با سلام
امیدوارم مطالب این وبلاگ مورد استفاده شما قرار گرفته باشد.
باآرزوی موفقیت برای تمامی انسانها
التماس دعا
(عکس متعلق شهید محمد علی شاهچراغی دانشجوی رشته فیزیک می باشد.)
(((ایزیدور اوگوست مارى فرانسواکنت ))) در شانزدهمژانویه سال 1789 میلادى ، در (((مونپلیه ))) فرانسه متولد شد. پدرش (((لوئى کنت ))) صندوقدار اداره تحصیلدارى مونپیله بود. او به اصول ارزشى سخت کوشا بود و کارمندىنمونه بشمار مى رفت . او گوست کنت از کودکى خواندن و نوشتن و مقدمات زبان لاتینرا نزد یک معلم پیرى فراگرفت و در سن نه سالگى به دبیرستان مونپلیه رفت و به تحصیلادبیات پرداخت . او در سال ششم متوسطه در فصاحت و روان سخن گفتن شاگرد اول شد وجایزه مقام اول را دریافت کرد. کنت حافظه قوى و نیرومندى داشت ، به طورى که اگرتنها یک بار، مطلبى را مى خواند، مى توانست دقیقا و بدون یک کلمه کم و زیاد آن رابازگو نماید. قدرت حافظه وى ، موجب شگفتى همشاگردى ها و استادانش بود. اوگوستکنت بعد از کلاس ادبیات ، به فراگیرى ریاضیات پرداخت . استاد ریاضیات او، (((دانیلآنکونتر))) نام داشت ، که علاوه بر تدریس ، ریاست دانشکده علوم را نیز بر عهده داشتو در دانشکده علوم ، رشته درسى (((ریاضى تخصصى ))) را تدریس مى کرد. کنت واستادش با یکدیگر بسیار صمیمى بودند و با هم رابطه استاد و شاگردى بسیار خوبىداشتند. کنت ، دانیل آنکونتر را عالى ترین استادان زمان مى نامید و به همین دلیل ،یکى از بهترین آثارش را به این استاد خویش تقدیم کرد. کنت در فراگیرى ریاضیاتبه قدرى سریع و با شتاب فوق العاده اى پیشرفت کرد، که دانیل آنکونیر استاد و ریاستدانشکده علوم ، از تدریس دست کشید و از بهترین شاگردش یعنى (((کنت ))) تقاضانمود، تا به جاى او، تدریس (((ریاضى تخصصى ))) را بر عهده گیرد. بدین ترتیب بودکه نوجوان در سن شانزده سالگى ، استاد ریاضیات دانشکده علوم گردید! کنت در ماهاوت سال 1816 میلادى ، در مسابقه ورودى مدرسه (((پلى تکنیک ))) شرکت کرد و در بینشرکت کنندگان زیاد این مرکز آموزش عالى ، رتبه چهارم را کسب نمود. بدین جهت براىادامه تحصیل به پاریس رفت . هنگام ورود به مدرسه پلى تکنیک ، به اندازه اى کم سنو سال و از نظر جسمى کوچک بود که موجب شگفتى سایرین قرار مى گرفت ، اما با این حال، رتبه ممتاز و نمره عالى وى باعث شد که درجه (((سرجوخگى ))) به وى اعطاءگردد. روز بیست و هشتم آوریل سال 1814 میلادى ، (((ناپلئون بنارت ))) از مدرسهپلى تکنیک بازدید کرد. کنت بسیار خوشحال بود که در آینده نزدیک ، به ارتش شمال ملحقخواهد شد، اما با روى کار آمدن (((لوئى هیجدهم ))) و رسیدن او به سلطنت ، در پىبهانه هائى ، مدرسه پلى تکنیک تعطیل گردید. با تعطیل شدن این مدرسه ، کنت ناچاربه مونپلیه بازگشت و در رشته پزشکى تحصیلاتش را ادامه داد و پس از فراغت از تحصیلدر پزشکى ، به پاریس رفت و با مطالعات و تحقیقات فراوانى ، اقدام به انتشار رسالهاى به نام (((تفکرات من ))) نمود. در سال 1817 میلادى ، زیر نظر (((سن سیمون )))، وارد گروه صنعت گردید و در این زمان بود که چندین جلد کتاب ، تحت عنوان (((آزادى مطبوعات ))) تاءلیف کرد. در سال 1822 میلادى ، رساله (((روش سیاسى ))) را که حاصل یک کار تحقیقاتى وسیعى بود، به (((سن سیمون ))) تقدیم نموده و آن رامنتشر ساخت . سپس یک دوره کلاس براى آموزش (((فلسفه تحقیقى )))دایر کرد و در دومآوریل سال 1826 میلادى ، نخستین کلاس خود را در یک آپارتمان آغاز نمود. مدتىبعد، گرفتار نارسائى هائى مانند مشکلات مالى شد و از شدت ناراحتى به تنگ آمد و خستهو کوفته ، تحصیل خود را ترک نمود، از پاریس خارج شد، و در درمانگاه (((اسکیرول ))) تحت درمان قرار گرفت . در سال 1842 میلادى ، جلد ششم (((دوره