خصوصیات خودی و غیرخودی خودیها و غریبهها، ویژگیها و نشانههای متضاد دارند که آنها را ازیکدیگر متمایز میسازد. برخی از ویژگیهای این دو گروه عبارت است از: 1. خدمت و خیانتاز نشانههای بارز خودیها و وفاداری به دین، ارزشها و نظام ارزشیحاکم بر جامعه است. خودیها کسانی هستند که بار انقلاب، جنگ تحمیلی وسازندگی بر دوش آنها سنگینی میکند؛ همانها که همواره حضور هوشیارانهو صادقانه خود را در صحنههای مبارزه حفظ کردند و با ایثار جان و مالانقلاب اسلامی را یاری دادند.علی بن ابیطالب(ع) یاران مخلص و وفاداران به ارزشها و نظام ارزشیعلوی را اینگونه میستاید:کجایند برادران من که راه حق را سپردند، و با حق رخت به خانهآخرت بردند؟ کجا است عمار؟ کجا است پسر تیهان؟ و کجا استذوالشهادتین؟ و کجایند همانندانِ ایشان از برادرانشان که با یکدیگر بهمرگ پیمان بستند و سرهای آنان را به فاجران هدیه کردند؟
دریغا! از برادرانم که قرآن را خواندند و در حفظ آن کوشیدند. واجب رابرپا کردند، پس از آن که در آن اندیشیدند. سنت را زنده کردند و بدعترا میراندند. به جهاد خوانده شدند و پذیرفتند. به پیشوای خود اعتمادکردند و در پی او رفتند.در مقابل دست در دست بیگانه داشتن، به دشمن اعتماد کردن، خیانت وپیمان شکنی از ویژگیهای ممتاز غیرخودی است. خیانت این جریان دراموری نظیر پخش اسرار نظام اسلامی، حمایت و پیروی از ستمکاران و اظهارهمبستگی با آنان ظهور مییابد. غیرخودیها و عوامل نفوذی تیرهایی دردست بیگانهاند که با آنها به حکومت اسلامی یورش میآورد.من رمی به الشیطان مرامیه و ضرب به تهیه؛ کسانی که آلت دستشیطان و موجب گمراهی این و آنند.از منظر امام علی(ع) دوستِ دشمن و کسی که با بیگانه سر و سرّی دارد،دشمنی در لباس دوست است:دوستان تو سه کسند و دشمنانت سه کس؛ اما دوستان تو، دوست تو ودوستِ دوستِ تو و دشمن دشمن تو است؛ و دشمنانت، دشمن تودشمنِ دوست تو و دوست دشمن تو است.بدین سبب، غیرخودی دشمن است و باید با چشم دشمن به او نگاه کرد.از دیدگاه حضرت، این صفت غیرخودیها (خیانت به حکومت اسلامی وبه بیراهه کشاندن آن) در واقع خیانت به اجتماع و زشتترین کارها است:بزرگترین خیانت، خیانت به مسلمانان است و زشتترین دغل کاری،ناراستی کردن با امامِ ایشان. 2. جاذبه و دافعه و نفاقجاذبه و دافعه از نشانههای بارز خودیها است. خودیها، در پرتو یکدلی،هم جاذبه دارند و هم دافعه؛ یعنی به سبب دوست داشتن خوبان و اولیای خدا ونیز اعمال و رفتار پسندیده، نیکان دوستشان دارند و به آنها عشق و ارادتمیورزند و به دلیل دشمنی با نامحرمان و بیگانگان و برخوردهایاصولیشان، دشمنانی دارند کینه توز، لجوج و حسود؛ به عبارت دیگر، باگروهی دوستند و با جمعی دشمن و در واقع دوست ساز و دشمن سازند. غیرخودیها تنها جاذبه دارند؛ با همه کنار میآیند. در ظاهر، همه افراد را تحملمیکنند و به خاطر هدفی که دارند، دشمنی کسی را بر نمیانگیزند ؛ به عبارتدیگر، منافق و دو چهرهاند. این ویژگی سبب میشود آنها با هر فرد و جناحیحتی بیگانه و ستمگر کنار آیند و دوستی طبقات مختلف و صاحبان ایدههایمتفاوت را جلب کنند. اینان همان بیماردلانی هستند که زبان و قلمشان پیوستهدر جهت جلب حمایت بیگانه در حرکت است و به پندار خویش برای آیندهمصلحت سنجی میکنند تا با چرخش اوضاع و شکست اسلام جایی برای خودداشته باشند. این تزلزل و سر درگمی از آنان موجوداتی سست عنصر، بیارادهو خود باخته ساخته است؛ به گونهای که در هر موقعیتی، به فراخور وضعموجود، به سویی گرایش مییابند.