(مـساله 982) کسى که خوابیده نماز مى خواند, اگر در بین نماز بتواند بنشیند بایدمقدارى را که مـى تـوانـد, نشسته بخواند و نیز اگر مى تواند بایستد, باید مقدارى را که مى تواند, ایستاده بخواند ولى تا بدنش آرام نگرفته , باید چیزى نخواند.
(مـسـالـه 983) کسى که نشسته نماز مى خواند اگر در بین نماز بتواند بایستد بایدمقدارى را که مى تواند, ایستاده بخواند ولى تا بدنش آرام نگرفته , باید چیزى نخواند.
(مساله 984) کسى که مى تواند بایستد اگر بترسد که بواسطه ایستادن , مریض شودیا ضررى به او برسد, مى تواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن هم بترسد,مى تواند خوابیده نماز بخواند.
(مساله 985) اگر انسان احتمال بدهد که تا آخر وقت بتواند ایستاده نماز بخواند بنابر احتیاط لازم باید نماز راتاخیر بیندازد.
پس اگر نتوانست بایستد, درآخر وقت مطابق وظیفه اش نماز بجا آورد.
(مساله 986) مستحب است درحال ایستادن بدن را راست نگهدارد, شانه ها راپایین بیندازد, دستها را روى رانـهـا بـگـذارد, انـگشتها را بهم بچسباند, جاى سجده رانگاه کند, سنگینى بدن را بطور مـساوى روى دو پا بیندازد, با خضوع وخشوع باشدپاها را پس وپیش نگذارد, اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز تا یک وجب فاصله دهد و اگر زن است پاها را بهم بچسباند.
قرائت (مساله 987) در رکعت اول و دوم نمازهاى واجب یومیه , انسان باید اول حمد وبعد از آن یک سوره تـمام بخواند, و دو سوره والضحى و الم نشرح و همچنین دوسوره فیل و لایلاف در نماز یک سوره حساب مى شود.
(مساله 988) اگر وقت نماز تنگ باشد, یا انسان ناچار شود که سوره را نخواند مثلابترسد که اگر سوره را بخواند, دزد یا درنده یا چیز دیگرى به او صدمه بزند, نبایدسوره را بخواند.
(مـسـالـه 989) اگر عمدا سوره را پیش از حمد بخواند نمازش باطل است و اگراشتباها سوره را پیش از حمد بخواند و در بین آن یادش بیاید, باید سوره را رها کندو بعد از خواندن حمد, سوره را از اول بخواند.
(مـسـالـه 990) اگـر حـمد و سوره یا یکى از آنها را فراموش کند وبعد از رسیدن به رکوع بفهمد, نمازش صحیح است .
(مـسـالـه 991) اگـر پیش از آن که براى رکوع خم شود, بفهمد که حمد و سوره رانخوانده , باید بـخـوانـد و اگـر بـفـهمد سوره را نخوانده باید فقط سوره را بخواند ولى اگربفهمد حمد تنها را نـخـوانـده بـاید اول حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند و نیزاگر خم شود وپیش از آن که به رکـوع بـرسـد, بـفـهمد حمد و سوره , یا سوره تنها, یاحمد تنها را نخوانده , باید بایستد و به همین دستور عمل نماید.
(مـسـالـه 992) اگـر در نـماز فریضه یکى از چهار سوره اى را که آیه سجده دارد و درمساله 361 گفته شد, عمدا بخواند نمازش باطل است .
(مـسـالـه 993) اگر اشتباها مشغول خواندن سوره اى شود که سجده واجب داردچنانچه پیش از رسـیدن به آیه سجده بفهمد باید آن سوره را رها کند و سوره دیگربخواند واگر بعد از خواندن آیه سجده بفهمد بنابر احتیاط براى سجده واجب اشاره کند و سوره را تمام کند وبعد یک سوره دیگر احـتـیاطا به قصد قربت مطلقه بخواند وبه رکوع رود و نماز را تمام کند وبعد از نماز بنا بر احتیاط سجده آن را بجا آورد.
(مـسـاله 994) اگر در نماز آیه سجده را بشنود, نمازش صحیح است و بنا بر احتیاطبراى سجده واجب اشاره کند وبعد از نماز هم سجده را بجا آورد.
(مـسـالـه 995) در نـماز مستحب خواندن سوره لازم نیست , اگر چه آن نماز بواسطه نذر کردن واجب شده باشد, ولى در بعضى از نمازهاى مستحبى مثل نماز وحشت که سوره مخصوصى دارد, اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار کرده باشد, باید همان سوره را بخواند.
(مـسـالـه 996) در نماز جمعه ودر نماز ظهر روز جمعه مستحب است در رکعت اول بعد از حمد, سـوره جمعه و در رکعت دوم بعد از حمد, سوره منافقین بخواند و اگرمشغول یکى از اینها شود, بنا بر احتیاط واجب نمى تواند آن را رها کند و سوره دیگربخواند.
(مـساله 997) اگربعد از حمد مشغول خواندن سوره توحید یا سوره کافرون شود,نمى تواند آن را رهـا کـنـد و سـوره دیگر بخواند ولى در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه اگر از روى فراموشى بجاى سوره جمعه و منافقین , یکى از این دو سوره را بخواند, تا به نصف نرسیده , مى تواند آن را رها کند و سوره جمعه و منافقین را بخواند.
(مساله 998) اگر در نماز جمعه یا نماز ظهر روز جمعه عمدا سوره توحید یا سوره کافرون بخواند, اگـر چه به نصف نرسیده باشد, بنا بر احتیاط واجب نمى تواند رهاکند و سوره جمعه ومنافقین را بخواند.
(مـسـالـه 999) اگر در نماز, غیر سوره توحید و کافرون , سوره دیگرى بخواند, تا به نصف نرسیده مى تواند رها کند و سوره دیگر بخواند و بنابر احتیاط ما بین نصف وثلث آن را رها نکند و پس از این که به دو ثلث رسید عدول جایز نیست .
(مـساله 1000) اگر مقدارى از سوره را فراموش کند, یا از روى ناچارى مثلا بواسطه تنگى وقت یا جـهـت دیـگر نشود آن را تمام نماید, مى تواند آن سوره را رها کند وسوره دیگر بخواند, اگر چه از نصف گذشته باشد, یا سوره اى را که مى خوانده توحید, یا کافرون باشد.
(مساله 1001) بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلندبخواندوبرمرد وزن واجب است حمد وسوره نماز ظهروعصر را آهسته بخوانند.
(مـسـالـه 1002) مرد باید در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد که تمام کلمات حمد و سوره حتى حرف آخر آنها را بلند بخواند.
(مـسـالـه 1003) زن مى تواند حمد و سوره نماز صبح ومغرب و عشا را بلند یا آهسته بخواند, ولى اگر نامحرم صدایش را بشنود, بنا بر احتیاط واجب بایدآهسته بخواند.
(مـسـالـه 1004) اگر در جایى که باید نماز را بلند بخواند, عمدا آهسته بخواند یا درجایى که باید آهـسته بخواند, عمدا بلند بخواند, نمازش باطل است ولى اگر از روى فراموشى یا ندانستن مساله باشد صحیح است و اگر در بین خواندن حمد و سوره هم بفهمد اشتباه کرده , لازم نیست مقدارى را که خوانده دوباره بخواند.
(مـسـاله 1005) اگر کسى در خواندن حمد و سوره بیشتر از معمول صدایش را بلندکند, مثل آن که آنها را با فریاد بخواند, نمازش باطل است .
(مساله 1006) انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند و کسى که به هیچ قسم نمى تواند صحیح آن را یـاد بگیرد, باید هر طور که مى تواند, بخواند و احتیاط لازم آن است که نماز را به جماعت بجا آورد مگر آن که بر او حرج باشد.
(مساله 1007) کسى که حمد و سوره و چیزهاى دیگر نماز را به خوبى نمى داندومى تواند یاد بگیرد, چنانچه وقت نماز وسعت دارد, باید یاد بگیرد و اگر وقت تنگ است بنابراحتیاط واجب در صورتى که ممکن باشد, بایدنمازش رابه جماعت بخواند.
(مـساله 1008) مزد گرفتن براى یاد دادن واجبات نماز حرام است بنا بر احتیاطواجب .
ولى براى مستحبات آن اشکال ندارد.
(مـسـاله 1009) اگر یکى از کلمات حمد یا سوره را نداند یا عمدا آن را نگوید یابجاى حرفى حرف دیـگـر بـگـوید مثلا بجاى ض ظ بگوید, یا جایى که بایدبدون زیر وزبر خوانده شود, زیر وزبر بدهد, یا تشدید را نگوید نماز او باطل است .
(مـسـالـه 1010) اگر انسان کلمه اى را صحیح بداند ودر نماز همان طور بخواند وبعدبفهمد غل ط خوانده , باید دوباره نماز را بخواند و اگر وقت گذشته قضا نماید.
(مـسـاله 1011) اگر زیر وزبر کلمه اى را نداند یا نداند مثلا کلمه اى به س است یابه ص , باید یاد بگیرد وچنانچه دو جور یا بیشتر بخواند, مثل آن که در اهدناالصراط المستقیم , مستقیم را یک مرتبه با سین ویک مرتبه با صاد بخواند,نمازش باطل است .
(مساله 1012) اگر در کلمه اى واو باشد وحرف قبل از واو در آن کلمه پیش داشته باشد وحرف بعد از واو در آن کـلـمـه هـمـزه بـاشـد مثل کلمه سو باید آن واو را مدبدهد یعنى آن را بکشد و هـمـچنین اگر در کلمه اى الف باشد وحرف بعد از الف درآن کلمه همزه باشد مثل ج باید الف آن را بـکـشـد و نـیز اگر در کلمه اى ى باشدوحرف پیش از ى در آن کلمه زیر داشته باشد وحـرف بـعد از ى درآن کلمه همزه باشد مثل جى باید ى را بامد بخواند و اگر بعد از این واو و الف و یا,بجاى همزه حرفى باشد که ساکن است یعنى زیر وزبر وپیش ندارد باز هم باید این سه حـرف را بـا مـد بخواند, مثلا در ولا الضالین که بعد از الف , حرف لام ساکن است , باید الف آن را بـامـد بخواند وچنانچه به دستورى که گفته شد رفتار نکند,احتیاط آن است که نماز را تمام کند ودوباره بخواند.
(مـساله 1013) احتیاطن است که در نمازوقف به حرکت ووصل به سکون ننماید.
و معنى وقف به حـرکـت آن است که زیر یا زبر یا پیش آخر کلمه اى را بگوید و بین آن کلمه و کلمه بعد فاصله دهد مـثـلا بـگوید الرحمن الرحیم ومیم رحیم را زیر بدهدوبعد قدرى فاصله دهد وبگوید مالک یوم الدین و معنى وصل به سکون آن است که زیر یا زبر یا پیش کلمه اى را نگوید و آن کلمه را به کلمه بعد بچسباند مثل آن که بگوید الرحمن الرحیم ومیم الرحیم را زیر ندهد وفورا مالک یوم الدین را بگوید.
(مـساله 1014) در رکعت سوم وچهارم نماز مى تواند فقط یک حمد بخواند, یا یک مرتبه تسبیحات اربـعـه بـگـویـد یـعـنـى بـگوید, سبحان اللّه والحمد للّه ولا اله الا اللّه واللّه اکبر وبهتر آن است که ایـن تـسبیحات را سه مرتبه بگوید و مى تواند در یک رکعت حمد ودر رکعت دیگر تسبیحات بگوید وبهتر است در هر دو رکعت تسبیحات بخواند.
(مـسـاله 1015) در تنگى وقت باید تسبیحات اربعه را یک مرتبه بگوید و در وسعت وقت یک مرتبه کافى است , لکن سزاوار است ترک نشود سه مرتبه مگر در ضرورت .
(مساله 1016) بر مرد وزن واجب است که در رکعت سوم و چهارم نماز, حمد یاتسبیحات را آهسته بخوانند.
(مساله 1017) اگر در رکعت سوم وچهارم حمد بخواند, بنا بر احتیاط واجب باید بسم اللّه آن را هم آهسته بگوید.
(مـسـالـه 1018) کـسـى که نمى تواند تسبیحات را یاد بگیرد یا درست بخواند, باید دررکعت سوم وچهارم حمد بخواند.
(مـسـاله 1019) اگر در دو رکعت اول نماز بخیال این که در دو رکعت آخر است تسبیحات بگوید, چـنـانـچه پیش از رکوع بفهمد, باید حمد و سوره را بخواند و اگر دررکوع یا بعد از رکوع بفهمد, نمازش صحیح است .
(مـساله 1020) اگر در دو رکعت آخر نماز بخیال این که در دو رکعت اول است حمد بخواند, یا در دو رکـعت اول نماز با گمان این که در دو رکعت آخر است حمدبخواند, چه پیش از رکوع بفهمد چه بعد از آن نمازش صحیح است .
(مـسـالـه 1021) اگر در رکعت سوم یا چهارم مى خواست حمد بخواند تسبیحات به زبانش آمد, یا مـى خـواست تسبیحات بخواند حمد به زبانش آمد, باید آن را رها کندودوباره حمد یا تسبیحات را بـخـوانـد ولـى اگر قصدش خواندن چیزى بوده که به زبانش آمده اگر چه بواسطه عادت باشد, مى تواند همان را تمام کند و نمازش صحیح است .
(مساله 1022) کسى که عادت دارد, در رکعت سوم وچهارم تسبیحات بخواند اگربا غفلت از عادت خود به قصد اداى وظیفه , حمد بخواند کفایت مى کند.
(مـسـالـه 1023) در رکعت سوم وچهارم مستحب است بعد از تسبیحات استغفارکند, مثلا بگوید: استغفر اللّه ربى واتوب الیه یا بگوید: اللهم اغفر لى .
و کسى که مشغول استغفار است , اگر شک کند کـه حمد یا تسبیحات را خوانده یا نه چنانچه خود را در استغفار بعد از حمد یا تسبیحات ببیند باید بـه شـک خـود اعـتنا ننماید والاباید حمد یا تسبیحات را بخواند و نیز اگر نمازگزار پیش از خم شدن براى رکوع درحالى که مشغول استغفار نیست شک کند که حمد یا تسبیحات را خوانده یا نه بایدحمد یا تسبیحات را بخواند.
(مـسـالـه 1024) اگر در رکوع رکعت سوم یا چهارم یا در حال رفتن به رکوع شک کندکه حمد یا تسبیحات خوانده یا نه , به شک خود اعتنا نکند.
(مـسـالـه 1025) هـرگاه بعد از تمام شدن آیه یا کلمه اى شک کند که آن را درست گفته یا نه تا داخل در رکن بعد نشده مى تواند برگردد واحتیاطا آن آیه یا کلمه را بطورصحیح بگوید ولى اگر جـز بعدى رکن باشد مثلا در رکوع شک کند که سوره رادرست خوانده یا نه نمى تواند برگردد و باید به شک خود اعتنا نکند.
(مـسـاله 1026) مستحب است در رکعت اول , پیش از خواندن حمد بگوید: اعوذباللّه من الشیطان الـرجـیـم و در رکـعـت اول ودوم نـمـاز ظهر و عصر بسم اللّه الرحمن الرحیم را بلند بگوید و نیز مستحب است در تمام نمازها حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آیه وقف کند, یعنى : آن را بـه آیـه بعد نچسباند ودرحال خواندن حمد و سوره بمعناى آیه توجه داشته باشد و اگر نماز را به جـمـاعت مى خواند بعداز تمام شدن حمد امام و اگر فرادى مى خواند, بعد از آن که حمد خودش تـمـام شـد,بـگـویـد: الـحـمـد للّه رب الـعـالمین , وبعد از خواندن سوره توحید, یک , یا دو, یا سه مـرتبه کذلک اللّه ربى یا سه مرتبه کذلک اللّه ربنا بگوید, وبعد از خواندن سوره , کمى صبرکند, بعد تکبیر پیش از رکوع را بگوید, یا قنوت را بخواند.
(مـسـالـه 1027) مـسـتحب است در تمام نمازها در رکعت اول سوره قدر و در رکعت دوم , سوره توحید را بخواند.
(مساله 1028) مکروه است انسان در تمام نمازهاى یک شبانه روز سوره توحید رانخواند.
(مساله 1029) خواندن سوره توحید به یک نفس مکروه است .
(مـسـالـه 1030) سوره اى را که در رکعت اول خوانده مکروه است در رکعت دوم بخواند ولى اگر سوره توحید را در هر دو رکعت بخواند مکروه نیست .
رکوع (مـساله 1031) در هر رکعت بعد از قرائت باید به اندازه اى خم شود که بتوانددست را بزانو بگذارد واین عمل را رکوع مى گویند.
(مـسـالـه 1032) اگـر بـه اندازه رکوع خم شود, ولى دستها را بزانو نگذارد اشکال ندارد, اگر چه احتیاط مستحب این است که دستها را به زانو بگذارد.
(مساله 1033) هرگاه رکوع را بطور غیر معمول بجا آورد, مثلا به چپ یا راست خم شود, اگر چه دستهاى او به زانو برسد, صحیح نیست .
(مـسـالـه 1034) خم شدن باید به قصد رکوع باشد, پس اگر به قصد کار دیگر - مثلابراى کشتن جـانـور خـم شود - نمى تواند آن را رکوع حساب کند بلکه باید بایستد ودوباره براى رکوع خم شود وبواسطه این عمل , رکن زیاد نشده ونماز باطل نمى شود.
