهاست.
مسجد نقش مهمی هم در تمام دورهها در معماری اسلامی داشته است؛ هم بهعنوان یک بنای اسلامی با طرحهای مختلف وهم نقش آن در شکل دهی به ساختارشهرهای اسلامی. در زمان رسول خداـصـ، مسجد نه تنها محل عبادت بلکه بهعبارتی دارالحکومه هم بود. این نوع بهرهگیری از مسجد، در دورانی بود که هنوزارکان دولت اسلامی شکل نگرفته بود. بعدها که امور حکومتی سامان بیشترییافت، نقش اصلی مسجد در زمینه عبادت وتربیت فکری ودرسی متمرکز شد.
پیمان وپیوند اخوت
یکی دیگر از اقدامهای نخست رسول خداـصـ، برقراری پیوند برادری میانمسلمانان به صورت دونفره بود. این پیوند را «عقد مؤاخاه» یعنی پیمان برادریمیشناسند. زمان اقدام به آن در سال نخست هجری بود، اما تا چند سال پس از آننیز ادامه داشت. برخی نوشتهاند که پیش از هجرت هم به نوعی عقد برادری میانمسلمانان مکه بوده است.
پیمان برادری میان دونفر مهاجر، یا دو نفر از انصار ویا یک نفر از مهاجر ونفردیگری از انصار برقرار میشد. دونفری که با یکدیگر پیمان برادری میبستند،بهطور رسمی به عنوان برادر یکدیگر شناخته میشدند. کوشش میشد تا درانتخاب آنها، روحیات مشترک در نظر گرفته شود؛ یعنی کسانی با یکدیگر برادرشوند که زمینه سازگاری میان آنان فراهم باشد.
اقدام به بستن پیوند برادری، افزون بر آن که برای مهاجرانی که از قبیله خود جداشده بودند، بسیار سودمند بود، پیوند اسلامی جدیدی را، صرف نظر از خون ونژادوطایفه، میان مسلمانان رواج میداد. اعراب تا آن زمان برادری را تنها در پیوندخانوادگی میدیدند، اما اسلام برادری اسلامی را نیز مطرح کرد. اخوت مزبور گرچهمیان دونفر بود، اما روحیه جمعی برادری را میان مسلمانان تقویت میکرد. میانامّت اسلامی، آنچه که همیشه نمایش احساس همدردی میان مسلمانان درشرقغرب عالم اسلامی بوده وهست، در همین مفهوم اخوّت اسلامی جلوهگرمیشود.
در آغاز، پیمان برادری آن چنان قوی وقدرتمند بود که دو برادر از یکدیگر ارثمیبردند. اما بعدها مسأله ارث در محدوده «ذوی الارحام» یعنی رابطه خویشیوخانوادگی استقرار یافت. اسلام با طرح پیمان برادری، قصد برهم زدن مبانیخانواده را نداشت، بلکه فراتر از آن، در صدد ایجاد رابطهای اسلامی میان عموممسلمانان بود. به عبارت بهتر، در آغاز که مهاجران از داشتن خانواده محروم بودند،در جمع مسلمانان برادری مییافتند که در صورت در گذشت یکی، دیگری از اوارث میبرد. بعدها که نوع خانوادهها مسلمان شدند، ارث بر اساس رابطه خویشیاستوار شد وخداوند عموم مسلمانان را با یکدیگر برادر کرد.
پیمان دینی ـ سیاسی قبایل مدینه
پس از آن که هجرت بر هر مسلمانی واجب شد، گروههای زیادی از مسلمانان بهمدینه هجرت کردند. در این زمان، جمعیت مدینه شامل قبایل مختلف عرب ویهودبود. دو قبیله عمده عرب خزرجیان واوسیان بودند ویهودیان در سه طایفه معروفبنینضیر وبنیقینقاع وبنیقریظه وشماری طوایف کوچک زندگی میکردند.علاوه بر آن، شماری از افراد سایر قبایل بدین شهر آمده بودند. پس از اسلام، قبایلبر اساس سنّتهای قبیلهای، درگیریهای خویش را حل وفصل کردند.
اکنون که اسلام قدرتی به دست آورده بود، میبایست مشکلات وبرخوردهایموجود میان قبایل را با اصول خاص خود حل کند. در نظام جدید، دولتی فراتر ازخواستهای گروهی وقبیلهای، به رهبری رسول خداـصـ ایجاد شده بود؛ طبعاًنظام جدید، نمیتوانست بدون نظامنامه باشد؛ اصولی که بر پایه آنها درگیریها حلشده وحقوق عمومی مسلمانان در آن تبیین شده باشد. افزون بر آن، یهودیانی نیزدر مدینه بودند که دولت جدید باید تکلیف خود را با آنان روشن میکرد. حقوقی کهآنان از آن برخوردارند، به علاوه تعهداتی که در قبال حقوق شناخته شده داشتند،میبایست تبیین میشد. در واقع نیازی به نوعی معاهده وپیماننامه با آنها محسوسبود. افزون بر اینها، لازم بود تا قبایل دریابند که در نظام جدید از حقوق مساویبرخوردارند ومجری قانون ومرجع تشخیص این حقوق خدا ورسول، میباشند.قبایل میبایست تن به حکومت مرکزی داده از سلطهجویی وبرتری طلبی پرهیزکنند. در این باره خداوند فرمود:
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا اطاعت کنید واز رسول واز اولی الامرخویش فرمان برید وچون در امری اختلاف کردید، اگر به خدا وروز قیامتایمان دارید، به خدا وپیامبر رجوع کنید. در این، خیر شماست وسرانجامی بهتردارد.(نساء / 59)
و باز فرمود:
هیچ مرد وزن مؤمنی را نرسد که چون خدا وپیامبرش در کاری حکمی کردند،آنها را در آن کارشان اختیاری باشد؛ هر که از خدا وپیامبرش نافرمانی کند،سخت در گمراهی افتاده است.(احزاب / 36)
به این اصل به عنوان یکی از اصول مهم وحاکم بر سایر اصول، در نظامنامه تصریحشده بود. مسایل دیگر نظامنامه، مربوط به امور اداری وقضایی میشد. این بخش،اختلافهای جاری زندگی قبایل عربی را حل میکرد. در آغاز نظامنامه که همانپیمان دینی ـ سیاسی قبایل است، آمده است:
این کتاب محمد(ص) است میان مؤمنان ومسلمانان از قریش ومردم یثرب وهرکسی که از آنان پیروی کرد وبه آن ملحق شد وبه همراه آن جهاد کرد. آنان همه«امت واحده» هستند.