اینان با ایجاد فتنه، آشوب، جنگ روانی و شایعه پراکنی، سلب امید ونشاط مردم و تخریب وحدت ملی در پی واژگون کردن حکومت اسلامیاند.مقام معظم رهبری در باره این صفت غیرخودیها میفرماید:چیزی که توانست در صدر اسلام کوشش مجاهدین صدر اسلام را،سربازان اسلام و حتی خود پیامبر حق و بهترین مؤمنین را در نهایتمعطل بگذارد، نیروها و لشکریان دشمنان قدارهبند نبود، بلکه حیلههاو مکرها و خدعههای دشمنان نقابدار منافق بود.این ویژگی غیرخودیها صفاتی دیگر در آنان پدید میآورد. امیرمؤمنانعلی(ع) در خطبهای این صفات را بر میشمارد و در پایان آنان را «حزبشیطان» میخواند.1. خود گمراه و گمراه کننده دیگرانند.
2. خطاکار و خطااندازند.
3. زبانها و چهرههای متفاوت دارند.
4. نفوذی، فرصت طلب و خائنند و با ظواهر فریبنده در هر دلی رخنهمیکنند.
5. بد باطن و خوش منظرند و باطل خویش را حق مینمایانند.
6. در نهان توطئه کارند.
7. نومید کننده مردم امیدوارند.
8. اهل تملق و چاپلوسیاند.
9. بر پاکننده جنگ روانیاند.
10. شبهه افکن و مغالطه کارند.
11. از اصلاح سخن میگویند؛ اما کردارشان دردی است بیدرمان.3. حساسیت دینی و سازش با انحراف و منحرفاناز جمله نشانههای دوستان انقلاب، حساسیت و غیرت دینی و کنار نیامدنبا انحراف و ترویج دهندگان آن است. غیرت دینی یعنی در برابر بدکرداران ودشمنان ارزشها حساس بودن، از حق و حقیقت نگذشتن، کنارنیامدن بامستکبران و خائنان، نترسیدن از سرزنش سرزنش کنندگان و خشم گرفتن بردشمنان و ستمکاران.این خشم، همان «خشم مقدس» است که یکی از نمودهای مهم غیرت دینیبه شمار میآید.حضرت علی(ع) در ستایش خشم مقدّس ابوذر که انحرافات و بدعتهایعثمان را به باد انتقاد گرفته بود، فرمود:همانا تو برای خدا به خشم آمدی. پس امید به کسی بند که به خاطرِ اوخشم گرفتی. این مردم بر دنیای خود از تو ترسیدند و تو بر دینِخویش از آنان ترسیدی. پس آن را که به خاطرش از تو ترسیدند، بهایشان واگذار؛ و برای آنچه از آنان بر آن ترسیدی، از آنان بگریز.این دیدگاه امام(ع) در نقطه مقابل نظر دگراندیشان غربگرا قرار دارد.آنها معتقدند باید با همه با لبخند برخورد کرد و رابطه برقرار ساخت.حضرت میفرماید، اگر خشم افراد به خاطر مصالح اسلام و حکومت اسلامیو حفظ ارزشهاباشد، قابل تقدیر و ارج نهادن است.امام(ع) در ستایش مردم غیرتمند مصر که در برابر منکر ایستاده، در برابربدعتهای خلیفه سوم، غیرت خویش را به نمایش گذاشتند، میفرماید:از بنده خدا علی امیرمؤمنان به مردمی که برای خدا به خشم آمدند.هنگامی که ـ دیگران ـ خدا را در زمین نافرمانی کردند و حق او را ازمیان بردند تا آن که ستم سراپردهاش را برپا کرد و نیکوکار و بدکردارمقیم و مسافر را به درون خود در آورد و اوضاعی پیش آمد که نه آسودندر سایه ارزشها و معروف ممکن بود و نه از منکر و ضد ارزشهاجلوگیری میشد.