(مـسـاله 1035) کسى که دست یا زانوى او با دست و زانوى دیگران فرق دارد, مثلادستش خیلى بلند است که اگر کمى خم شود بزانو مى رسد, یا زانوى او پایین تر ازمردم دیگر است که باید خیلى خم شود تا دستش به زانو برسد, باید به اندازه معمول خم شود.
(مساله 1036) کسى که نشسته رکوع مى کند, باید بقدرى خم شود که صورتش مقابل زانوها برسد وبهتر است بقدرى خم شود که صورت نزدیک جاى سجده برسد.
(مـسـاله 1037) احتیاط مستحب آن است که در رکوع , سه مرتبه سبحان اللّه یا یک مرتبه سبحان ربـى الـعـظیم وبحمده بگوید, هر چند ظاهر این است که گفتن هر ذکرى که به این مقدار باشد مثل سه مرتبه اللّه اکبر کفایت مى کند, ولى در تنگى وقت و درحال ناچارى گفتن یک سبحان اللّه کافى است .
(مساله 1038) ذکر رکوع باید به عربى صحیح گفته شود, و مستحب است آن راسه یا پنج یا هفت مرتبه بلکه بیشتر بگویند.
(مـساله 1039) در رکوع باید به مقدار ذکر واجب بدن آرام باشد, و در ذکر مستحب هم اگر آن را بقصد ذکرى که براى رکوع دستور داده اند, بگوید بنابر احتیاط واجب ,آرام بودن بدن لازم است .
(مـسـاله 1040) اگر موقعى که ذکر واجب رکوع را مى گوید, بى اختیار بقدرى حرکت کند که از حـال آرام بودن بدن خارج شود, باید بعد از آرام گرفتن بدن دوباره ذکر را بگوید, ولى اگر کمى حرکت کند که از حال آرام بودن بدن خارج نشود, یاانگشتان را حرکت دهد اشکال ندارد.
(مـسـالـه 1041) اگـر پیش از آن که به مقدار رکوع خم شود وبدن آرام گیرد عمدا ذکررکوع را بگوید, باید بعد از رسیدن به رکوع وآرام گرفتن بدن دوباره ذکر را بگوید, وبنابر احتیاط لازم نماز را پس از اتمام , اعاده نماید, و اگر بهمان ذکر اول اکتفا نمایدنماز باطل است .
(مـسـاله 1042) اگرپیش از تمام شدن ذکر واجب , عمدا سر از رکوع بردارد نمازش باطل است , و اگـر سهوا سر بردارد, چنانچه پیش از آن که از حال رکوع خارج شود,یادش بیاید که ذکر رکوع را تمام نکرده , باید در حال آرامى بدن دوباره ذکر را بگویدو اگر بعد از آن که از حال رکوع خارج شد یادش بیاید, نماز او صحیح است .
(مـسـاله 1043) اگر نتواند به مقدار ذکر در رکوع بماند, احتیاط واجب آن است که بقیه آن را در حال برخاستن بگوید.
(مساله 1044) اگر بواسطه مرض ومانند آن در رکوع آرام نگیرد, نماز صحیح است ولى باید پیش از آن که از حال رکوع خارج شود, ذکر واجب را بگوید.
(مـساله 1045) هرگاه نتواند به اندازه رکوع خم شود, باید به چیزى تکیه دهدورکوع کند و اگر مـوقـعى هم که تکیه داده نتواند بطور معمول رکوع کند, باید به هراندازه مى تواند, خم شود ودر ایـن صـورت احتیاط لازم آن است که نماز را دوباره بخواند, و رکوع آن را نشسته بجا آورد, و اگر هـیـچ نـتواند خم شود باید موقع رکوع بنشیند ونشسته رکوع کند واحتیاط لازم آن است که نماز دیگرى هم بخواند, و براى رکوع آن با سر اشاره نماید.
(مـساله 1046) کسى که مى تواند ایستاده نماز بخواند, اگر در حال ایستاده یانشسته نتواند رکوع کـنـد, بـاید ایستاده نماز بخواند وبراى رکوع با سر اشاره کند و اگرنتواند اشاره کند, باید به نیت رکوع چشم ها را هم بگذارد وذکر آن را بگوید, و به نیت برخاستن از رکوع چشمها را باز کند و اگر از این هم عاجز است , باید در قلب نیت رکوع کند, و ذکر آن را بگوید.
(مساله 1047) کسى که نمى تواند ایستاده یا نشسته رکوع کند وبراى رکوع فقطمى تواند در حالى کـه نـشـسـته است کمى خم شود, یا در حالى که ایستاده است با سراشاره کند, باید ایستاده نماز بـخـواند, و براى رکوع با سر اشاره نماید, و احتیاطمستحب آن است که نماز دیگرى هم بخواند, و موقع رکوع آن بنشیند, و هر قدرمى تواند براى رکوع خم شود.
(مساله 1048) اگر بعد از رسیدن بحد رکوع سر بردارد, و دو مرتبه به اندازه رکوع خم شود, یا بعد از آن کـه بـه انـدازه رکـوع خـم شود, بقدرى خم شود که از اندازه رکوع بگذرد و دوباره به رکوع برگردد, نمازش باطل است .
(مـسـاله 1049) بعد از تمام شدن ذکر رکوع , باید راست بایستد وبعد از آن که بدن آرام گرفت به سجده رود, و اگر عمدا پیش از ایستادن , یا پیش از آرام گرفتن بدن به سجده رود, نمازش باطل است .
(مساله 1050) اگر رکوع را فراموش کند وپیش از آن که به سجده برسد, یادش بیاید, باید بایستد بعد به رکوع رود, و چنانچه بحالت خمیدگى به رکوع برگردد, نمازش باطل است .
(مـسـالـه 1051) اگـر بعد از آن که براى سجده دوم پیشانى به زمین رسید, یادش بیاید که رکوع نـکـرده نـمازش باطل است .
ولى تا داخل سجده دوم نشده اگر یادش بیاید که رکوع نکرده , باید بـایستد و رکوع را بجا آورد وبعد از تمام شدن نماز براى زیادى سجده احتیاطا دو سجده سهو بجا آورد, و اگر احتیاطا نماز را دوباره بخواندبهتر است .
(مـساله 1052) مستحب است پیش از رفتن به رکوع در حالى که راست ایستاده تکبیر بگوید, و در رکوع زانوها را به عقب دهد, و پشت را صاف نگهدارد, و گردن رابکشد, و مساوى پشت نگهدارد, و بـیـن دو قـدم را نـگـاه کـند, و پیش از ذکر یا بعد ازآن صلوات بفرستد, و بعد از آن که از رکوع برخاست و راست ایستاد در حال آرامى بدن بگوید: سمع اللّه لمن حمده .
(مساله 1053) مستحب است در رکوع زن دست را از زانو بالاتر بگذارد, و زانوهارا به عقب ندهد.
سجود (مـسـالـه 1054) نمازگزار باید در هر رکعت از نمازهاى واجب و مستحب , بعدازرکوع دو سجده کـنـد وسـجده آن است که پیشانى وکف دو دست وسر دو زانو وسردو انگشت بزرگ پا را بر زمین بگذارد.
(مـسـالـه 1055) دو سجده از یک رکعت با هم رکن است , که اگر کسى در نمازواجب عمدا یا از روى فراموشى هر دو را ترک کند, یا دو سجده اضافه نماید,نمازش باطل است .
(مساله 1056) اگر عمدا یک سجده کم یا زیاد کند, نمازش باطل مى شود.
و اگرسهوا یک سجده کم کند, حکم آن بعدا درمسائل 1260 تا1271 گفته خواهد شد.
(مـسـاله 1057) اگر پیشانى را عمدا یا سهوا به زمین نگذارد, سجده نکرده است ,اگر چه جاهاى دیگر به زمین برسد.
ولى اگر پیشانى را به زمین بگذارد, و سهواجاهاى دیگر را به زمین نرساند, یا سهوا ذکر نگوید سجده صحیح است .
(مـساله 1058) احتیاط مستحب آن است که در سجده , سه مرتبه سبحان اللّه یا یک مرتبه سبحان ربـى الاعلى وبحمده بگوید, هر چند ظاهر این است که اکتفا به گفتن هرذکرى که به این مقدار باشد, مثل سه مرتبه اللّه اکبر جایز است , و باید این کلمات به عربى صحیح گفته شود, و مستحب است سبحان ربى الاعلى وبحمده را سه یا پنج یاهفت مرتبه بگوید.
(مساله 1059) در سجده باید به مقدار ذکر واجب بدن آرام باشد, و موقع گفتن ذکرمستحب هم اگر آن را بقصد ذکرى که براى سجده دستور داده اند بگوید, آرام بودن بدن لازم است .
(مساله 1060) اگر پیش از آن که پیشانى به زمین برسد یا پیش از آن که بدن آرام بگیرد, عمدا ذکر سجده را بگوید, باید بعد از رسیدن پیشانى به زمین وآرام گرفتن بدن دوباره ذکر را بگوید, وبنابر احتیاط لازم نماز را پس از اتمام , اعاده نماید و اگربه همان ذکر اول اکتفا نماید نماز باطل است .
و همچنین اگر پیش از تمام شدن ذکرعمدا سر از سجده بردارد, نماز باطل است .
(مـسـالـه 1061) اگر پیش از آن که پیشانى به زمین برسد, و بدن آرام گیرد, سهوا ذکرسجده را بـگـویـد, و پـیش از آن که سر از سجده بردارد, بفهمد اشتباه کرده است , بایددوباره در حال آرام بودن , ذکر را بگوید.
(مساله 1062) اگر بعد از آن که سر از سجده برداشت , بفهمد که پیش از آرام گرفتن بدن ذکر را گفته , یا پیش از آن که ذکر سجده تمام شود, سر برداشته , نمازش صحیح است .
(مساله 1063) اگر موقعى که ذکر سجده را مى گوید, یکى از هفت عضو را عمدا اززمین بردارد, احـتـیاط لازم آن است که بعد از آرام گرفتن همه اعضا دوباره ذکرواجب را بگوید, و نماز را تمام کـنـد و اعاده نماید, ولى موقعى که مشغول گفتن ذکرنیست , اگر غیر پیشانى جاهاى دیگر را از زمین بردارد ودوباره بگذارد, اشکال ندارد.
(مساله 1064) اگر پیش از تمام شدن ذکر سجده سهوا پیشانى را از زمین برداردنمى تواند دوباره به زمین بگذارد, و باید آن را یک سجده حساب کند.
ولى اگرجاهاى دیگر را سهوا از زمین بردارد, باید دو مرتبه به زمین بگذارد, و ذکر را بگوید.
(مساله 1065) بعد از تمام شدن ذکر سجده اول , باید بنشیند تا بدن آرام گیرد ودوباره به سجده رود.
(مساله 1066) جاى پیشانى نمازگزار باید از جاى زانوها وسر انگشتان پاى اوبلندتر از چهار انگشت بسته نباشد.
بلکه احتیاط واجب آن است که جاى پیشانى اواز جاى انگشتان وسر زانوهایش از چهار انگشت بسته پست تر نیز نباشد.
(مـسـالـه 1067) در زمـیـن سـراشـیـب که سراشیبى آن درست معلوم نیست , اگر جاى پیشانى نـمـازگـزار از جاى انگشتان پا وسر زانوهاى او مختصرى بیش از چهار انگشت بسته بلندتر باشد, اشکال ندارد.
(مـسـالـه 1068) اگر پیشانى را به چیزى بگذارد که از جاى انگشتان پا و سر زانوهاى او بلند تر از چهار انگشت بسته است , چنانچه بلندى آن بقدرى است که نمى گوینددر حال سجده است , باید سـر را بـردارد وبـه چـیزى که بلندى آن به اندازه چهارانگشت بسته یا کمتر است , بگذارد و اگر بلندى آن بقدرى است که مى گویند درحال سجده است , احتیاط واجب آن است که پیشانى را از روى آن چـیـزى کـه بـلـندى آن به اندازه چهار انگشت بسته یا کمتر است بکشد, و اگر کشیدن پیشانى ممکن نیست , بنابر احتیاط واجب باید نماز را تمام کند ودوباره بخواند.
(مـسـالـه 1069) باید بین پیشانى وآنچه بر آن سجده مى کند, چیزى نباشد.
پس اگرمهر بقدرى چـرک بـاشـد که پیشانى بخود مهر نرسد, سجده باطل است .
ولى اگر مثلارنگ مهر تغییر کرده باشد, اشکال ندارد.
(مساله 1070) در سجده باید کف هر دو دست را بر زمین بگذارد, ولى در حال ناچارى پشت دست هـم مـانـعـى نـدارد.
و اگر پشت دست ممکن نباشد, باید مچ دست را بگذارد.
و چنانچه آن را هم نتواند, باید تا آرنج هر جا را که مى تواند بر زمین بگذارد.
و اگر آن هم ممکن نیست , گذاشتن بازو کافى است .
(مـسـاله 1071) در سجده باید سر دو انگشت بزرگ پا را به زمین بگذارد, و اگرانگشتان دیگر پا یا روى پـارا به زمین بگذارد, وسر دو انگشت بزرگ رابه زمین نگذارد, یا بواسطه بلند بودن ناخن , سر شست به زمین نرسد, نماز باطل است .
وکسى که بواسطه ندانستن مساله نمازهاى خود رااینطور خوانده , باید بنابراحتیاطلازم دوباره بخواند.
(مساله 1072) کسى که مقدارى از شست پایش بریده , باید بقیه آن را به زمین بگذارد و اگر چیزى از آن نـمـانده , یا اگر مانده خیلى کوتاه است , احتیاط لازم آن است که همان را به زمین بگذارد و ذکـر سـجـده را بگوید, و باز بقیه انگشتان را به زمین بگذارد و دو مرتبه ذکر را بگوید و اگر هیچ انگشت ندارد, باید هر مقدارى که ازپا باقى مانده به زمین بگذارد.
(مـساله 1073) اگر بطور غیر معمول سجده کند, مثلا سینه و شکم را به زمین بچسباند, یا پاها را دراز کـنـد, ولى هفت عضوى که گفته شد به زمین برسد, اگرطورى است که عرفا مى گویند: سجده کرده , صحیح است , والا باطل است .
(مساله 1074) مهر یاچیز دیگرى که بر آن سجده مى کند, باید پاک باشد, ولى اگرمثلا مهر را روى فرش نجس بگذارد, یا یک طرف مهر نجس باشد وپیشانى را بطرف پاک آن بگذارد, اشکال ندارد.
(مساله 1075) اگر در پیشانى دمل ومانند آن باشد, چنانچه ممکن است باید باجاى سالم پیشانى سـجـده کـند.
و اگر ممکن نیست باید زمین را گود کند ودمل را درگودال , و جاى سالم را به مقدارى که براى سجده کافى باشد, بر زمین بگذارد.
(مـسـالـه 1076) اگـر دمـل یا زخم تمام پیشانى را گرفته باشد, باید به یکى از دو طرف پیشانى سـجـده کـنـد.
و اگـر مـمکن نیست , به چانه و اگر به چانه هم ممکن نیست , بایدبه هر جایى از صـورت کـه ممکن است رجاا سجده کند, و اگر به هیچ جاى از صورت ممکن نیست با جلوى سر سجده نماید رجاا, و در این دو صورت با اشاره نیز رجااسجده نماید.
(مـساله 1077) کسى که نمى تواند پیشانى را به زمین برساند, باید بقدرى که مى تواند خم شود, و مـهر یا چیز دیگرى را که سجده بر آن صحیح است , روى چیزبلندى گذاشته , و طورى پیشانى را بـر آن بـگـذارد کـه بـگـویند: سجده کرده است , ولى باید کف دستها و زانوها وانگشتان پا را بطور معمول به زمین بگذارد.
(مساله 1078) کسى که هیچ نمى تواند خم شود, باید براى سجده بنشیند وبا سراشاره کند و اگر نـتواند, باید با چشمها اشاره نماید, و در هر دو صورت احتیاطواجب آن است که اگر مى تواند مهر را بـلند کند, و پیشانى را بر آن بگذارد و اگرممکن نیست مهر را به پیشانى بگذارد, و اگر با سر یا چشمها هم نمى تواند اشاره کند, باید در قلب نیت سجده کند, وبنابر احتیاط واجب با دست ومانند آن هم براى سجده اشاره نماید.
(مـساله 1079) کسى که نمى تواند بنشیند, باید ایستاده نیت سجده کند, و چنانچه مى تواند, براى سجده با سر اشاره کند, و اگر نمى تواند با چشمها اشاره نماید و اگراین را هم نمى تواند, در قلب نیت سجده کند, و بنابر احتیاط واجب با دست ومانند آن هم براى سجده اشاره نماید.
(مساله 1080) اگر پیشانى بى اختیار بجاى سجده بخورد وبلند شود, سجده به عمل نیامده است , و بـایـد سجده را بطور صحیح بجا آورد وبعد از تمام شدن ,احتیاط مستحب آن است که دو مرتبه نماز را بخواند.
(مـساله 1081) جایى که انسان باید تقیه کند اگر بتواند بر حصیر یا چیزى که سجده بر آن صحیح مـى بـاشـد, طـورى سجده کند که به زحمت نیفتد, نباید بر فرش ومانندآن سجده نماید, و اگر نـمـى تـوانـد, احـتیاط آن استکه در صورت امکان براى نمازبجاى دیگر برود, والا در همانجا نماز بخواند و بر فرش و مانند آن سجده نماید.