تعبیر امّت واحده از مبناییترین مفاهیم سیاسی ـ دینی اسلام است که درتمامیمفاهیم دیگر جریان داشته وچهارچوب اساسی سیاست اسلامی را معینمیکند.
بخشی از اصول پیمان مزبور بدین قرار بود:
*هر طایفهای برای اسیری که در دست دیگران دارد، بر اساس رعایت قسط میان مسلمانان، فدیهپرداخت خواهد کرد.
* مسلمانان میان خود بدهکاری که بدهی سنگینی دارد، رها نمیکنند واو را در دادن دیه یا فدیهیاری خواهند کرد.
* مؤمنان وپرهیزکاران بر ضد کسی که از میان خودشان بر آنان تجاوز کرده ویا هر کسی که در پیظلم ودشمنی وایجاد فساد میان مؤمنان باشد، متحد خواهند بود؛ حتی اگر (تجاوزگر) فرزندیکی از آنان باشد.
* هیچ مؤمنی، مؤمن دیگر را به جهت کافری نخواهد کشت وهیچ کافری را بر ضد مؤمنی یارینخواهد کرد؛ عهد وامانحرمت خداوند (ذمّه الله) برای همه یکسان وبه یک اندازه است. (اینبدان معنا بود که همه از حقوق مساوی برخوردارند ودر امنیت الهی بهطور یکسان شریکند.)
* هر یهودی که مسلمان شد از او حمایت خواهد شد وبه دشمنان او کمک نخواهد شد.
* در زمان جنگ همه گروههای مسلمانان یکی پس از دیگری در جنگ شرکت خواهند کرد (ت)کسانی که خونشان در راه خدا ریخته میشود، از میان همه قبایل باشند.
* هیچ کسی از مشرکان یثرب، مال وجانی از قریش را پناه نداده وبر ضد مؤمنی، آنها را یارینخواهند کرد.
* هر کس مؤمنی را بکشد، قصاص خواهد شد؛ مگر آنکه ولیّ مقتول راضی شود. همه مؤمنانباید حمایت کننده این امر بوده وبرای اقامه آن قیام کنند.
* هر مؤمنی که به این «صحیفه» اقرار کرد وبه خدا وقیامت ایمان آورد، روا نیست که از فتنهگروبدعت پیشه حمایت کند؛ هر کسی چنین فردی را حمایت کند، لعنت وغضب خدا تا ابد بر اوباد.
* همه مؤمنان در هر چیزی که اختلاف کردند باید، برای حل آن به خدا ورسول رجوع کنند.
در باره مناسبات با قبایل یهودی نیز چند نکته در نظامنامه آمده که یهودیانموافقت خود را با آن نکات اعلام کردند:
* تا زمانی که مسلمانان مشغول جنگ، (بر ضد مهاجمان به مدینه) هستند، یهودیان هزینه خودرا پرداخت خواهند کرد.
* یهود بنی عوف در جمع «امّت واحده» مسلمان هستند؛ همین طور یهودیان بنی نجار، یهود بنیالحارث و... . در این امّت واحده مسلمانان بر دین خود، ویهودیان نیز دین خود را خواهندداشت.
* این قرارنامه ویژه کسانی است که دچار خطا وظلمی نشوند که در آن صورت خود وخانوادهخویش را نابود خواهند کرد.
* هیچ خانوادهای جز به اذن محمد(ص) از این قرارنامه خارج نخواهد شد.
* خداوند بر این صحیفه ناظر است. یهود هزینه خود را متقبل خواهند شد ومسلمانان نیز. وبا هرکس که با اهل این قرارنامه به جنگ برخیزد، به یکدیگر کمک خواهند کرد؛ ومیانشان نصیحتوصلح حاکم خواهد بود. ونیکی مانع از گناه است.
* با گناه کسی، هم پیمان او مؤاخذه نخواهد شد؛ به مظلوم کمک خواهد شد.
* مدینه برای اهل این صحیفه «حرم» خواهد بود.
* یهودیان با قریش وکسانی که آنان را یاری کنند، تجارت نخواهند کرد.
* این قرارنامه از ظالم وخطاکار حمایت نخواهد کرد. هر کس از مدینه بیرون رود یا در آن بماندایمن خواهد بود، مگر آنکه ظالم یا خطاکار باشد. خداوند ورسول او پناه دهنده به هر نیکوکاروپرهیزگاری هستند.
اینها بخشی از اصول نظامنامه یا پیمان دینی ـ سیاسی قبایل بود که در حکم قانوناساسی جامعه اسلامی جدید بود. روح حاکم بر آن یک روح اسلامی ودر جهتپرهیز از سنّتهای جاهلی بود.
مهمترین هدف رسول خداـصـ در این نظامنامه، شکل دادن یک دولت مرکزیوتوانمند با پایه قوانینی بود که مبنای برخوردهای دو جانبه مردم وحکومت از همهطوایف است.