... من بندهای از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم که در روزهایبیم نخوابد و در ساعتهای ترس از دشمن روی برنتابد. بر بدکاران، ازآتش سوزان تندتر است. او مالک پسر حارث مَذْحِجی است. آن جا کهحق بود، سخن او را بشنوید و او را فرمان برید؛ که او شمشیری ازشمشیرهای خدا است. نه تیزی آن کند شود و نه ضربت آن بیاثر.نقطه مقابل حساسیت و غیرت دینی، مداهنه، ملاحظه کاری، سازش و کنارآمدن بر سر دین، بیتفاوتی ارزشها و چراغ سبز نشان دادن به دشمنانارزشها است که از خصوصیات روشن غیرخودیها شمرده میشود. امامعلی(ع) سازش و کنار آمدن بر سر دین را «مصانعه» و «مضارعه» میخواند. 4. ولایت پذیری و ولایت گریزییکی از شاخههای تمایز خودی و غیرخودی ولایت پذیری و ولایتگریزی است. خودیها ولایتپذیر و مطیع ولایت الاهیاند که در زمان غیبتامام عصر(عج) در «ولایت فقیه» متبلور میشود. یاری کردن ولی امرمسلمانان تلاش برای تحقق اهدافش، پایبندی به دستورهایش و رعایت حقوقو احترامش از ویژگیهای دوستان است.دشمنی، عداوت و کینه توزی با رهبری و ولایت الاهی و نافرمانی از او ازصفات مهم نامحرمان به شمار میآید. افکار و اعمال انحرافی این افراد بهآنان اجازه نمیدهد با ولیامر مسلمانان دوست باشند و از وی فرمان برند. بههمین سبب، امیرمؤمنان(ع) میفرماید:من حتی اگر همه دنیا را به نامحرمان کینهتوز بدهم که مرا دوستبدارند، هیچ گاه مرا دوست نخواهند داشت. 5. اعتماد به نفس و خودباختگیاز جمله ویژگیهای دوستان و وفاداران، خودباوری و اعتماد به نفساست. این اعتماد به نفس که در ایمان و توکل به خداوند ریشه دارد، از آنانانسانهایی خلاق و سازشناپذیر میسازد. باور داشتن خود و نیروها واستعدادهای خودی موجب میشود، آنان به بیگانگان امید نبندند و دستیاری سوی آنها دراز نکنند و با تلاش خویش مشکلات را از میان بردارند.درخت انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، در پرتو همین خودباوری به بارنشست. خودیها به بیگانه پشت کردند و استقلال و آزادی و عزت خود و نظاماسلامی را از دست و فکر خویش جستند.در مقابل، خود فراموشی و بیگانگی از خویش از صفات غیرخودیها وعوامل نفوذی است. اینان از خودباوری، اعتماد به خود و نیروها وتواناییهای خویش بیبهرهاند و بیگانه را دارای قابلیتها و خصایص ارزندهخیالی میدانند. از اینرو، چشم امید به بیگانگان دوخته، تنها به غرب سجدهمیکنند. این وابستگی، به ویژه در مسائل اساسی، باعث نفوذ و سلطه بیگانه برآنان گشته است. تا آن جا که مانند آنان میاندیشند، حرفهای آنها را بازمیگویند، برای آنان کار میکنند و حقوق بگیر آنهایند.