فلسفه تحقیقى ))) تکمیل نمود. در مقدمه این کتاب ، به (((آراگو))) توهین شده بود، لذا اوگوست کنتاز طرف ناشر این کتاب ، به محاکمه کشیده شد. در سال 1844 میلادى ، کنت رساله (((فلسفه نجوم براى عامه ))) را منتشر ساخت و چهار سال بعد از این ، با درگذشتهمسرش تصمیم گرفت ، یکسره و تمام وقت به نوشته ها و تاءلیفاتش رسیدگى نماید. بدینجهت (((انجمن طرفداران فلسفه تحقیقى ))) را بنیانگذارى کرد و در این انجمن دروه هاىمتعددى از کلاسهاى (((تاریخ انسانیت ))) را تشکیل داد. با اینکه هر جلسه از کلاسهایش ، بیش از سه ساعت طول مى کشید، اما مطالب جدید و حرفهاى گفتنى و پرجاذبه و پرمحتواى کنت ، طورى بود که هیچیک از شنوندگان ذره اى خسته و کسل نمى گردیدند. کنتهمزمان با تدریس در کلاس هاى انجمن ، کتاب (((سیستم سیاست تحقیقى ))) و (((جامعهشناسى از لحاظ دین و انسانیت ))) در چهار مجلد و هم چنین کتاب (((گفتار در کلیاتفلسفه تحقیقى ))) را تاءلیف و منتشر کرد. زندگى این فیلسوف و دانشمند بزرگ ،بسیار ساده و بى آلایش بود و با رضایت و زهد آشکارى زندگى مى کرد. وى با همهکسانى که با او دشمن بودند و افکار و عقایدش را به صورت خصمانه مى کوبیدند، آشتىکرد و دشمنى ها و خصومت هاى آنان را بخشید. روزهاى چهارشنبه ، اعضاء انجمن طرفدارانفلسفه تحقیقى ، در خانه محقر و کوچک او جمع مى شدند و با کنت ، که دوران پیرى وپایان عمرش را مى گذرانید، دیدار و ملاقات مى نمودند. کنت در حالى که به شدتبیمار شده و در منزل بسترى گردیده بود، رساله اى در مورد (((تربیت عمومى ))) ورساله دیگرى تحت عنوان (((عمل دسته جمعى بشریت بر روى کره زمین ))) تاءلیف کرد و دراین دو رساله ، در صدد بود، تا تمام کاتولیک ها و پیروان فلسفه تحقیقى خود را، برضد انقلابیون تمام فرقه ها متحد نماید. وى که از بیمارى رنج مى کشید و احتمالازخم معده اش شدیدتر گردیده بود، سر انجام در پنجم سپتامبر سال 1857 میلادى ، به 60سالگى دیده از جهان فرو بست و از دنیا رفت . اوگوست کنت ، خانه کوچکش را که درآن تدریس هم مى کرد، همراه با مالکیت و درآمد آثار ادبى و فلسفى خویش را در وصیتنامه خود، به انجمن طرفداران فلسفه تحقیقى بخشید. اگوست کنت ، فیلسوف و ریاضىدان بزرگ فرانسوى ، که در 16 سالگى به مقام استادى دانشگاه رسیده بود، نوزده کتابعلمى و فلسفى از خود به جاى گذاشته ، اصول فلسفى خود را بر اساس (((دیانت انسانى ))) به وجود آورد، و افراد زیادى از دانشمندان و دیگران نیز در این اصول اعتقادى ازاو پیروى کردند، و بدین سان تحولى در افکار فلسفى به وجود آورد. همانطور کهمطالعه کردیم ، اگوست کنت فیلسوف و ریاضى دان بزرگ فرانسوى ، که در 16 سالگى بهمقام استادى دانشگاه رسیده بود، نوزده کتاب علمى و فلسفى از خود به جاى گذاشته ،اصول فلسفى خود را بر اساس (((دیانت انسانى ))) به وجود آورد، و افراد زیادى ازدانشمندان و دیگران نیز در این اصول اعتقادى از او پیروى کردند، و بدین سان تحولىدر افکار فلسفى به وجود آورد. همانطور که مطالعه کردیم ، اگوست کنت فیلسوف وریاضى دان بزرگ فرانسوى در قرن نوزدهم ، با فقر و مشکلات مالى به تحصیل خود ادامهداد، براى کسب علم و تحقیق مسافرتهاى زیادى انجام داد و تلخى ها و سختى ها کشید تااینکه به مقام بلند و ماندگارى دست یافت . هم چنین در وصیت نامه خود، جزئیاتمربوط به تشیع جنازه اش را شرح داد، نوشت او را هرگز کالبد شکافى نکنند، جسد او رادر قبرستان (((پرلاشز))) که خودش تعیین کرده بود، به خاک بسپارند، روى قبر سنگ سادهاى نصب کنند و در دو طرف راست و چپ قبر او، دو بناى یاد بود بسازن.
اما آنچه به این فیلسوف فرانسوى اهمیت بخشیدهاست ، افکار انسانى ، تربیت شاگردان دانشمند و اندیشه هاى خیر خواهانه او مىباشد.