ظاهر این است که در مورد تقیه به جهت تحبیب وتالیف قلوب لازم نیست که براى نماز به جاى دیگر برود.
(مساله 1082) اگر روى تشک پر یا چیز دیگرى که بدن روى آن آرام نمى گیردسجده کند, باطل است .
ولى چنانچه بعد از سر گذاشتن و مقدارى پایین رفتن بدن آرام بگیرد اشکال ندارد.
(مـسـالـه 1083) اگـر انـسان ناچار شود که در زمین گل نماز بخواند, چنانچه آلوده شدن بدن ولـبـاس بـراى او مشقت ندارد, بنابر احتیاط لازم سجده و تشهد را بطورمعمول بجا آورد.
و اگر مشقت دارد, مى تواند در حالى که ایستاده , براى سجده باسر اشاره کند وتشهد را ایستاده بخواند.
و اگر در عین مشقت سجده و تشهد را بطورمعمول بجا آورد, نمازش صحیح است .
(مساله 1084) در رکعت اول و رکعت سوم که تشهد ندارد, مثل رکعت سوم نمازظهر وعصر و عشا بـنـابر احتیاط واجب , باید بعد از سجده دوم قدرى بى حرکت بنشیند و بعد برخیزد, و این عمل را جلسه استراحت مى گویند.
چیزهایى که سجده بر آنها صحیح است (مساله 1085) باید بر زمین وچیزهاى غیر خوراکى که از زمین مى روید, مانندچوب و برگ درخت سجده کرد وسجده بر چیزهاى خوراکى و پوشاکى و معدنى مانند عقیق صحیح نیست .
(مساله 1086) احتیاط واجب آن است که بر برگ مو سجده نکنند.
(مـسـالـه 1087) سـجـده بر چیزهایى که از زمین مى روید, و خوراک حیوان است مثل علف وکاه صحیح است .
(مـسـالـه 1088) سـجـده بـر گـلهایى که خوراکى نیستند, صحیح است , ولى سجده بردواهاى خوراکى که از زمین مى روید, مانند گل بنفشه وگل گاوزبان صحیح نیست .
(مساله 1089) سجده بر گیاهى که خوردن آن در بعضى از شهرها معمول است ودر شهرهاى دیگر معمول نیست , و نیز سجده بر میوه نارس اگر چه ماکول نباشدصحیح نیست .
(مـسـالـه 1090) سـجده بر سنگ آهک و سنگ گچ صحیح است .
و جواز سجده درحال اختیار به گچ و آهک پخته و آجر و کوزه گلى ومانند آن مورد تامل است .
(مـسـالـه 1091) اگـر کاغذ را از چیزهایى که سجده بر آن صحیح است مثلا از کاه ساخته باشند, مـى شـود بر آن سجده کرد.
ولى سجده بر کاغذى که از پنبه ومانند آن ساخته شده , اشکال دارد و نیز سجده کردن بر کاغذى که انسان نمى داند از چیزى که سجده بر آن صحیح است , ساخته شده یا از چیزى که سجده بر آن صحیح نیست , اشکال دارد.
(مساله 1092) براى سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سید الشهدا (ع ) مى باشد, بعد از آن خاک , بعد از خاک , سنگ وبعد از سنگ , گیاه است .
(مساله 1093) اگر چیزى که سجده بر آن صحیح است ندارد, یا اگر دارد بواسطه سرما یا گرماى زیاد ومانند اینها نمى تواند بر آن سجده کند, باید به لباسش سجده کند.
و اگر بر آن هم نشود, باید بـر پـشـت دسـت یـا چیز معدنى مانند انگشتر عقیق سجده نماید ولى احتیاط لازم آن است که تا سجده بر پشت دست ممکن است , برچیز معدنى سجده نکند.
(مساله 1094) سجده بر گل و خاک سستى که پیشانى روى آن آرام نمى گیرد, باطل است .
(مـساله 1095) اگر در سجده اول مهر به پیشانى بچسبد, و بدون این که مهر رابردارد, به سجده رود اشکال دارد, بلکه باید مهر را از پیشانى بردارد, و بعد به سجده رود.
(مساله 1096) اگر در بین نماز چیزى که بر آن سجده مى کند, گم شود و چیزدیگرى که سجده بـر آن صـحیح است نداشته باشد, چنانچه وقت وسعت دارد بایدنماز را رها کند, و اگر وقت تنگ است , باید به ترتیبى که در مساله 1093 گفته شدعمل نماید.
(مـسـاله 1097) هرگاه در حال سجده بفهمد پیشانى را بر چیزى گذاشته که سجده بر آن باطل اسـت , اگـر مـمـکـن باشد باید پیشانى را از روى آن به روى چیزى که سجده بر آن صحیح است بـکـشد, و اگر ممکن نباشد, چنانچه وقت نماز وسعت دارد بایدنماز را رها کند.
و اگر وقت تنگ است به ترتیبى که در مساله 1093 گفته شد, عمل نماید.
(مـسـالـه 1098) اگر بعد از سجده بفهمد پیشانى را روى چیزى گذاشته که سجده برآن باطل است , اشکال ندارد.
(مـساله 1099) سجده کردن براى غیر خداوند متعال حرام مى باشد.
و بعضى ازمردم که مقابل قبر ائمه (ع ) پیشانى را به زمین مى گذارند, اگر براى شکر خداوندمتعال باشد اشکال ندارد, وگرنه حرام است .
مستحبات و مکروهات سجده (مساله 1100) در سجده چند چیز مستحب است : 1 - کـسـى که ایستاده نماز مى خواند بعد از آن که سر از رکوع برداشت , و کاملاایستاد, و کسى که نشسته نماز مى خواند, بعد از آن که کاملا نشست , براى رفتن به سجده تکبیر بگوید.
2 - موقعى که مى خواهد به سجده برود, مرد اول دستها را, و زن اول زانوها را به زمین بگذارد.
3 - بینى را به مهر یا چیزى که سجده بر آن صحیح است , بگذارد.
4 - در حـال سجده انگشتان دست را بهم بچسباند وبرابر گوش بگذارد, بطورى که سر آنها رو به قبله باشد.
5 - در سـجـده دعـا کـنـد واز خدا حاجت بخواهد, و این دعا را بخواند: یا خیرالمسئولین ویا خیر المعطین ارزقنى وارزق عیالى من فضلک فانک ذو الفضل العظیم یعنى :اى بهترین کسى که از او سـوال مـى کـنـند, و اى بهترین عطا کنندگان روزى بده به من و عیال من از فضل خودت , پس بدرستى که تو داراى فضل بزرگى هستى .
6 - بعداز سجده بر ران چپ بنشیند, و روى پاى راست را بر کف پاى چپ بگذارد.
7 - بعد از هر سجده وقتى نشست و بدنش آرام گرفت , تکبیر بگوید.
8 - بعد از سجده اول بدنش که آرام گرفت استغفر اللّه ربى واتوب الیه بگوید.
9 - سجده را طول بدهد, و در موقع نشستن دستها را روى رانها بگذارد.
10 - براى رفتن به سجده دوم , در حال آرامى بدن اللّه اکبر بگوید.
11 - در سجده ها صلوات بفرستد.
12 - در موقع بلند شدن , مرد اول زانوها, و زن اول دستها را از زمین بردارد.
13 - مـرد آرنجها وشکم را به زمین نچسباند, و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارد, و زن آرنجها و شکم را بر زمین بگذارد, و اعضا بدن را به یکدیگر بچسباند, و مستحبات دیگر سجده در کتابهاى مفصل گفته شده است .
(مـسـالـه 1101) قرآن خواندن در سجده مکروه است .
و نیز مکروه است براى برطرف کردن گرد وغـبـار, جاى سجده را فوت کند.
و اگر در اثر فوت کردن دو حرف ازدهان بیرون آید, نماز باطل است , و غیر از اینها مکروهات دیگرى هم در کتابهاى مفصل گفته شده است .
سجده هاى واجب قرآن
(مساله 1102) در هریک از چهار سوره الم تنزیل 32 وحم سجده 41 والنجم 53 واقرا 96 یک آیه سجده است , که اگر انسان بخواند یا استماع کند بعد از تمام شدن آیه باید فورا سجده کند.
و اگـر فـراموش کرد, هر وقت یادش آمد باید سجده نماید.
و فرق نیست در استماع بین این که از خـود گـویـنـده بـشـنود, یا بوسیله بلندگو ورادیو بشنود.
و همچنین است حکم در سماع بنابر احتیاط.
(مـسـالـه 1103) اگـر انسان موقعى که آیه سجده را مى خواند, از دیگرى هم بشنودبنابر احتیاط واجب , باید دو سجده نماید.
(مـسـالـه 1104) در غیر نماز اگر در حال سجده , آیه سجده را بخواند یا بشنود, بایدسر از سجده بردارد و دوباره سجده کند.
(مـساله 1105) اگر انسان از بچه غیر ممیز که خوب و بد را نمى فهمد یا از کسى که قصد خواندن قـرآن نـدارد, آیه سجده را بشنود, احتیاط واجب آن است که سجده کند.
و همچنین است اگر از مثل نوار آیه سجده را بشنود.
(مساله 1106) در سجده واجب قرآن باید جاى انسان غصبى نباشد, ولى لازم نیست با وضو یا غسل و رو بـه قـبله باشد, و عورت خود را بپوشاند, و بدن و جاى پیشانى او پاک باشد, و نیز چیزهایى که در لـبـاس نمازگزار شرط مى باشد, در لباس اوشرط نیست اما اگر لباس او غصبى است چنانچه سجده کردن تصرف در آن لباس باشد, سجده باطل است .
(مساله 1107) احتیاط واجب آن است که در سجده واجب قرآن , پیشانى را بر مهریا چیز دیگرى که سـجده بر آن صحیح است بگذارد, و بنابر احتیاط مستحب جاهاى دیگر بدن را به دستورى که در سجده نماز گفته شد, بر زمین بگذارد.
(مساله 1108) هرگاه در سجده واجب قرآن پیشانى را بقصد سجده به زمین بگذارد, اگر چه ذکر نگوید کافیست ولى گفتن ذکر, مستحب ومطابق با احتیاط است , و بهتر است بگوید: لا اله الا اللّه حـقـا حـقـا لا الـه الا اللّه ایـمـانا وتصدیقا لا اله الا اللّه عبودیه ورقا سجدت لک یا رب تعبدا ورقا لا مستنکفا ولا مستکبرا بل انا عبد ذلیل ضعیف خائف مستجیر.
تشهد (مـسـالـه 1109) در رکعت دوم تمام نمازهاى واجب ورکعت سوم نماز مغرب ورکعت چهارم نماز ظـهـر وعـصر و عشا, باید انسان بعد از سجده دوم بنشیند ودر حال آرام بودن بدن , تشهد بخواند یعنى بگوید: اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شریک له واشهد ان محمدا عبده ورسوله اللهم صل على مـحـمـد وآل مـحـمد و کمتر از این کفایت نمى کند و احتیاط واجب آن است که به همین ترتیب بگوید.
(مـسـالـه 1110) کلمات تشهد باید به عربى صحیح و بطورى که معمول است پشت سر هم گفته شود.
(مساله 1111) اگر تشهد را فراموش کند وبایستد وپیش از رکوع یادش بیاید که تشهد را نخوانده , بـاید بنشیند وتشهد را بخواند, و دوباره بایستد و آنچه باید در آن رکعت خوانده شود بخواند و نماز را تمام کند.
و بنابر احتیاط واجب , بعد از نمازبراى ایستادن بى جا, دو سجده سهو بجا آورد, و اگر در رکوع یا بعد از آن یادش بیاید, باید نماز را تمام کند, و بعد از سلام نماز, تشهد را قضا کند وبراى تشهد فراموش شده دو سجده سهو بجا آورد.
(مساله 1112) مستحب است در حال تشهد بر ران چپ بنشیند و روى پاى راست را به کف پاى چپ بـگـذارد, وپیش از تشهد بگوید: الحمد للّه یا بگوید: بسم اللّه وباللّه والحمد للّه وخیر الاسما للّه و نیز مـستحب است دستها را بر رانها بگذارد و انگشتها رابه یکدیگر بچسباند, و به دامان خود نگاه کند, وبعد از تمام شدن تشهد اول بگوید:وتقبل شفاعته وارفع درجته .
(مساله 1113) مستحب است زن در وقت خواندن تشهد, رانها را بهم بچسباند.
سلام نماز (مـسـالـه 1114) بـعـد از تشهد رکعت آخر نماز, مستحب است در حالیکه نشسته وبدن آرام است بگوید: السلام علیک ایها النبی ورحمه اللّه وبرکاته و بعد از آن واجب است بگوید: السلام علیکم ورحمه اللّه وبرکاته یا بگوید: السلام علینا وعلى عباد اللّه الصالحین ولى اگر این سلام را بگوید احتیاط واجب آن است که بعد از آن : الـسـلام عـلـیکم ورحمه اللّه وبرکاته را هم بگوید, چنانکه وجوب گفتن ورحمه اللّه وبرکاته اضافه بر السلام علیکم نیز بنابر احتیاط است .
(مـسـاله 1115) اگر سلام نماز را فراموش کند وموقعى یادش بیاید که صورت نمازبهم نخورده , وکـارى هم که عمدى وسهوى آن نماز را باطل مى کند, مثل پشت به قبله کردن انجام نداده , باید سلام را بگوید و نمازش صحیح است .
(مـسـالـه 1116) اگـر سلام نماز را فراموش کند وموقعى یادش بیاید که صورت نمازبهم خورده اسـت , چـنـانچه پیش از آن که صورت نماز بهم بخورد, کارى که عمدى وسهوى آن نماز را باطل مـى کـنـد, مـثل پشت به قبله کردن انجام نداده باشد, نمازش صحیح است .
و اگر پیش از آن که صـورت نـمـاز بـهـم بخورد, کارى که عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى کند, انجام داده باشد, نمازش باطل است .
ترتیب (مـسـالـه 1117) اگر عمدا ترتیب نماز را بهم بزند وجزئى را که رکن نیست جلوتر بجاآورد, مثلا سوره را پیش از حمد بخواند, احتیاط واجب آن است که بعد از حمد,سوره را دوباره بخواند و نماز را تـمـام کـنـد واعاده نماید.
ولى اگر به همان سوره که پیش از حمد خوانده اکتفا کند, یا آن که جـزئى را کـه رکن است بغیر ترتیب بجا آورد,و یا یک سجده را پیش از رکوع بجا آورد, نماز باطل مى شود.
(مـسـاله 1118) اگر رکنى از نماز را فراموش کند ورکن بعد از آن را بجا آورد, مثلاپیش از آن که رکوع کند دو سجده نماید, نماز باطل است .
(مساله 1119) اگر رکنى را فراموش کند وچیزى را که بعد از آن است و رکن نیست بجا آورد, مثلا پـیـش از آن کـه دو سـجـده کـند تشهد بخواند, باید رکن را بجا آوردوآنچه را اشتباها پیش از آن خوانده دوباره بخواند.
(مساله 1120) اگر چیزى را که رکن نیست فراموش کند ورکن بعد از آن را بجا آوردمثلا حمد را فراموش کند ومشغول رکوع شود, نمازش صحیح است .
(مـسـالـه 1121) اگر چیزى را که رکن نیست , فراموش کند وچیزى را که بعد از آن است وآن هم رکـن نیست بجا آورد, مثلا حمد را فراموش کند و سوره را بخواند.
چنانچه مشغول رکن بعد شده بـاشـد, مـثـلا در رکـوع یـادش بیاید که حمد رانخوانده باید بگذرد و نماز او صحیح است , و اگر مـشغول رکن بعد نشده باشد, بایدآنچه را فراموش کرده بجا آورد وبعد از آن چیزى را که اشتباها جلوتر خوانده دوباره بخواند.
(مساله 1122) اگر سجده اول را به خیال این که سجده دوم است , یا سجده دوم رابه خیال این که سـجـده اول اسـت بجا آورد, نماز صحیح است , و سجده اول اوسجده اول و سجده دوم او, سجده دوم حساب مى شود.
موالات (مساله 1123) انسان باید نماز را با موالات بخواند, یعنى , کارهاى نماز مانند رکوع و سجود و تشهد را پشت سر هم بجا آورد, و چیزهایى را که در نماز مى خواند,بطورى که معمول است پشت سر هم بخواند, و اگر بقدرى بین آنها فاصله بیندازدکه نگویند نماز مى خواند, نمازش باطل است .
(مـسـاله 1124) اگر در نماز سهوا بین حرفها یا کلمات فاصله بیندازد, و فاصله بقدرى نباشد که صـورت نـمـاز از بین برود, چنانچه مشغول رکن بعد نشده باشد, بایدآن حرفها یا کلمات را بطور معمول بخواند.
و اگر مشغول رکن بعد شده باشد,نمازش صحیح است , مگر در تکبیره الاحرام که اگر فاصله بین کلمات آن بقدرى باشد که از صورت تکبیره الاحرام خارج شود, نماز باطل است .
(مساله 1125) طول دادن رکوع وسجود وخواندن سوره هاى بزرگ , موالات را بهم نمى زند.