اهداف و انگیزههای غیرخودیها هدف غیرخودیها از خدمت به بیگانه، نفی حاکمیت دینی، سلب هویتمعنوی جامعه، بیتفاوت ساختن افراد، تضعیف باورها و ارزشها، استحالهانقلاب و به انحراف کشاندن آن، ترویج فساد و بیبند و باری، جداسازی مردماز انقلاب و نظام، مسلّط ساختن استکبار بر جان و مال مردم و در یک کلامتبدیل حکومت دینی به حکومت لائیک است. مهمترین اهداف اینان از نظرامام علی(ع) چنین است: 1. نفی حاکمیت دینی (براندازی)نخستین و مهمترین هدف دستان پنهان استکبار براندازی نظام اسلامی،ایجاد حکومت ضد دینی و مسلط ساختن بیگانگان بر مردم است و اهدافدیگر مقدمه این مقصود به شمار میآید. نوع برخورد بیگانه گرایان با نظاماسلامی و توطئههای بیپایانشان بر درستی این سخن گواهی میدهد. بیگانهگرایان به خوبی دریافتهاند که بیداری دینی و به ویژه بیداری اسلامی سد راهقدرتطلبی و سودجویی آنان است و گسترش اسلام و حاکمیت مقتدر آنمنافع عظیم اقتصادی و سلطه بلا منازع سیاسی اربابانشان بر جهان را تهدیدمیکند. مقام معظم رهبری درباره این هدف دشمن میفرماید:امروز علیه امتِ اسلامی توطئههای بزرگی طراحی میکنند، علیه ملتما هم دارند توطئه میکنند. همین محاصره اقتصادی علیه ما توطئهاست. تبلیغاتی که میکنند توطئه است. فساد و فحشایی که به جامعه ماتزریق میکنند تا جوانهای ما را مبتلا کنند، توطئه است دروغپراکنیهایی که میکنند، همه توطئه است. توطئه میکنند تا این بنا را ازبیخ و بن برکنند و این پایههای محکم را فرو بریزند.البته دشمن نمیتواند به طور مستقیم این توطئهها را اجرا کند. اجرای آنهابه عهده غیرخودیها و عناصر نفوذی است. حضرت علی(ع) هنگامی که بهبیعت شکنان رسید، فرمود اینها حزب شیطانند که جمع شدهاند تا حکومتعلوی را سرنگون ساخته، ظلم و باطل را حاکم سازند:همانا شیطان یارانش را برانگیزانده و لشکرخویش را از هر سوفراخوانده، خواهد که ستم به جای خود برقرار باشد و باطل پایدار.آن بزرگوار در جای دیگر هدف نامحرمان را مسلّط ساختن ستمگران ومستکبران بر گرده مردم و بهرهبرداری از آنان میداند:با دروغ و تهمت به پیشوایان گمراهی و دعوت کنندگان به آتش ـ غضبالاهی ـ نزدیکی جستند، و آنان این منافقان را به کار گماردند و کارمردم را به دستشان سپردند، و خود با تکیه بر آنان به خوردن دنیانشستند.یعنی هدف منافقان و نامحرمان دو چیز است: سپردن کشور و حاکمیت بهبیگانه و پرکردن جیب و شکم خود. 2. استحاله انقلاب و مردموارونه کردن و تحریف اسلام و انقلاب، هموار ساختن مسیر بازگشت بهگذشته و بیزاری از سابقه انقلابی و دینی از دیگر اهداف اساسی بازوان بیگانهاست. دگراندیشان و دستهای دشمن میخواهند، با استحاله انقلاب و مردم،انقلاب را میان تهی سازند و زمینه بازگشت گذشته تاریک و ظلمانی را فراهمآورند. وقتی مردم و انقلاب از درون تهی شدند و از اهداف اساسی و اصولیخود چشم پوشیدند، نظام