قنوت (مـسـالـه 1126) در تمام نمازهاى واجب ومستحب پیش از رکوع رکعت دوم مستحب است قنوت بـخـواند, و در نماز وتر با آن که یک رکعت مى باشد, خواندن قنوت پیش از رکوع مستحب است , و نـمـاز جـمعه دو قنوت دارد, یکى پیش از رکوع رکعت اول , و یکى بعد از رکوع رکعت دوم , و نماز آیـات در هـر رکعت پنج قنوت , ونماز عید فطر وقربان در رکعت اول پنج قنوت , و در رکعت دوم چهار قنوت دارد.
(مساله 1127) مستحب است در قنوت دستها رامقابل صورت و کف آنها را رو به آسمان وپهلوى هم نگهدارد وغیر شست , انگشتهاى دیگر را بهم بچسباند و به کف دستها نگاه کند.
(مـسـالـه 1128) در قنوت هر ذکرى بگوید, اگرچه یک سبحان اللّه باشد, کافى است و بهتر است بـگوید: لا اله الا اللّه الحلیم الکریم لا اله الا اللّه العلی العظیم سبحان اللّه رب السموات السبع ورب الارضین السبع وما فیهن وما بینهن ورب العرش العظیم والحمد للّه رب العالمین .
(مـسـالـه 1129) مستحب است انسان قنوت را بلند بخواند, ولى براى کسى که نمازرا به جماعت مى خواند, اگر امام جماعت صداى او را بشنود, بلند خواندن قنوت مستحب نیست .
(مـسـاله 1130) اگر عمدا قنوت نخواند قضا ندارد, و اگر فراموش کند و پیش از آن که به اندازه رکـوع خم شود یادش بیاید, مستحب است بایستد و بخواند.
و اگر دررکوع یادش بیاید, مستحب اسـت بـعـد از رکـوع قضا کند, و اگر در سجده یادش بیاید,مستحب است بعد از سلام نماز, قضا نماید.
ترجمه نماز 1 - ترجمه سوره حمد بسم اللّه الرحمن الرحیم : بنام خداوند بخشنده مهربان .
الحمد للّه رب العالمین : ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار همه جهان است .
الرحمن الرحیم : پروردگارى که بخشنده و مهربان است .
مالک یوم الدین : مالک روز جزا است .
ایاک نعبد وایاک نستعین : فقط ترا عبادت مى کنیم , و فقط از تو کمک مى خواهیم .
اهدنا الصراط المستقیم : هدایت کن ما را به راه راست که آن دین اسلام است صـراط الـذیـن انـعمت علیهم : راه کسانى که به آنان نعمت دادى که آنان پیغمبران وجانشینان پیغمبران هستند .
غـیـر الـمغضوب علیهم ولا الضالین : نه راه کسانى که غضب کرده اى بر ایشان , و نه آن کسانى که گمراهند.
ترجمه سوره توحید بسم اللّه الرحمن الرحیم قل هو اللّه احد: بگو اى محمد (ص ) که خداوند خدایى است یگانه .
اللّه الصمد: خدایى که از تمام موجودات بى نیاز است .
لم یلد ولم یولد: فرزند ندارد, و فرزند کسى نیست .
ولم یکن له کفوا احد: هیچ یک از مخلوقات , مثل او نیست .
3 - ترجمه ذکر رکوع و سجود و ذکرهایى که بعد از آنها مستحب است سبحان ربى العظیم وبحمده : پروردگار بزرگ من از هر عیب ونقصى پاک و منزه است , و من مشغول ستایش او هستم .
سمع اللّه لمن حمده : خداوند اجابت فرماید ثناى کسى را که او را ستایش مى کند.
سـبـحـان ربى الاعلى وبحمده : پروردگار من که از همه کس بالاتر مى باشد, از هر عیب ونقصى پاک ومنزه است , و من مشغول ستایش او هستم .
استغفر اللّه ربى واتوب الیه : طلب آمرزش و مغفرت مى کنم از خداوندى که پروردگارمن است , و به سوى او بازگشت مى نمایم .
بحول اللّه وقوته اقوم واقعد: به یارى خداوند متعال و قوه او برمى خیزم و مى نشینم .
4 - ترجمه قنوت لا اله الا اللّه الحلیم الکریم : نیست خدایى , مگر خداى یکتاى بى همتایى که صاحب حلم وکرم است .
لا اله الا اللّه العلی العظیم : نیست خدایى , مگر خداى یکتاى بى همتایى که بلندمرتبه وبزرگ است .
سـبـحان اللّه رب السموات السبع ورب الارضین السبع : پاک و منزه است خداوندى که پروردگار هفت آسمان وپروردگار هفت زمین است .
ومـا فیهن وما بینهن ورب العرش العظیم : پروردگار هر چیزى است که در آسمانها وزمینها و ما بین آنها است و پروردگار عرش بزرگ است .
والحمد للّه رب العالمین : حمد وثنا مخصوص خداوندى است که پروردگار تمام موجودات است .
5 - ترجمه تسبیحات اربع سـبـحـان اللّه والـحـمد للّه ولا اله الا اللّه واللّه اکبر: پاک و منزه است خداوند تعالى , و ثنامخصوص اوست , و نیست خدایى مگر خداى بى همتا, و بزرگتر است از این که اورا وصف کنند.
6 - ترجمه تشهد و سلام الحمد للّه اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شریک له : ستایش مخصوص خداوند تعالى است , و شهادت مى دهم که نیست خدایى جز خداى یگانه و شریک ندارد.
واشـهـد ان محمدا عبده ورسوله : شهادت مى دهم که حضرت محمد (ص ) بنده خداوفرستاده او است .
اللهم صل على محمد وآل محمد: خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد وتقبل شفاعته وارفع درجته : قبول فرما شفاعت پیغمبر را, و درجه آن حضرت را نزدخود بلند کن .
الـسلام علیک ایها النبی ورحمه اللّه وبرکاته : سلام بر تو اى پیغمبر و رحمت و برکات خداوند بر تو باد.
الـسـلام علینا وعلى عباد اللّه الصالحین : سلام از خداوند عالم بر ما نمازگزاران وتمام بندگان خوب خدا.
السلام علیکم ورحمه اللّه وبرکاته : سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مومنین باد.
تعقیب نماز (مـسـالـه 1131) مستحب است انسان بعداز نماز مقدارى مشغول تعقیب , یعنى خواندن ذکر ودعا وقرآن شود, وبهتر است پیش از آن که از جاى خود حرکت کند ووضو و غسل و تیمم او باطل شود, رو بـه قبله تعقیب را بخواند, و لازم نیست تعقیب به عربى باشد, ولى بهتر است چیزهایى را که در کـتابهاى دعا دستور داده اندبخواند.
و از تعقیب هایى که خیلى سفارش شده است تسبیح حضرت زهـرا (س )اسـت , کـه بـایـد بـه ایـن ترتیب گفته شود: 34 مرتبه اللّه اکبر, 33 مرتبه الحمد للّه و 33مرتبه سبحان اللّه , و مى شود سبحان اللّه را پیش از الحمد للّه گفت , ولى بهتر است بعد از الحمد للّه گفته شود.
(مـساله 1132) مستحب است بعد از نماز, سجده شکر نماید, و همین قدر که پیشانى را بقصد شکر بر زمین بگذارد کافى است , ولى بهتر است صد مرتبه یا سه مرتبه یا یک مرتبه , شکرا للّه , یا شکرا, یا عفوا بگوید, و نیز مستحب است هر وقت نعمتى به انسان مى رسد یا بلایى از او دور مى شود, سجده شکر بجا آورد.
صلوات بر پیغمبر (ص ) (مـسـاله 1133) هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم (ص ) مانند محمدواحمد (ص ) یا لـقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفى وابو القاسم بگوید یا بشنوداگر چه در نماز باشد, مستحب است صلوات بفرستد.
(مساله 1134) موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول (ص ), مستحب است صلوات را هم بنویسد و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد مى کند, صلوات بفرستد.
مبطلات نماز (مساله 1135) دوازده چیز نماز را باطل مى کند, و آنها را مبطلات مى گویند: اول - آن کـه در بـیـن نـماز یکى از شرایط آن از بین برود, مثلا در بین نماز بفهمدمکانش غصبى اسـت ووقـت وسـعت داشته باشد وبتواند از آن مکان غصبى بیرون برود ولى اگر وقت تنگ باشد بـطورى که اگر بخواهد بعد از بیرون رفتن نماز رابخواند, قضا مى شود نماز باطل نمى شود, ولى باید آن را در حال بیرون رفتن تمام کند, و همچنین اگر نتواند بیرون برود مثل محبوس زندانى , باید در همان جا نمازرا تمام کند و صحیح است .
دوم - آن کـه در بـین نماز عمدا یا سهوا یا از روى ناچارى , چیزى که وضو یا غسل راباطل مى کند پـیـش آید, مثلا بول از او خارج شود.
ولى کسى که نمى تواند از بیرون آمدن بول و غایط خوددارى کـند, اگر در بین نماز بول یا غایط از او خارج شود,چنانچه به دستورى که در مسائل 313 تا 321 گـفـتـه شـد, رفتار نماید نمازش باطل نمى شود و نیز اگر در بین نماز از مستحاضه خون خارج شود, در صورتى که به دستور استحاضه رفتار کرده باشد.
نمازش صحیح است .
(مـسـاله 1136) کسى که بى اختیار خوابش برده , اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن , بنا بر احتیاط لازم , باید نمازش را دوباره بخواند.
(مـسـالـه 1137) اگـر بـدانـد به اختیار خودش خوابیده وشک کند که بعد از نماز بوده یادر بین نمازیادش رفته که مشغول نماز است وخوابیده , نمازش صحیح است .
(مـساله 1138) اگر در حال سجده از خواب بیدار شود و شک کند که در سجده آخر نماز است , یا در سجده شکر, چنانچه بداند بى اختیار خوابش برده است , بایدآن نماز را دوباره بخواند.
سوم - از مبطلات نماز آن است که مثل بعض کسانى که شیعه نیستند دستها را روى هم بگذارد.
(مـسـاله 1139) هرگاه براى ادب دستها را روى هم بگذارد, اگرچه مثل آنها نباشد,بنابر احتیاط واجـب بـایـد نـمـاز را دوبـاره بخواند, ولى اگر از روى فراموشى یا ناچارى یا براى کار دیگر مثل خاراندن دست ومانند آن دستها را روى هم بگذارد, اشکال ندارد.
چـهارم - از مبطلات نماز آن است که بعد از خواندن حمد, آمین بگوید ولى اگراشتباها یا از روى تقیه بگوید, نماز باطل نمى شود.
پـنجم - از مبطلات نماز آن است که عمدا یا از روى فراموشى پشت به قبله کند, یابطرف راست یا چـپ قبله بر گردد, بلکه اگر عمدا بقدرى بر گردد که نگویند: رو به قبله است , اگر چه بطرف راست یا چپ نرسد, نماز باطل است .
(مـسـالـه 1140) اگر عمدا سر را به پشت برگرداند نمازش باطل است , و اگر سهواسر را به این مقدار بگرداند, احتیاط واجب آن است که نماز را تمام کند و دوباره بخواند.
ولى اگر سر را بطرف راست یا چپ بگرداند عمدا باشد, یا اشتباها نمازش باطل نمى شود, ولى کراهت دارد.
شـشم از مبطلات نماز آن است که عمدا کلمه اى بگوید که دو حرف یا بیشتر باشد,اگر چه معنى هم نداشته باشد, ولى اگر سهوا بگوید, نماز باطل نمى شود.
(مساله 1141) اگر کلمه اى بگوید که یک حرف دارد, چنانچه آن کلمه معنى داشته باشد مثل ق کـه در زبـان عـربـى بمعناى این است که , نگهدارى کن , چنانچه معناى آن را بداند وقصد آن را بـنـمـایـد, نـمـازش باطل مى شود, بلکه اگر قصد معناى آن رانکند ولى ملتفت معناى آن باشد, احـتیاط واجب آن است که نماز را دوباره بخواند.
بلکه اگر کلمه یک حرفى , معنا هم نداشته باشد احتیاط دوباره خواندن آن است .
(مـسـالـه 1142) سـرفه کردن و آروغ زدن و آه کشیدن در نماز اشکال ندارد, ولى گفتن آخ و آه ومانند اینها که دو حرف است , اگر عمدى باشد, نماز را باطل مى کند .
(مـساله 1143) اگرکلمه اى را بقصد ذکر بگوید, مثلا بقصد ذکر بگوید: اللّه اکبر ودرموقع گفتن آن , صدا را بلند کند که چیزى رابدیگرى بفهماند, اشکال ندارد, بلکه چنانچه براى این که چیزى را به کسى بفهماند, به قصد ذکر آن را بگوید, نماز باطل نمى شود.
(مـساله 1144) خواندن قرآن در نماز, غیر از چهار سوره اى که سجده واجب داردو در مساله 361 گفته شد, و نیز دعا کردن در نماز اشکال ندارد ولى احتیاطمستحب آن است که به غیر عربى دعا نکند.
(مـسـالـه 1145) اگـر چیزى از حمد و سوره و ذکرهاى نماز را عمدا یا احتیاطا چندمرتبه بگوید اشکال ندارد, ولى اگر از روى وسواس چند مرتبه بگوید, اشکال دارد.
(مـسـاله 1146) در حال نماز, انسان نباید به دیگرى سلام کند, و اگر دیگرى به اوسلام کند, باید همانطور که او سلام کرده جواب دهد, مثلا اگر گفته : سلام علیکم درجواب بگوید: سلام علیکم ولى در جواب علیکم السلام باید بگوید: سلام علیکم .
(مساله 1147) انسان باید جواب سلام را چه در نماز وچه در غیر نماز, فورا بگوید, و اگر عمدا یا از روى فـرامـوشـى جـواب سـلام را بقدرى طول دهد, که اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود, چنانچه در نماز باشد نباید جواب دهد, و اگردر نماز نباشد, جواب دادن واجب نیست .
(مـسـاله 1148) باید جواب سلام را طورى بگوید که سلام کننده بشنود, ولى اگرسلام کننده کر بـاشد, چنانچه انسان بطور معمول جواب او را بدهد کافى است , و درصورت امکان با حرکت لب یا اشاره جواب را بفهماند.
(مساله 1149) جواب سلام را باید به قصد رد تحیت بگوید, نه به قصد قرآن یا دعا.
(مـسـالـه 1150) اگـر زن یا مرد نامحرم یا بچه ممیز, یعنى : بچه اى که خوب و بد رامى فهمد, به نـمـازگـزار سـلام کـند, نمازگزار باید جواب او را بدهد ولى در جواب سلام زن باید بگوید سلام علیک وکاف را زیر و زبر و پیش ندهد.
(مـسـالـه 1151) اگـر نمازگزار جواب سلام را ندهد اگرچه معصیت کرده , ولى نمازش صحیح است .
(مـسـاله 1152) اگر کسى به نمازگزار غلط سلام کند, بطورى که سلام حساب نشود, جواب او جایز نیست ولى اگر سلام حساب شود, جواب او واجب است .
(مـسـالـه 1153) جـواب سـلام کـسى که از روى مسخره یا شوخى سلام مى کند,واجب نیست .
و چنانچه در نماز باشد جایز نیست .
و جواب سلام غیر مسلمان درنماز جایز نیست و در غیر حال نماز به گفتن علیک اکتفا شود.
(مـسـالـه 1154) اگر کسى به عده اى سلام کند جواب سلام او بر همه آنان واجب است , ولى اگر یکى از آنان جواب دهد, کافى است .
(مـسـالـه 1155)اگر کسى به عده اى سلام کند, و کسى که سلام کننده قصد سلام دادن به او را نداشته جواب دهد, بازهم جواب سلام او بر آن عده واجب است .
(مساله 1156) اگر کسى به عده اى سلام کند, و کسى که بین آنها مشغول نماز است شک کند که سلام کننده قصد سلام کردن به او را هم داشته یا نه , نباید جواب دهد.
و همچنین است اگر بداند قـصـد او را هـم داشـتـه , ولـى دیگرى جواب سلام را بدهد.
اما اگر بداند که قصد او را هم داشته ودیگرى جواب ندهد, باید جواب او رابگوید.
(مساله 1157) سلام کردن مستحب است , و خیلى سفارش شده است که سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و کوچکتر به بزرگتر سلام کند.
(مساله 1158) اگر دو نفر با هم به یکدیگر سلام کنند, بر هر یک واجب است جواب سلام دیگرى را بدهد.
(مـسـالـه 1159) در غـیـر نماز, مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگوید,مثلا اگر کسى گفت : سلام علیکم در جواب بگوید, سلام علیکم ورحمه اللّه .
هـفتم - از مبطلات نماز خنده باصدا و عمدى است .
و چنانچه سهوا هم با صدا بخندد,بطورى که صورت نماز از بین برود نماز باطل است , ولى لبخند نماز را باطل نمى کند.
(مـسـالـه 1160) اگـر بـراى جـلـوگـیرى از صداى خنده حالش تغییر کند بحدى که ازصورت نمازگزار خارج شود, نمازش باطل است .
هـشـتـم - از مبطلات نماز آن است که براى کار دنیا عمدا با صدا گریه کند, و احتیاطواجب آن اسـت کـه بـراى کار دنیا بى صدا هم گریه نکند, ولى اگر از ترس خدا یا براى آخرت گریه کند, آهسته باشد یا بلند, اشکال ندارد, بلکه از بهترین اعمال است .