اسلامی از حرکت و تکاپو باز میایستد و بیگانهتوان پیشروی مییابد. مقام معظم رهبری میفرمایند:دشمن میخواهد اشخاص بمانند، اما از گذشته انقلابی خود بیزاریبجویند. برای دشمن مهم آن است که آن فکر، آن خواست، آن هدف،آن داعیه (انقلابی) از بین برود و شکست بخورد؛ و بهترین راهشکستخوردنش هم این است که همان کسانی که آن داعیه راپرچمداری کردند، حال بگویند ما اشتباه کردیم.حضرت علی(ع) این انحراف و واژگونی را «فتنه» میخواند و در باره آنهشدار میدهد.أیها الناس سیأتی علیکم زمان یکفأ فیه الاسلام کما یکفا الاناء بمافیه؛زمانی برای اسلام پیش میآید که در آن اسلام را واژگون میکنند؛همانند ظرف وارونهای که هر چه در آن است بریزد. 3. تضعیف باورهاهدف دیگر بیگانه و دستیاران داخلیاش تضعیف ارزشها و باورهایدینی و شکستن قداستها و حدود الاهی دین است. تهاجم به باورهاخطرناکترین تهاجمها است و جوامع را بیهویت میسازد. ترویج فساد وبیبند و باری مقدمه این تهاجم است. دشمن با اشاعه انواع مفاسد اجتماعی،ترویج بیبند و باری جنسی به نام آزادی و دفاع از حقوق زن و رواج افکارپوچ و انحرافی، سبب دگرگونی باورها میشود.مقام معظم رهبری در باره این هدف بیگانه میفرمایند:]هدف دشمن[ بیاعتماد کردن به دین، بیاعتقاد کردن به اصول انقلابو بیاعتقاد کردن به آن تفکر فعالی ]است[ که امروز استکبار و قلمروقدرتهای استکباری را به خطر و وحشت انداخته است.امام علی(ع)، با اشاره به این هدف غیر خودیها، میفرمایند: هدف دشمن«عمل به شبهات» و «سیر در شهوات» است؛ یعنی همان چیزهایی که بهراحتی پایه ارزشها و باورها را سست میکند و هویت واقعی مسلمان را از اومیگیرد. بیتردید وقتی افراد هویت خود را از دست دادند، حاکمیت خائنانو بیگانگان را به راحتی میپذیرند؛ چنانکه نمونههای آن را در کشورهایتحت سلطه استکبار غرب فراوان دیدهایم. 4. جداسازی مردم از انقلاب و نظام اسلامیرمز بقا، تداوم و گسترش انقلاب اسلامی، پیوند ناگسستنی مردم با نظام واحساس مسؤولیت آنان در برابر انقلاب است. دشمنان با درک این واقعیت درجهت جداسازی مردم از انقلاب و بیتفاوت ساختن آنان در برابر ارزشها،آرمانها و دستاوردهای انقلاب میکوشند تا زمینه برای نفوذ بیگانهفراهمآید.امام(ع) این هدف دشمن را اینگونه تبیین فرموده است: دودمان بنیامیه به یکی از اهداف خود که جدا سازی شما از من و حقبود، دست یافت؛ در اثر این جدایی، همدیگر را از یاری حقبازداشتید و با سستی و تنبلی از مبارزه با باطل طفره رفتید. اگر این کاررا نمیکردید، بنیامیه بر شما چیرگی نمییافتند. سرگردانی شما ازآنرو است که از حق و حقیقت جدا شدید؛ به آن پشت کردید و کسی راکه به پیامبر از همه نزدیکتر بود، رها ساخته، به نامحرمان پیوستید. نویسنده: اسماعیل علیخانی