نـهـم - از مبطلات نماز کارى است که صورت نماز را بهم بزند مثل دست زدن , و ازروى بازى به هـوا پریدن و مانند اینها کم باشد یا زیاد, عمدا باشد یا از روى فراموشى , ولى کارى که صورت نماز را بهم نزند, مثل اشاره کردن به دست اشکال ندارد.
(مـسـالـه 1161) اگـر در بـین نماز بقدرى ساکت بماند که نگویند: نماز مى خواند,نمازش باطل مى شود.
(مـسـالـه 1162) اگـر در بین نماز کارى انجام دهد, یا مدتى ساکت شود وشک کند که نماز بهم خـورده یـا نـه , احـتیاط این است که نماز را تمام کند و دوباره بخواند, بلى اگراز جهت ندانستن حکم مساله باشد نماز را رجاا تمام کند وبعد حکم مساله را بپرسدو مطابق وظیفه اش عمل نماید.
دهـم - از مـبـطلات نماز, خوردن , وآشامیدن است , که اگر در نماز بنحوى بخورد یابیاشامد که نـگـویـنـد نـماز مى خواند - عمدا باشد یا از روى فراموشى - نمازش باطل مى شود.
ولى کسى که مـى خواهد روزه بگیرد اگر پیش از اذان صبح , نماز مستحبى بخواند وتشنه باشد, چنانچه بترسد کـه اگـر نماز را تمام کند صبح شود, در صورتى که آب روبروى او در دو سه قدمى باشد مى تواند در بـیـن نـماز آب بیاشامد, اما بایدکارى که نماز را باطل مى کند, مثل پشت کردن به قبله انجام ندهد.
(مـسـالـه 1163) اگر بواسطه خوردن یا آشامیدن عمدى , موالات نماز بهم بخورد,یعنى , طورى شود که نگویند نماز را پشت سرهم مى خواند, احتیاط واجب آن است که نماز را دوباره بخواند.
(مساله 1164) اگر در بین نماز, غذایى را که در دهان یا لاى دندانها مانده فرو ببرد,نمازش باطل نـمى شود.
و نیز اگر قند یا شکر ومانند اینها در دهان مانده باشد و درحال نماز کم کم آب شود, و فرو رود اشکال ندارد.
یـازدهـم - از مـبـطلات نماز, شک در رکعتهاى نماز دو رکعتى و سه , رکعتى یا در دورکعت اول نمازهاى چهار رکعتى است , در صورتى که نمازگزار در حال شک باقى بماند.
دوازدهـم - از مـبطلات نماز آن است که رکن نماز را عمدا یا سهوا کم یا زیاد کند, یاچیزى را که رکـن نـیـسـت , عمدا کم یا زیاد نماید.
ولى زیاد شدن سهوى تکبیره الاحرام چنانکه در مساله 951 گفته شد, بنابر احتیاط موجب باطل شدن نماز است .
(مساله 1165) اگر بعد از نماز شک کند که در بین نماز کارى که نماز را باطل مى کندانجام داده یا نه , نماز صحیح است .
چیزهایى که در نماز مکروه است (مـساله 1166) مکروه است در نماز صورت را کمى بطرف راست یا چپ بگرداند, و چشمها را بهم بـگـذارد, یـا بـطرف راست وچپ بگرداند, و با ریش و دست خودبازى کند و انگشتها را داخل هم نماید, و آب دهان بیندازد, و به خط قرآن یا کتاب یاخط انگشتر نگاه کند, و نیز مکروه است , موقع خواندن حمد و سوره وگفتن ذکر,براى شنیدن حرف کسى ساکت شود, بلکه هر کارى که خضوع وخشوع را از بین ببرد, مکروه مى باشد.
(مـساله 1167) موقعى که انسان خوابش مى آید, و نیز موقع خوددارى کردن از بول وغایط, مکروه است نماز بخواند و همچنین پوشیدن جوراب تنگ که پا را فشاردهد در نماز مکروه مى باشد وغیر از اینها مکروهات دیگرى هم در کتابهاى مفصل گفته شده است .
مواردى که مى شود نماز واجب را شکست (مـساله 1168) شکستن نماز واجب از روى اختیار حرام است , ولى براى حفظمال و جلوگیرى از ضرر مالى یا بدنى , مانعى ندارد.
(مـسـاله 1169) اگر حفظ جان خود انسان , یا کسى که حفظ جان او واجب است , یاحفظ مالى که نگهدارى آن واجب مى باشد, بدون شکستن نماز ممکن نباشد, بایدنماز را بشکند.
(مـسـالـه 1170) اگـر در وسعت وقت مشغول نماز باشد وطلبکار طلب خود را از اومطالبه کند, چنانچه بتواند در بین نماز طلب او را بدهد, باید در همان حال بپردازد واگر بدون شکستن نماز, دادن طلب او ممکن نیست , باید نماز را بشکند و طلب او رابدهد, بعد نماز را بخواند.
(مساله 1171) اگر در بین نماز بفهمد که مسجد نجس است , چنانچه وقت تنگ باشد, باید نماز را تـمـام کـند.
و اگر وقت وسعت دارد و تطهیر مسجد نماز را بهم نمى زند, باید دربین نماز تطهیر کـنـد, بعد بقیه نماز را بخواند.
و اگر نماز را بهم مى زند, در صورتى که بعد از نماز تطهیر مسجد ممکن باشد, شکستن نماز جایز نیست .
واگر بعد از نماز تطهیر مسجد ممکن نباشد, یا تاخیر تا بعد از نماز هتک مسجد باشد, باید نماز رابشکند ومسجد را تطهیر نماید, بعد نماز را بخواند.
(مـساله 1172) کسى که باید نماز را بشکند, اگر نماز را تمام کند اگرچه معصیت کرده ولى نماز او صحیح است , اگر چه احتیاط مستحب آن است که دوباره بخواند.
(مساله 1173) اگر پیش از آن که به اندازه رکوع خم شود, یادش بیاید که اذان واقامه را فراموش کـرده چـنانچه وقت نماز وسعت دارد, مستحب است براى گفتن آنها نماز را بشکند, و همچنین اگر پیش از قرائت یادش بیاید که اقامه را فراموش کرده است .
شکیات شـکـیـات نماز 23 قسم است , هشت قسم آن شکهایى که نماز را باطل مى کند, و به شش قسم آن نباید اعتنا کرد, و نه قسم دیگر آن صحیح است .
شکهاى باطل (مساله 1174) شکهایى که نماز را باطل مى کند از این قرار است : اول - شـک در شـماره رکعتهاى نماز دو رکعتى مثل نماز صبح و نماز مسافر, ولى شک در شماره رکعتهاى نماز مستحب دو رکعتى و نماز احتیاط نماز را باطل نمى کند.
دوم - شک در شماره رکعتهاى نماز سه رکعتى .
سوم - آن که در نماز چهار رکعتى شک کند که یک رکعت خوانده یا بیشتر.
چهارم - آن که در نماز چهار رکعتى پیش از تمام شدن سجده دوم , شک کند که دورکعت خوانده یا بیشتر.
پنجم - شک بین دو وپنج یا دو و بیشتر از پنج .
ششم - شک بین سه وشش یا سه وبیشتر از شش .
هفتم - شک در رکعتهاى نماز که نداند چند رکعت خوانده است .
هشتم - شک بین چهار وشش یا چهار و بیشتر از شش .
(مساله 1175) اگر یکى از شکهاى باطل براى انسان پیش آید باید نماز را به هم نزند و بقدرى فکر کند که یا از صورت نمازگزار خارج شود, یا از پیدا شدن یقین یاگمان ناامید شود.
شکهایى که نباید به آنها اعتنا کرد (مساله 1176) شکهایى که نباید به آنها اعتنا کرد, از این قرار است : اول - شک در چیزى که محل بجا آوردن آن گذشته است .
مثل آن که در رکوع شک کند که حمد را خوانده یا نه .
دوم - شک بعد از سلام نماز.
سوم - شک بعداز گذشتن وقت نماز.
چهارم - شک کثیر الشک یعنى کسى که زیاد شک مى کند.
پنجم - شک امام وماموم به تفصیلى که ذکر خواهد شد.
ششم - شک در نماز مستحبى .
1 - شک در چیزى که محل آن گذشته است (مساله 1177)اگر در بین نماز شک کند که یکى از کارهاى واجب آن را انجام داده یانه , مثلا شک کند که حمد خوانده یا نه , چنانچه مشغول کارى که بعد از آن است نشده , باید آنچه را که در انجام آن شک کرده بجا آورد.
و اگر مشغول کارى که بعد ازآن است شده , به شک خود اعتنا نکند.
(مـساله 1178) اگر در بین خواندن آیه اى شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه , یاوقتى آخر آیه را مى خواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه , به شک خود اعتنانکند.
(مـسـالـه 1179) اگر بعد از رکوع یا سجود شک کند که کارهاى واجب آن , مانند ذکروآرام بودن بدن را انجام داده یا نه , باید به شک خود اعتنا نکند.
(مساله 1180) اگر در حالى که به سجده مى رود شک کند که رکوع کرده یا نه , یاشک کند که بعد از رکوع ایستاده یا نه , به شک خود اعتنا نکند.
(مـسـالـه 1181) اگر در حال برخاستن شک کند که سجده را بجا آورده یا نه , بایدبرگردد و بجا آورد, واگر شک کند تشهد را بجا آورده یا نه احتیاطا به قصد رجا بجاآورد.
(مـسـالـه 1182) کـسـى کـه نشسته یا خوابیده نماز مى خواند, اگر موقعى که حمد یاتسبیحات مـى خواند, شک کند که سجده یا تشهد را بجا آورده یا نه , باید به شک خود اعتنا نکند.
و اگر پیش از آن کـه مـشـغول حمد یا تسبیحات شود, شک کند که سجده یا تشهد را بجا آورده یا نه , باید بجا آورد.
(مـساله 1183) اگر شک کند که یکى از رکنهاى نماز را بجا آورده یا نه , چنانچه مشغول کارى که بـعد از آن است نشده , باید آن را بجا آورد, مثلا اگر پیش از خواندن تشهد, شک کند که دو سجده را بجا آورده یا نه , باید بجا آورد.
و چنانچه بعد یادش بیاید که آن رکن را بجا آورده بوده , چون رکن زیاد شده نماز باطل است .
(مـسـاله 1184) اگر شک کند عملى را که رکن نیست بجا آورده یا نه , چنانچه مشغول کارى که بـعـد از آن اسـت نشده , باید آن را بجا آورد, مثلا اگر پیش از خواندن سوره , شک کند که حمد را خـوانده یا نه , باید حمد را بخواند.
و اگر بعد از انجام آن یادش بیاید که آن را بجا آورده بوده , چون رکن زیاد نشده نماز صحیح است .
(مـسـاله 1185) اگر شک کند که رکنى را بجا آورده یانه , چنانچه مشغول تشهد است , اگر شک کـند که دو سجده را بجا آورده یا نه , باید به شک خود اعتنا نکند, و اگریادش بیاید که آن رکن را بجا نیاورده , در صورتیکه مشغول رکن بعد نشده باید آن رابجا آورد, و اگر مشغول رکن بعد شده نـمـاز باطل است , مثلا اگر پیش از رکوع رکعت بعد یادش بیاید که دو سجده را بجا نیاورده باید بجا آورد, و اگر در رکوع یا بعد از آن یادش بیاید نماز باطل است .
(مـسـالـه 1186) اگر شک کند عملى را که رکن نیست بجا آورده یا نه , چنانچه مشغول کارى که بعد از آن است شده , باید به شک خود اعتنا نکند, مثلا موقعى که مشغول خواندن سوره است , اگر شـک کند که حمد را خوانده یا نه , باید به شک خود اعتنا نکند.
و اگر بعد یادش بیاید که آن را بجا نـیاورده , در صورتى که مشغول رکن بعد نشده , باید بجا آورد.
و اگر مشغول رکن بعد شده , نماز صـحـیح است , بنا براین اگر مثلا در قنوت یادش بیاید که حمد را نخوانده , باید بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید نماز صحیح است .
(مـساله 1187) اگر شک کند که سلام نماز را گفته یا نه , چنانچه مشغول تعقیب نمازیا مشغول نماز دیگر شده , یا بواسطه انجام کارى که نماز را بهم مى زند, از حال نمازگزار بیرون رفته , باید به شک خود اعتنا نکند.
و اگر پیش از اینها شک کند بایدسلام را بگوید.
و اگر شک کند سلام نماز را درست گفته یا نه اعتنا نکند, هر چندوارد عمل دیگر نشده باشد.
2 - شک بعد از سلام (مـسـاله 1188) اگر بعد از سلام نماز شک کند که نمازش صحیح بوده یا نه , مثلاشک کند رکوع کرده یا نه , یا بعد از سلام نماز چهار رکعتى شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت , به شک خود اعتنا نکند ولى اگر هر دو طرف شک او باطل باشد, مثلا بعد از سلام نماز چهار رکعتى , شک کند که سه رکعت خوانده یا پنج رکعت , نماز باطل است .
3 - شک بعد از وقت (مـسـالـه 1189) اگر بعد از گذشتن وقت نماز, شک کند که نماز خوانده یا نه , یا گمان کند که نـخوانده , خواندن آن لازم نیست .
ولى اگر پیش از گذشتن وقت , شک کند که نماز خوانده یا نه , اگر چه گمان کند که خوانده , باید آن را بجا آورد.
(مـسـالـه 1190) اگـر بعد از گذشتن وقت شک کند که نماز را درست خوانده یا نه , به شک خود اعتنا نکند.
(مساله 1191) اگر بعد از گذشتن وقت نماز ظهر وعصر بداند چهار رکعت نمازخوانده , ولى نداند بـه نیت ظهر خوانده یا به نیت عصر, باید چهار رکعت نماز قضابه نیت نمازى که بر او واجب است بخواند.
(مـسـالـه 1192) اگـربـعداز گذشتن وقت نماز مغرب وعشا, بداندیک نماز خوانده ولى نداند سه رکعتى خوانده یا چهاررکعتى باید قضاى نماز مغرب وعشا را بخواند.
4 - کثیر الشک کسى که زیاد شک مى کند (مساله 1193) کثیر الشک کسى است که عرفا بگویند زیاد شک مى کند.
و بعیدنیست کسى هم که نتواند سه نماز پشت سر هم بدون شک بخواند, کثیر الشک باشد, که باید به شک خود اعتنا نکند.
(مـسـالـه 1194) هـرگـاه کثیرالشک در بجاآوردن چیزى شک کند, باید بنا بگذارد که آن را بجا آورده , مـگـر این که اگر آن را بجا آورده باشد نمازباطل باشد که دراین صورت , باید بنابگذارد که آن را انـجـام نـداده , مـثلا اگر شک کند که یک رکوع کرده یابیشتر, چون با زیادشدن رکوع نماز باطل است , باید بنا بگذارد که بیشتر از یک رکوع نکرده است .
(مـسـالـه 1195) کسى که در یک چیز نماز زیاد شک مى کند, چنانچه در چیزهاى دیگر نماز شک کـند, باید به دستور آن رفتار نماید, مثلا کسى که زیاد شک مى کندسجده کرده یا نه , اگر در بجا آوردن رکـوع شک کند, باید به دستور آن عمل نمایدیعنى : اگر ایستاده رکوع را بجا آورد, و اگر به سجده رفته اعتنا نکند.
(مـساله 1196) کسى که در نماز مخصوصى مثلا در نماز ظهر زیاد شک مى کند اگردر نماز دیگر مثلا در نماز عصر شک کند, باید به دستور شک رفتار نماید.
(مـساله 1197) کسى که وقتى در جاى مخصوصى , نماز مى خواند, زیاد شک مى کند, اگر در غیر آنجا نماز بخواند وشکى براى او پیش آید, باید به دستور شک عمل نماید.
(مـسـالـه 1198) اگر انسان شک کند که کثیر الشک شده یا نه , باید به دستور شک عمل نماید.
و کثیر الشک تا وقتى یقین نکند که بحال معمول مردم برگشته , باید به شک خود اعتنا نکند.
(مساله 1199) کسى که زیاد شک مى کند اگر شک کند رکنى را بجا آورده یا نه , واعتنا نکند, بعد یـادش بـیـایـد کـه آن را بـجا نیاورده , چنانچه مشغول رکن بعد نشده ,باید آن را بجا آورد.
و اگر مـشـغول رکن بعد شده نماز باطل است , مثلا اگر شک کندرکوع کرده یا نه واعتنا نکند, چنانچه پـیـش از سجده دوم یادش بیاید که رکوع نکرده ,باید برگردد و رکوع کند و نماز را تمام نماید.
و احتیاط مستحب آن است که نماز رادوباره بخواند, و اگر در سجده دوم یادش بیاید, نمازش باطل است .
(مـساله 1200) کسى که زیاد شک مى کند, اگر شک کند چیزى را که رکن نیست بجاآورده یا نه واعتنا نکند, و بعد یادش بیاید که آن را بجا نیاورده , چنانچه از محل بجاآوردن آن نگذشته , باید آن را بجا آورد, و اگر از محل آن گذشته نمازش صحیح است , مثلا اگر شک کند که حمد خوانده یا نـه واعتنا نکند, چنانچه در قنوت یادش بیاید که حمد نخوانده , باید بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید, نماز او صحیح است .
5 - شک امام و ماموم (مـسـاله 1201) اگر امام جماعت در شماره رکعتهاى نماز شک کند, مثلا شک کندکه سه رکعت خـوانده یا چهار رکعت , چنانچه ماموم یقین یا گمان داشته باشد که چهار رکعت خوانده و به امام بفهماند که چهار رکعت خوانده است , امام باید نماز راتمام کند وخواندن نماز احتیاط لازم نیست , و نیز اگر امام یقین یا گمان داشته باشدکه چند رکعت خوانده , و ماموم در شماره رکعتهاى نماز شک کند, باید به شک خوداعتنا ننماید.
6 - شک در نماز مستحبى (مساله 1202) اگر در شماره رکعتهاى نماز مستحبى شک کند, چنانچه طرف بیشتر شک , نماز را باطل مى کند, باید بنا را بر کمتر بگذارد, مثلا اگر در نافله صبح شک کند که دو رکعت خوانده یا سـه رکـعـت , بـایـد بـنـا بگذارد که دو رکعت خوانده است .
و اگر طرف بیشتر شک نماز را باطل نـمـى کـنـد, مـثلا شک کند که دو رکعت خوانده یا یک رکعت بهر طرف شک عمل کند, نمازش صحیح است .
(مـسـالـه 1203) کم شدن رکن , نافله را باطل مى کند, ولى زیاد شدن رکن , آن را باطل نمى کند, پس اگر یکى ازکارهاى نافله را فراموش کند وموقعى یادش بیاید که مشغول رکن بعد از آن شده , باید آن کار را انجام دهد و دوباره آن رکن را بجا آورد,مثلا اگر در بین رکوع یادش بیاید که سوره را نخوانده , باید برگردد و سوره را بخواند,و دوباره به رکوع رود.
(مساله 1204) اگر در یکى از کارهاى نافله شک کند - خواه رکن باشد یا غیر رکن -چنانچه محل آن نگذشته باشد, باید بجا آورد و اگر محل آن گذشته , به شک خوداعتنا نکند.
(مـسـاله 1205) اگر در نماز مستحبى دو رکعتى , گمانش به سه رکعت یا بیشتر برود,باید اعتنا نـکـند و نمازش صحیح است , و اگر گمانش به دو رکعت یا کمتر برود, بنا براحتیاط واجب باید بـهـمـان گمان عمل کند, مثلا اگر گمانش به یک رکعت مى روداحتیاطا باید یک رکعت دیگر بخواند.
(مساله 1206) اگر در نماز نافله کارى کند که براى آن در نماز واجب , سجده سهوواجب مى شود, یا یک سجده یا تشهد را فراموش نماید, لازم نیست بعد از نماز,سجده سهو یا قضاى سجده وتشهد را بجا آورد.
(مـسـالـه 1207) اگر شک کند که نماز مستحبى را خوانده یا نه , چنانچه آن نماز مثل نماز جعفر طـیار وقت معین نداشته باشد, بنا بگذارد که نخوانده است , و همچنین است اگر مثل نافله یومیه وقـت معین داشته باشد ولکن پیش از گذشتن وقت , شک کند که آن را بجا آورده یا نه , ولى اگر بعد از گذشتن وقت شک کند که خوانده است یا نه , به شک خود اعتنا نکند.
شکهاى صحیح (مـسـالـه 1208) در نه صورت اگر در شماره رکعتهاى نماز چهار رکعتى شک کند,باید فورا فکر نـمـایـد, پـس اگر یقین یا گمان به یک طرف شک پیدا کرد همان طرف رابگیرد, و نماز را تمام کند.
والا به دستورهایى که گفته مى شود, عمل نماید.
وآن نه صورت از این قرار است : اول - آن کـه بعد از تمام شدن ذکر واجب سجده دوم شک کند دو رکعت خوانده یاسه رکعت , که بـایـد بـنا بگذارد سه رکعت خوانده , و یک رکعت دیگر بخواند و نماز راتمام کند, وبعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده به دستورى که بعدا گفته مى شود بجا آورد.
دوم - بـیـن دو و چـهـار بـعد از تمام شدن ذکر واجب سجده دوم که باید بنا بگذارد چهار رکعت خوانده و نماز را تمام کند, وبعد از نماز دو رکعت نماز احتیاطایستاده بخواند.
سوم - شک بین دو وسه وچهار بعد از تمام شدن ذکر واجب سجده دوم که باید بنابر چهار بگذارد, وبعد از نماز دو رکعت نماز احتیاط ایستاده , وبعد دو رکعت نشسته بجا آورد.
چهارم - شک بین چهار وپنج بعد از تمام شدن ذکر واجب سجده دوم که باید بنا برچهار بگذارد و نـمـاز را تـمـام کـند, وبعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد, ولى اگر یکى از این چهار شک بعد از سجده اول , یا پیش از تمام شدن ذکر واجب سجده دوم ,براى او پیش آید نماز باطل است .
پـنـجم - شک بین سه و چهار که در هر جاى نماز باشد, باید بنا بر چهار بگذارد ونماز راتمام کند, وبعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته بجا آورد.
شـشـم - شـک بـین چهار وپنج در حال ایستاده که باید بنشیند وتشهد بخواند, و بعداز سلام یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته بجا آورد, و احتیاط لازم آن است که در این صورت و همچنین در صورت هفتم وهشتم بعد از نماز احتیاطدو سجده سهو نیز بجاى آورد.
هفتم - شک بین سه و پنج در حال ایستاده که باید بنشیند وتشهد بخواند, وبعد ازسلام دو رکعت نماز احتیاط ایستاده بجا آورد.
هشتم - شک بین سه و چهار وپنج در حال ایستاده که باید بنشیند وتشهد بخواند, وبعد از سلام دو رکعت نماز احتیاط ایستاده , و بعد دو رکعت نشسته بجا آورد.
نهم - شک بین پنج وشش در حال ایستاده که باید بنشیند وتشهد بخواند, و بعد ازسلام دو سجده سهو بجا آورد.
وبنا بر احتیاط واجب دو سجده سهو دیگر هم براى ایستادن بیجا بجا آورد.
(مساله 1209) اگر یکى از شکهاى صحیح براى انسان پیش آید, نباید نماز رابشکند.
و چنانچه نماز را بـشـکـنـد مـعـصـیـت کـرده است .
پس اگر پیش از انجام کارى که نمازرا باطل مى کند, مثل پشت کردن به قبله نمازرا از سرگیرد, نماز دوم هم باطل است واگربعد از انجام کارى که نماز را باطل مى کند, مشغول نماز شود, نماز دوم صحیح است .
(مساله 1210) اگر یکى از شکهایى که نماز احتیاط براى آنها واجب است در نمازپیش آید, چنانچه انـسان نماز را تمام کند وبدون خواندن نماز احتیاط, نماز را از سربگیرد معصیت کرده است , پس اگر پیش از انجام کارى که نماز را باطل مى کند, نمازرا از سر گرفته , نماز دوم هم باطل است و اگر بعد از انجام کاریکه نماز را باطل مى کند, مشغول نماز شده نماز دوم صحیح است .
(مـساله 1211) وقتى یکى از شکهاى صحیح براى انسان پیش آید, چنانکه گفته شد, باید فورا فکر کند, ولى اگر چیزهایى که بواسطه آنها ممکن است یقین یا گمان به یک طرف شک پیدا شود, از بـیـن نمى رود, چنانچه کمى بعد فکر کند اشکال ندارد, مثلا اگر در سجده شک کند, مى تواند تا بعد از سجده فکر کردن را تاخیربیندازد.
(مساله 1212) اگر اول گمانش بیک طرف بیشتر باشد, بعد دو طرف در نظر اومساوى شود, باید بـه دسـتـور شـک عمل نماید.
و اگر اول دو طرف در نظر او مساوى باشد و به طرفى که وظیفه اوست بنا بگذارد, بعد گمانش بطرف دیگر برود, بایدطرف گمان را بگیرد و نماز را تمام کند.
(مـسـالـه 1213) کـسـى که نمى داند گمانش به یک طرف بیشتر است یا هر دو طرف در نظر او مـساویست , اگر احتمال مى دهد بیک طرف گمانش زیادتر باشد, باید آن طرف را بگیرد, والا به دستور شک عمل کند.
(مساله 1214) اگر بعد از نماز بداند که در بین نماز حال تردیدى داشته , که مثلا دورکعت خوانده یـا سـه رکعت , و بنا را بر سه گذاشته , ولى نداند که گمانش به خواندن سه رکعت بوده , یا هر دو طرف در نظر او مساوى بوده , خوب است نماز احتیاط رابخواند.
(مـسـالـه 1215) اگـر موقعى که تشهد مى خواند, یا بعد از ایستادن شک کند که دوسجده را بجا آورده یا نه , ودر همان موقع یکى از شکهایى که اگر بعد از تمام شدن دوسجده اتفاق بیفتد صحیح مـى باشد, براى او پیش آید, مثلا شک کند که دو رکعت خوانده یا سه رکعت , چنانچه به دستور آن شک عمل کند, نمازش صحیح است .
(مساله 1216) اگر پیش از آن که مشغول تشهد شود, یا پیش از ایستادن , شک کندکه دو سجده را بـجـا آورده یـا نـه , ودر هـمان موقع یکى از شکهایى که بعد از تمام شدن دو سجده صحیح است , برایش پیش آید, نماز باطل است .
(مـساله 1217) اگر موقعى که ایستاده بین سه و چهار, یا بین سه و چهار و پنج شک کند, و یادش بیاید که یک سجده یا دو سجده را از رکعت پیش بجا نیاورده , نمازش باطل است .
(مـسـالـه 1218) اگر شک او از بین برود وشک دیگرى برایش پیش آید, مثلا اول شک کند که دو رکعت خوانده یا سه رکعت , بعد شک کند که سه رکعت خوانده یاچهار رکعت , باید به دستور شک دوم عمل نماید.
(مـسـالـه 1219) اگـر بعد از نماز شک کند که در نماز مثلا بین دو و چهار شک کرده , یابین سه وچهار, احتیاط واجب آن است که به دستور هردو عمل کند, و نماز را هم دوباره بخواند.
(مـسـالـه 1220) اگـر بعد از نماز بفهمد که در نماز شکى براى او پیش آمده ولى ندانداز شکهاى بـاطـل بـوده یا از شکهاى صحیح , و اگر از شکهاى صحیح بوده کدام قسم آن بوده است , باید دو رکـعـت نماز احتیاط ایستاده , و یک رکعت ایستاده ودو رکعت نشسته ودو سجده سهو بجا آورد و نماز را هم دوباره بخواند.
(مـساله 1221) کسى که نشسته نماز مى خواند, اگر شکى کند که مختار است براى آن یک رکعت نـمـاز احـتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته بخواند, باید یک رکعت نشسته را بجا آورد, و همچنین اگـر شکى کند که معین است براى آن یک رکعت نمازاحتیاط ایستاده بخواند, یک رکعت نشسته بجاى یک رکعت ایستاده کافى است .
وهمچنین دو رکعت نشسته بجاى دو رکعت ایستاده , ولکن در مـثـل دو و سـه احـتـیـاطمستحب , جمع بین یک رکعت نشسته ودو رکعت نشسته , و دوباره خواندن نمازاست .
(مـسـاله 1222) کسى که ایستاده نماز مى خواند, اگر موقع خواندن نماز احتیاط ازایستادن عاجز شـود, بـایـد مـثـل کـسى که نماز را نشسته مى خواند, و حکم آن در مساله پیش گفته شد, نماز احتیاط را بجا آورد.
(مساله 1223) کسى که نشسته نماز مى خواند, اگر موقع خواندن نماز احتیاطبتواند بایستد, باید بوظیفه کسى که نماز را ایستاده مى خواند عمل کند.
نماز احتیاط (مساله 1224) کسى که نماز احتیاط بر او واجب است , بعد از سلام نماز باید فورانیت نماز احتیاط کـنـد, و تـکـبیر بگوید وحمد را بخواند و به رکوع رود و دو سجده نماید.
پس اگر یک رکعت نماز احتیاط بر او واجب است , بعد از دو سجده , تشهدبخواند وسلام دهد, و اگر دو رکعت نماز احتیاط بـر او واجـب است بعد از دو سجده , یک رکعت دیگر مثل رکعت اول بجا آورد وبعد از تشهد سلام دهد.
(مـسـالـه 1225) نماز احتیاط سوره و قنوت ندارد و باید آن را آهسته بخوانند و نیت آن را به زبان نیاورند, و احتیاط واجب آن است که بسم اللّه الرحمن الرحیم آن را هم آهسته بگویند.
(مـسـالـه 1226) اگـر پـیش از خواندن نماز احتیاط بفهمد, نمازى که خوانده درست بوده , لازم نیست نماز احتیاط را بخواند, و اگر در بین نماز احتیاط بفهمد, لازم نیست آن را تمام نماید.
(مـسـالـه 1227) اگر پیش از خواندن نماز احتیاط بفهمد که رکعتهاى نمازش کم بوده ,چنانچه کـارى که نماز را باطل مى کند انجام نداده , باید آنچه از نماز را نخوانده بخواند, و براى سلام بیجا دو سجده سهو بنماید, و اگر کارى که نماز را باطل مى کند, انجام داده , مثلا پشت به قبله کرده , باید نماز را دوباره بجا آورد.
(مـسـالـه 1228) اگر بعد از نماز احتیاط بفهمد کسرى نماز به مقدار نماز احتیاط بوده , مثلا در شک بین سه وچهار, یک رکعت نماز احتیاط ایستاده بخواند, بعد بفهمدنماز را سه رکعت خوانده , نمازش صحیح است .
(مساله 1229) اگر بعد از خواندن نماز احتیاط بفهمد کسرى نماز کمتر از نمازاحتیاط بوده , مثلا در شک بین دو و چهار, دو رکعت نماز احتیاط ایستاده بخواند,بعدبفهمد نماز را سه رکعت خوانده چـنـانـچه منافى بجانیاورده باشدبنابر احتیاط لازم کسرى را تمام کند, و نماز را دوباره بخواند, تا یقین کند به تکلیف خود عمل کرده است .
(مساله 1230) اگر بعد از خواندن نماز احتیاط بفهمد کسرى نماز بیشتر از نمازاحتیاط بوده , مثلا در شـک بـیـن سـه وچـهار, یک رکعت نماز احتیاط ایستاده بخواند,بعد بفهمد نماز را دو رکعت خـوانـده , چنانچه بعد از نماز احتیاط کارى که نماز راباطل مى کند انجام داده , مثلا پشت به قبله کـرده , نـماز را دوباره بخواند و اگر کارى که نماز را باطل مى کند انجام نداده , بنابر احتیاط لازم باید دو رکعت کسرى نماز را بجاآورد, و نماز را هم دوباره بخواند.
(مساله 1231) اگر بین دو وسه وچهار شک کند, و بعد از خواندن دو رکعت نمازاحتیاط ایستاده , یادش بیاید که نماز را دو رکعت خوانده , لازم نیست دو رکعت نمازاحتیاط نشسته را بخواند.
(مـسـاله 1232) اگر بین سه و چهار شک کند, و موقعى که دو رکعت نماز احتیاطنشسته , یا یک رکعت ایستاده را مى خواند, یادش بیاید که نماز را سه رکعت خوانده , باید نماز احتیاط را رها کند, و بنابر احتیاط لازم کسرى را بجا آورد و نماز را دوباره بخواند.
(مـسـاله 1233) اگر بین دو وسه وچهار شک کند, و موقعى که دو رکعت نمازاحتیاط ایستاده را مـى خـواند, پیش از رکوع رکعت دوم یادش بیاید که نماز را سه رکعت خوانده , باید نماز احتیاط را رها کند, وبنا بر احتیاط لازم کسرى نماز را بجاآورد, و نماز را دوباره بخواند.
(مساله 1234) اگر در بین نماز احتیاط بفهمد کسرى نمازش بیشتر یا کمتر از نمازاحتیاط بوده , بـایـد آن را رهـا کند, وبنابر احتیاط لازم کسرى نماز را بجا آورد, و نماز رادوباره بخواند, مثلا در شک بین سه وچهار اگر موقعى که دو رکعت نماز احتیاطنشسته را مى خواند, یادش بیاید که نماز را دو رکعت خوانده , باید نماز احتیاطنشسته را رها کند, و دو رکعت کسرى نماز را بخواند, و نماز را هم دوباره بجا آورد.
(مـسـاله 1235) اگر شک کند نماز احتیاطى را که بر او واجب بوده بجا آورده یا نه ,چنانچه وقت نـمـاز گذشته به شک خود اعتنا نکند, و اگر وقت دارد, و یا محل بجاآوردن نماز احتیاط بعد از وقـت بـاشد, مثل کسى که بیشتر از یک رکعت از وقت رادرک نکرده باشد در صورتى که مشغول کـار دیگرى نشده واز جاى نماز بر نخاسته وکارى هم - مثل پشت کردن به قبله که نماز را باطل مى کند - انجام نداده , باید نمازاحتیاط را بخواند, و اگر مشغول کار دیگرى شده , یا کارى که نماز را بـاطـل مـى کـنـدبجا آورده , یا بین نماز وشک او زیاد طول کشیده , احتیاط واجب آن است که نمازاحتیاط را بجا آورد, و نماز را هم دوباره بخواند.
(مـساله 1236) اگر در نماز احتیاط رکنى را زیاد کند, یا مثلا بجاى یک رکعت دورکعت بخواند, نماز احتیاط باطل مى شود, و باید دوباره نماز احتیاط را بخواند, واصل نماز را هم اعاده نماید.
(مـسـاله 1237) موقعى که مشغول نماز احتیاط است , اگر در یکى از افعال آن شک کند, چنانچه مـحـل آن نـگذشته , باید بجا آورد, و اگر محلش گذشته , باید به شک خود اعتنا نکند, مثلا اگر شـک کـنـد که حمد خوانده یا نه , چنانچه به رکوع نرفته , بایدبخواند و اگر به رکوع رفته , باید به شک خود اعتنا نکند.
(مـساله 1238) اگر در شماره رکعتهاى نماز احتیاط شک کند, چنانچه طرف بیشترشک نماز را باطل مى کند, باید بنا را بر کمتر بگذارد.
و اگر طرف بیشتر شک نماز راباطل نمى کند, باید بنا را بـر بـیشتر بگذارد و در هر دو صورت بعد از تمام شدن نمازاحتیاط, اصل نماز را نیز بنا بر احتیاط دوبـاره بخواند, مثلا موقعى که مشغول خواندن دو رکعت نماز احتیاط است , اگر شک کند که دو رکـعـت خـوانده یا سه رکعت , چون طرف بیشتر شک نماز را باطل مى کند, باید بنا بگذارد که دو رکـعت خوانده , و اگر شک کند که یک رکعت خوانده یا دو رکعت , چون طرف بیشتر شک نماز را باطل نمى کند, باید بنا بگذارد که دو رکعت خوانده است , و اصل نماز را نیزاعاده نماید.
(مـسـالـه 1239) اگـر در نماز احتیاط چیزى که رکن نیست , سهوا کم یا زیاد شود, و ازچیزهایى بـاشد که در خود نماز سجده سهو دارد, احتیاط لازم آن است که سجده سهو را بجا آورد.
و اگر از چیزهایى است که سجده سهو ندارد در نماز احتیاط نیزلازم نیست .
(مـسـاله 1240) اگر بعد از سلام نماز احتیاط شک کند که یکى از اجزا یا شرایط آن را بجا آورده یا نه , به شک خود اعتنا نکند.
(مساله 1241) اگر در نماز احتیاط, تشهد یا یک سجده را فراموش کند, احتیاطواجب آن است که بعد از سلام نماز, آن را قضا نماید.
(مـسـالـه 1242) اگـر نماز احتیاط و قضاى یک سجده یا قضاى یک تشهد یا دوسجده سهو بر او واجب شود, باید اول نماز احتیاط را بجا آورد.
(مـساله 1243) حکم گمان در نماز مثل حکم یقین است , مثلا اگر انسان گمان داردکه نماز را چـهـار رکـعـت خوانده , نباید نماز احتیاط بخواند, و اگر گمان دارد رکوع کرده , نباید آن را بجا آورد, و اگر گمان دارد حمد را نخوانده , چنانچه به رکوع نرفته ,باید بخواند, و اگر به رکوع رفته نمازش صحیح است .
(مـسـالـه 1244)حـکم شک و سهو و گمان در نمازهاى واجب یومیه و نمازهاى واجب دیگر فرق نـدارد, مـثلا اگر در نماز آیات شک کند که یک رکعت خوانده یا دورکعت , چون شک در نماز دو رکعتى است , نماز باطل مى شود.
سجده سهو (مـسـالـه 1245) بـراى پـنج چیز بعد از سلام نماز, انسان باید دو سجده سهو به دستورى که بعدا گفته مى شود بجا آورد: اول - آن که در بین نماز, سهوا حرف بزند.
دوم - جایى که نباید سلام نماز را بدهد, مثلا در رکعت اول سهوا سلام بدهد.
سوم - آن که یک سجده را فراموش کند.
چهارم - آن که تشهد را فراموش کند.
پـنـجـم - آن کـه در نماز چهار رکعتى بعد از سجده دوم شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت , و اگر در جایى که باید بایستد, مثلا موقع خواندن حمد وسوره اشتباها بنشیند, یا در جایى کـه بـاید بنشیند, مثلا موقع خواندن تشهد اشتباهابایستد, بنابر احتیاط واجب باید دو سجده سهو بـجا آورد.
بلکه براى هر چیزى که در نماز اشتباها کم یا زیاد کند, احتیاط مستحب آن است که دو سجده سهو بنماید.
و احکام این چند صورت در مسائل آینده گفته مى شود.
(مساله 1246) اگر انسان اشتباها یا بخیال این که نمازش تمام شده حرف بزند,باید دو سجده سهو بجا آورد.
(مـسـالـه 1247) براى حرفى که از آه کشیدن وسرفه پیدا مى شود, سجده سهوواجب نیست , ولى اگر مثلا سهوا آخ یا آه بگوید, باید سجده سهو نماید.
(مساله 1248) اگر چیزى را که غلط خوانده دوباره بطور صحیح بخواند, براى دوباره خواندن آن سجده سهو واجب نیست .
(مساله 1249) اگر در نماز سهوا چند کلمه حرف بزند وتمام آنها یک مرتبه حساب شود, دو سجده سهو بعد از سلام نماز کافى است .
(مساله 1250) اگر سهوا تسبیحات اربعه را نگوید, یا بیشتر از سه مرتبه بگویداحتیاط مستحب آن است که بعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد.
(مساله 1251) اگر در جایى که نباید سلام نماز را بگوید سهوا بگوید: السلام علینا وعلى عباد اللّه الصالحین یا بگوید: السلام علیکم ورحمه اللّه وبرکاته باید دو سجده سهو بنماید, و همچنین اگر سهوامقدارى از این دو سلام را بگوید باید دو سجده سهو بنماید.
ولى اگر سهوا بگوید: السلام علیک ایها النبی ورحمه اللّه وبرکاته احتیاط مستحب آن است که دو سجده سهو بجا آورد.
(مساله 1252) اگر در جایى که نباید سلام دهد اشتباها هر سه سلام را بگوید, دوسجده سهو کافى است .
(مساله 1253) اگر یک سجده یا تشهد را فراموش کند و پیش از رکوع رکعت بعدیادش بیاید, باید برگردد و بجا آورد, و بعد از نماز بنابر احتیاط واجب براى ایستادن بیجا, دو سجده سهو بنماید.
(مـسـالـه 1254)اگـر در رکـوع یـا بعد از آن یادش بیاید که یک سجده یا تشهد را ازرکعت پیش فـرامـوش کرده , باید بعد از سلام نماز, سجده یا تشهد را قضا نماید, وبعد از آن دو سجده سهو بجا آورد.
(مساله 1255) اگر سجده سهو را بعد از سلام نماز عمدا بجا نیاورد, معصیت کرده ولى نماز باطل نـمـى شود, و واجب است هر چه زود تر آن را انجام دهد.
و چنانچه سهوا بجا نیاورد هر وقت یادش آمد باید فورا انجام دهد.
(مساله 1256) اگر شک دارد که سجده سهو بر او واجب شده یا نه , لازم نیست بجاآورد.
(مساله 1257) کسى که شک دارد, مثلا دو سجده سهو بر او واجب شده یا چهار تا, اگر دو سجده بنماید کافى است .
(مـسـاله 1258) اگر بداند یکى از دو سجده سهو را بجا نیاورده , و تدارک ممکن نباشد, و یا بداند سهوا سه سجده سهو کرده , باید دوباره دو سجده سهو بنماید.
دستور سجده سهو (مـسـالـه 1259) دسـتـور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فورا نیت سجده سهو کند, و پـیشانى را به چیزى که سجده بر آن صحیح است بگذارد, و ذکر بگوید,و ذکر سجده سهو را به سه نـحو مى شود انجام داد.
اول - بسم اللّه وباللّه وصلى اللّه على محمد وآله .
دوم - بسم اللّه وباللّه اللهم صـل عـلـى محمد وآل محمد.
سوم - بسم اللّه وباللّه السلام علیک ایها النبی ورحمه اللّه وبرکاته , و احـتیاط اختیار قسم سوم است ,بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود وذکر را بگوید و بنشیند و بعد از خواندن تشهد سلام دهد.
قضاى سجده و تشهد فراموش شده (مساله 1260) سجده و تشهدى را که انسان فراموش کرده , و بعد از نماز, قضاى آن را بجا مى آورد, بـایـد تـمام شرایط نماز: مانند پاک بودن بدن و لباس و رو به قبله بودن و شرطهاى دیگر را داشته باشد.
(مـساله 1261) اگر سجده یا تشهد را چند دفعه فراموش کند, مثلا یک سجده ازرکعت اول و یک سـجده از رکعت دوم فراموش نماید, باید بعد از نماز قضاى هر دورا با سجده هاى سهوى که براى آنها لازم است بجا آورد, و لازم نیست معین کند که قضاى کدام یک آنها است .
(مـساله 1262) اگر یک سجده و تشهد را فراموش کند, احتیاط واجب آن است که هر کدام را اول فـرامـوش کـرده , اول قـضـا نماید.
و اگر نداند کدام اول فراموش شده ,باید احتیاطا یک سجده و تـشهد و بعد یک سجده دیگر بجا آورد, یا یک تشهد ویک سجده و بعد یک تشهد دیگر بجا آورد, تا یقین کند سجده و تشهد را بترتیبى که فراموش کرده قضا نموده است .
(مساله 1263) اگر بخیال این که اول , سجده را فراموش کرده , اول قضاى آن را بجاآورد, و بعد از خواندن تشهد یادش بیاید که اول تشهد را فراموش کرده , احتیاطواجب آن است که دوباره سجده را قضا نماید.
و نیز اگر بخیال این که اول تشهد رافراموش کرده اول قضاى آن را بجا آورد, وبعد از سجده یادش بیاید که اول سجده رافراموش کرده , بنا بر احتیاط واجب باید دوباره تشهد را بخواند.
(مساله 1264) اگر بین سلام نماز و قضاى سجده یا تشهد کارى کند که اگر عمدا یاسهوا در نماز اتفاق بیفتد نماز باطل مى شود, مثلا پشت به قبله نماید, احتیاطمستحب آن است که بعد از قضاى سجده و تشهد دوباره نماز را بخواند.
(مـسـالـه 1265) اگـر بعد از سلام نماز یادش بیاید که یک سجده از رکعت آخر رافراموش کرده , چـنانچه کارى که عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى کند, مثل پشت کردن به قبله انجام نداده , بنا بر احتیاط واجب باید بقصد این که وظیفه خود را انجام داده باشد سجده فراموش شده وبعد از آن تـشهد و سلام و دو سجده سهو بجا آوردو نیز اگر یادش بیاید که تشهد رکعت آخر را فراموش کرده , باید احتیاطا بقصد این که وظیفه خود را انجام داده باشد تشهد را بخواند, و بعد از آن سلام دهد و دو سجده سهو بنماید, و در هر صورت احتیاطا دو سجده سهو براى سلام بیجا نیز بجاآورد.
(مـسـالـه 1266) اگـر بـین سلام نماز و قضاى سجده یا تشهد کارى کند که براى آن سجده سهو واجـب مى شود, مثل آن که سهوا حرف بزند, بنابر احتیاط واجب بایدسجده یا تشهد را قضا کند, و غیر از سجده سهوى که براى قضاى سجده یا تشهدلازم است , دو سجده سهو دیگر نیز بنماید.
(مساله 1267) اگر نداند که سجده را فراموش کرده یا تشهد را, باید هر دو را قضانماید, و هر کدام را اول بجا آورد اشکال ندارد.
(مساله 1268) اگر شک دارد که سجده یا تشهد را فراموش کرده یا نه , واجب نیست قضا نماید.
(مساله 1269) اگر بداند سجده یا تشهد را فراموش کرده , و شک کند که پیش ازرکوع رکعت بعد بجا آورده یا نه , احتیاط واجب آن است که آن را قضا نماید.
(مـساله 1270) کسى که باید سجده یا تشهد را قضا نماید, اگر براى کار دیگرى هم سجده سهو بر او واجب شود, بنابر احتیاط لازم باید بعد از نماز سجده یا تشهد راقضا نماید, بعد سجده سهو را بجا آورد.
(مساله 1271) اگر شک دارد که بعد از نماز قضاى سجده یا تشهد فراموش شده رابجا آورده یا نه , چـنانچه وقت نماز نگذشته , باید سجده یا تشهد را قضا نماید.
و اگروقت نماز گذشته , قضاى آن مستحب است .
کم و زیاد کردن اجزا وشرایط نماز (مـساله 1272) هرگاه چیزى از واجبات نماز را عمدا کم یا زیاد کند, اگر چه یک حرف آن باشد, نماز باطل است .
(مـسـاله 1273) اگربواسطه ندانستن مساله , چیزى از واجبات نماز را کم یا زیاد کند, نماز باطل اسـت .
ولـى چـنـانـچـه بواسطه ندانستن مساله , حمد و سوره نماز صبح ومغرب و عشا را آهسته بـخـوانـد, یا حمد و سوره نماز ظهر و عصر را بلند بخواند, یادر مسافرت نماز ظهر وعصر و عشا را چهار رکعت بخواند, نمازش صحیح است .
(مـسـالـه 1274) اگر در بین نماز بفهمد وضو یا غسلش باطل بوده , یا بدون وضو یاغسل مشغول نـمـاز شـده , بـایـد نماز را بهم بزند ودوباره با وضو یا غسل بخواند, و اگربعد از نماز بفهمد, باید دوباره نماز را با وضو یا غسل بجا آورد, و اگر وقت گذشته قضا نماید.
(مـسـالـه 1275) اگـر بـعد از رسیدن به رکوع , یادش بیاید که دو سجده از رکعت پیش فراموش کرده , نمازش باطل است .
و اگر پیش از رسیدن به رکوع یادش بیاید, باید برگردد ودو سجده را بـجـا آورد وبـر خـیـزد و حـمـد و سوره یا تسبیحات را بخواند و نمازرا تمام کند, وبعد از نماز بنا براحتیاط واجب , براى ایستادن بیجا دو سجده سهوبنماید.
(مساله 1276) اگر پیش از گفتن السلام علینا...
و السلام علیکم ...
یادش بیایدکه دو سجده رکعت آخر را بجا نیاورده , باید دو سجده را بجا آورد و دوباره تشهدبخواند و نماز را سلام دهد.
(مساله 1277) اگر پیش از سلام نماز یادش بیاید که یک رکعت یا بیشتر از آخر نمازنخوانده , باید مقدارى را که فراموش کرده بجا آورد.
(مـسـالـه 1278) اگر بعد از سلام نماز یادش بیاید که یک رکعت یا بیشتر از آخر نمازرا نخوانده , چنانچه کارى انجام داده که اگر در نماز عمدا یا سهوا اتفاق بیفتد نماز راباطل مى کند, مثلا پشت به قبله کرده , نمازش باطل است .
و اگر کارى که عمدى وسهوى آن , نماز را باطل مى کند انجام نـداده , بـایـد فـورا مـقدارى را که فراموش کرده بجا آورد, و براى سلام زیادى نیز دو سجده سهو بنماید.
(مساله 1279) هرگاه بعد از سلام نماز عملى انجام دهد که اگر در نماز عمدا یاسهوا اتفاق بیفتد نـماز را باطل مى کند, مثلا پشت به قبله نماید, و بعد یادش بیایدکه دو سجده آخر را بجا نیاورده , نـمـازش بـاطـل اسـت .
و اگـر پـیش از انجام کارى که نماز راباطل مى کند, یادش بیاید, باید دو سـجـده اى را کـه فراموش کرده بجا آورد, ودوباره تشهد بخواند و نماز را سلام دهد, و دو سجده سهو براى سلامى که اول گفته است بنماید.
(مساله 1280) اگر بفهمد نماز را پیش از وقت خوانده , یا از روى جهل و غفلت یافراموشى پشت به قـبـلـه یا بطرف راست یا بطرف چپ قبله بجا آورده , باید دوباره بخواند, و اگر وقت گذشته قضا نـمـاید, ولى اگر تفحص از قبله کرده ودر تشخیص قبله اشتباه نموده , اگر در وقت ملتفت شود بـایـد دوباره نماز را بخواند, و اگر درخارج وقت باشد قضا ندارد, بلى احتیاط مستحب قضاى آن است .
نماز مسافر مسافر باید نماز ظهر وعصر و عشا را با هشت شرط شکسته قصر یعنى دو رکعت بخواند.
شـرط اول - آن کـه سـفـر او کمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد, و فرسخ شرعى دوازده هزار ذراع است , به ذراع متعارف , و بعضى گفته اند: این مقدار تقریبا پنج کیلومتر ونیم است .
(مـساله 1281) کسى که مجموع رفتن وبر گشتن او هشت فرسخ است , چنانچه هیچ یک از رفتن وبـرگـشـتـن کـمـتر از چهار فرسخ نباشد, باید نماز را شکسته بخواند.
واگر رفتن سه فرسخ و بـرگشتن پنج فرسخ , یا رفتن پنج فرسخ و برگشتن سه فرسخ باشد, باید نماز را تمام , یعنى چهار رکـعـت بـخواند.
و اگر چه احتیاط این است که اگررفتن مثلا سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد.
جمع بین اتمام و قصر نماید.
(مـساله 1282) اگر رفتن و برگشتن , هر یک از چهار فرسخ کمتر نباشد نمازش شکسته است , و روزه را نـیـز بـاید افطار نماید, اگرچه همان روز یا شب آن برنگردد,اگرچه احتیاط این است که اگر همان روز یا شب آن برنمى گردد, تمام نیز بخواند .
(مـسـالـه 1283) اگـر سفر مختصرى از هشت فرسخ کمتر باشد, یا انسان نداند که سفر او هشت فرسخ است یانه , نباید نماز را شکسته بخواند.
و چنانچه شک کند که سفر او هشت فرسخ است یا نه , در صـورتى که تحقیق کردن برایش مشقت دارد,باید نمازش را تمام بخواند, و اگر مشقت ندارد, بنا بر احتیاط واجب باید تحقیق کند, که اگر دو عادل بگویند, یا بین مردم معروف باشد که سفراو هشت فرسخ است , نماز را شکسته بخواند.
(مساله 1284) اگر یک عادل خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است , بنا براحتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند, و روزه بگیرد و قضاى آن را هم بجا آورد.
(مـسـاله 1285) کسى که یقین دارد سفر او هشت فرسخ است , اگر نماز را شکسته بخواند, و بعد بفهمد که هشت فرسخ نبوده , باید آن را چهار رکعتى بجا آورد, و اگروقت گذشته قضا نماید.
(مـسـالـه 1286) کسى که قصد مسافرت به محل معینى نموده , و یقین دارد سفرش هشت فرسخ نـیـسـت , یـا شـک دارد که هشت فرسخ هست یا نه , چنانچه در بین راه یابعد از رسیدن به مقصد بفهمد که سفر او هشت فرسخ بوده , باید نماز را شکسته بخواند, و اگر تمام خوانده دوباره شکسته بجا آورد.
(مـساله 1287) اگر بین دو محلى که فاصله آنها کمتر از چهار فرسخ است , چندمرتبه رفت و آمد کند, اگر چه روى هم رفته هشت فرسخ شود, باید نماز را تمام بخواند.
(مساله 1288) اگر محلى دو راه داشته باشد, یک راه آن کمتر از هشت فرسخ , و راه دیگر آن هشت فرسخ یا بیشتر باشد, چنانچه انسان از راهى که هشت فرسخ است به آنجا برود, باید نماز را شکسته بخواند.
و اگر از راهى که هشت فرسخ نیست برود, باید نماز را تمام بخواند.
(مـسـاله 1289) اگر شهر دیوار دارد, باید ابتداى هشت فرسخ را از دیوار شهرحساب کند, و اگر دیوار ندارد, باید از خانه هاى آخر شهر حساب نماید.
شـرط دوم - آن که از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد, پس اگر به جایى که کمتر از هـشـت فـرسـخ است مسافرت کند, وبعد از رسیدن به آنجا قصد کندجایى برود که با مقدارى که آمده هشت فرسخ شود, چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته , باید نماز را تمام بخواند, ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود, یاچهار فرسخ برود و برگردد, باید نماز را شکسته بخواند.
(مـسـالـه 1290) کـسـى که نمى داند سفرش چند فرسخ است , مثلا براى پیدا کردن گمشده اى مـسافرت مى کند ونمى داند که چه مقدار باید برود تا آن را پیدا کند, بایدنماز را تمام بخواند.
ولى در بـرگشتن , چنانچه تا وطنش یا جایى که مى خواهد ده روز در آنجا بماند, هشت فرسخ یا بیشتر بـاشد, باید نماز را شکسته بخواند.
و نیز اگردر بین رفتن قصد کند که چهار فرسخ برود, چنانچه رفتن وبرگشتن هشت فرسخ شود, باید نماز را شکسته بخواند.
(مـسـاله 1291) مسافر در صورتى باید نماز را شکسته بخواند که تصمیم داشته باشد هشت فرسخ بـرود, پـس کـسى که از شهر بیرون مى رود, و مثلا قصدش این است که اگر رفیق پیدا کند, سفر هـشـت فرسخى برود, چنانچه اطمینان دارد که رفیق پیدا مى کند, باید نماز را شکسته بخواند, و اگر اطمینان ندارد, باید نماز را تمام بخواند.
(مـسـالـه 1292) کسى که قصد هشت فرسخ دارد, اگر چه در هر روز مقدار کمى راه برود, وقتى بجایى برسد که دیوار شهر را نبیند و اذان آن را نشنود, باید نماز راشکسته بخواند.
ولى اگر در هر روز مـقـدار خـیلى کمى راه برود که عرفا نگویند:مسافر است , باید نماز را تمام بخواند.
و احتیاط مستحب آن است که هم شکسته وهم تمام بخواند.
(مـسـالـه 1293) کـسـى کـه در سفر باختیار دیگرى است , مانند نوکرى که با آقاى خودمسافرت مـى کـنـد, چـنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است , باید نماز را شکسته بخواند.
و اگر نداند بنا بر احتیاط واجب باید از او بپرسد, که اگر سفر او هشت فرسخ باشد, نماز را شکسته بجا آورد.
(مـساله 1294) کسى که در سفر باختیار دیگرى است , اگر بداند یا گمان داشته باشد که پیش از رسیدن به چهار فرسخ از او جدا مى شود وسفر نمى کند, باید نماز راتمام بخواند.
(مساله 1295) کسى که در سفر به اختیار دیگرى است , اگر شک دارد که پیش ازرسیدن به چهار فـرسـخ از او جـدا مـى شـود یا نه , باید نماز را تمام بخواند.
ولى اگرشک او از این جهت است که , احتمال مى دهد مانعى براى سفر او پیش آید,چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد, باید نماز را شکسته بخواند.
شـرط سـوم - آن کـه در بین راه از قصد خود برنگردد.
پس اگر پیش از رسیدن به چهارفرسخ از قصد خود برگردد, یا مردد شود, باید نماز را تمام بخواند.
(مـساله 1296) اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ ازمسافرت منصرف شود, چنانچه تصمیم داشته بـاشـد, کـه همانجا بماند یا بعد از ده روز برگردد, یا در برگشتن وماندن مردد باشد, باید نماز را تمام بخواند.
(مـساله 1297) اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود, وتصمیم داشته باشد که پیش از ماندن ده روز از آنجا برگردد, باید نماز را شکسته بخواند.
(مساله 1298) اگر براى رفتن به محلى که هشت فرسخ باشد حرکت کند, و بعد ازرفتن مقدارى از راه بخواهد جاى دیگرى برود, چنانچه از محل اولى که حرکت کرده تا جایى که مى خواهد برود, هشت فرسخ باشد, باید نماز را شکسته بخواند.
(مـسـالـه 1299) اگـر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد, مردد شود که بقیه راه رابرود یا نه , یا تصمیم بگیرد در صورتى که به چهار فرسخ رسیده , و قصد دارد پیش ازده روز از آنجا برگردد, و هشت فرسخ دیگر برود, باید تا آخر مسافرت نماز راشکسته بخواند.
(مـساله 1300) اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد, مردد شود که بقیه راه رابرود یا نه , و در مـوقـعـى که مردد است مقدارى راه برود, و بعد تصمیم بگیرد که هشت فرسخ دیگر برود, یا چهار فرسخ برود وچهار فرسخ برگردد, تا آخر مسافرت باید نماز را شکسته بخواند.
(مـسـاله 1301) اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد, مردد شود که بقیه راه رابرود یا نه , ودر موقعى که مردد است مقدارى راه برود, و بعد تصمیم بگیرد که بقیه راه را برود, چنانچه باقیمانده سـفـر او چهار فرسخ باشد که با برگشتن هشت فرسخ شود, باید نماز را شکسته بخواند.
ولى اگر راهى که پیش از مردد شدن وراهى که بعد از آن مى رود, روى هم هشت فرسخ باشد, بنا بر احتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.
شرط چهارم - آن که نخواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد, یاده روز یا بیشتر در جـایى بماند.
پس کسى که مى خواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد, یا ده روز در محلى بماند باید نماز را تمام بخواند.
(مـساله 1302) کسى که نمى داند پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش مى گذرد یا نه , یا ده روز در محلى مى ماند یا نه , باید نماز را تمام بخواند.
(مـساله 1303) کسى که مى خواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد, یا ده روز در مـحـلـى بـمـاند, و نیز کسى که مردد است که از وطنش بگذرد یا ده روز در محلى بماند, اگر از ماندن ده روز یا گذشتن از وطن منصرف شود, باز هم بایدنماز را تمام بخواند.
ولى اگر باقیمانده راه هشت فرسخ باشد, یا چهار فرسخ باشدوبخواهد برود وبرگردد, باید نماز را شکسته بخواند.
شـرط پـنجم - آن که براى کار حرام سفر نکند, و اگر براى کار حرامى مانند دزدى سفر کند, باید نـمـاز را تـمـام بخواند.
و همچنین است اگر خود سفر حرام باشد, مثل آن که براى او ضرر داشته بـاشد, یا زن بدون اجازه شوهر و فرزند با نهى پدر و مادرکه باعث اذیت آنها شود, سفرى بروند که بر آنان واجب نباشد, ولى اگر مثل سفرحج واجب باشد, باید نماز را شکسته بخوانند.
(مـسـاله 1304) سفرى که اسباب اذیت پدر ومادر باشد حرام است , و انسان بایددر آن سفر نماز را تمام بخواند, و روزه هم بگیرد.
(مـسـالـه 1305) کسى که سفر او حرام نیست وبراى کار حرام هم سفر نمى کند, اگرچه در سفر, معصیتى انجام دهد - مثلا غیبت کند یا شراب بخورد - باید نماز راشکسته بخواند.
(مـسـالـه 1306) اگـر مخصوصا براى آن که کار واجبى را ترک کند, مسافرت نمایدنمازش تمام است , پس کسى که بدهکار است , اگر بتواند بدهى خود را بدهد وطلبکار هم مطالبه کند, چنانچه در سـفر نتواند بدهى خود را بدهد و مخصوصا براى فرار از دادن قرض مسافرت نماید, باید نماز را تـمام بخواند.
ولى اگر مخصوصا براى ترک واجب مسافرت نکند, باید نماز را شکسته بخواند, اگر چـه سـفـر باعث ترک واجب شود, و احتیاط مستحب آن است که در این صورت هم شکسته و هم تمام بخواند.
(مـساله 1307) اگر سفر او حرام نباشد, ولى حیوان سوارى یا مرکب دیگرى که سوار است غصبى بـاشـد, یـا در زمـیـن غصبى مسافرت کند, بنا بر احتیاط واجب بایدنماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.
(مـسـالـه 1308) کسى که با ظالم مسافرت مى کند, اگر ناچار نباشد و مسافرت اوکمک به ظالم بـاشـد, باید نماز را تمام بخواند.
و اگر ناچار باشد, یا مثلا براى نجات دادن مظلومى با او مسافرت کند, نمازش شکسته است .
(مساله 1309) اگر بقصد تفریح وگردش مسافرت کند, حرام نیست و باید نماز راشکسته بخواند.
(مساله 1310) اگر براى لهو وخوش گذرانى به شکار رود, نمازش تمام است .
وچنانچه براى تهیه معاش به شکار رود, نمازش شکسته است .
و اگر براى کسب وزیاد کردن مال برود, احتیاط واجب آن است که نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند, ولى باید روزه نگیرد.
(مساله 1311) کسى که براى معصیت سفر کرده , موقعى که از سفر برمى گردد, اگربرگشتن به اندازه مسافت شرعى باشد, چنانچه توبه کرده , یا برگشت سفر مستقلى باشد, باید نماز را شکسته بـخـوانـد.
و اگـر برگشت به اندازه مسافت شرعى نیست ,ولى مجموع رفت وبرگشت به اندازه مسافت است , احتیاط لازم آن است که نماز راهم شکسته و هم تمام بخواند.
(مـسـالـه 1312) کـسـى که سفر او سفر معصیت است , اگر در بین راه از قصد معصیت برگردد, چـنـانچه بقیه راه هشت فرسخ باشد, یا چهار فرسخ باشد که با برگشت هشت فرسخ شود, و قصد اقـامـه ده روز نـداشـته باشد, باید نماز را شکسته بخواند.
واگر بقیه راه به اندازه مسافت شرعى نـباشد, ولى مجموع راهى که قبل از توبه رفته وبعد از توبه مى رود, به اندازه مسافت شرعى باشد, احتیاط لازم آن است که نماز راهم شکسته و هم تمام بخواند.
(مـسـاله 1313) کسى که براى معصیت سفر نکرده , اگر در بین راه قصد کند که بقیه راه را براى معصیت برود, باید نماز را تمام بخواند.
ولى نمازهایى را که شکسته خوانده در صورتى که راهى که طى کرده مسافت بوده صحیح است و الا احتیاطواجب اعاده آنهاست .
شرط ششم - آن که از صحرانشینهایى نباشد که در بیابانها گردش مى کنند وهر جاآب و خوراک بـراى خود و حشمشان پیدا کنند مى مانند.
و بعد از چندى بجاى دیگرمى روند, پس صحرانشینها در این مسافرتها باید نماز را تمام بخوانند.
(مـسـالـه 1314) اگر یکى از صحرانشینها براى پیدا کردن منزل و چراگاه حیواناتشان سفر کند بـدون چـادر واثـاثـیـه بـلکه فقط بمنظور تعیین محل و مرتع مناسب براى احشام خودشان باشد چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد, احتیاط واجب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.
(مساله 1315) اگر صحرا نشین براى زیارت یا حج یا تجارت ومانند اینها مسافرت کند, باید نماز را شکسته بخواند.
شرط هفتم - آن که شغل او مسافرت نباشد, بنابراین شتر دار و راننده و چوبدار وکشتیبان ومانند اینها, اگرچه براى بردن اثاثیه منزل خود مسافرت کنند, در غیر سفراول باید نماز را تمام بخوانند.
و همچنین در سفر اول اگر طول بکشد یا از مکانى به مکان دیگر برود که عرفا بگویند عمل او سفر اسـت بـایـد نـماز را تمام بخواند.
ولى اگرسفر طولانى نباشد بطورى که عرفا نگویند: سفر عمل اوست نمازشان شکسته است .
(مـسـالـه 1316) کـسـى کـه شغلش مسافرت است اگر براى کار دیگرى مثلا براى زیارت یا حج مـسافرت کند, باید نماز را شکسته بخواند, ولى اگر مثلا شوفر,اتومبیل خود را براى زیارت کرایه بدهد, و در ضمن خودش هم زیارت کند, بایدنماز را تمام بخواند.
(مـسـاله 1317) حمله دار یعنى : کسى که براى رساندن حاجیها به مکه مسافرت مى کند, چنانچه شغلش مسافرت باشد, باید نماز را تمام بخواند.
و اگر شغلش مسافرت نباشد, باید شکسته بخواند.
(مـسـالـه 1318) کسى که شغل او حمله دارى است و حاجیها را از راه دور به مکه مى برد, چنانچه تمام سال یا بیشتر سال را در راه باشد, باید نماز را تمام بخواند.
(مساله 1319) کسى که در مقدارى از سال شغلش مسافرت است , مثل شوفرى که فقط در تابستان یـا زمـسـتـان اتـومبیل خود را کرایه مى دهد, باید در سفرى که براى شغلش مى رود, نماز را تمام بخواند, ولى احتیاط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.
(مـساله 1320) راننده ودوره گردى که در دو سه فرسخى شهر رفت و آمد مى کند,چنانچه اتفاقا سفر هشت فرسخى برود, باید نماز را شکسته بخواند.
(مساله 1321)کسى که شغلش مسافرت است , اگر ده روز یا بیشتر در وطن خودبماند, چه از اول قـصـد مـانـدن ده روز را داشـتـه بـاشد, چه بدون قصد بماند, باید درسفر اولى که بعد از ده روز مى رود, نماز را شکسته بخواند.
(مساله 1322) کسى که شغلش مسافرت است اگر در غیر وطن خود ده روز بماند,چنانچه از اول قـصد ماندن ده روز را داشته , در سفر اولى که بعد از ده روز مى رودباید نماز را شکسته بخواند.
و اگـر از اول قصد ماندن ده روز را نداشته , احتیاط لازم آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند, اگرچه اکتفا به تمام هم بدون توجیه نیست .
(مـسـاله 1323) کسى که شغلش مسافرت است , اگر شک کند که در وطن خود یاجاى دیگر ده روز مانده یا نه , باید نماز را تمام بخواند.
(مـساله 1324) کسى که در شهرها سیاحت مى کند, و براى خود وطنى اختیارنکرده , باید نماز را تمام بخواند.
(مـسـاله 1325) کسى که شغلش مسافرت نیست , اگر مثلا در شهرى یا در دهى جنسى دارد که بـراى حمل آن مسافرتهاى پى در پى مى کند, باید نماز را شکسته بخواند.
ولى کسى که کارش این اسـت که هفته اى یکبار یا بیشتر براى انجام شغلى درمحلى سفر مى کند, مثلا همه روزه از تهران بکرج براى تدریس یا درس خواندن مى رود, یا آن که براى کارى مثل خرید و فروش از تهران به قم یـا بـالـعـکس سفرمى نماید همین که به مقدارى سفر کند که عرفا این کار را شغل او بگویند, باید نمازرا تمام بخواند.
(مـسـالـه 1326)کسى که از وطنش صرف نظر کرده , و مى خواهد وطن دیگرى براى خود اختیار کند, اگر شغلش مسافرت نباشد, باید در مسافرت نماز را شکسته بخواند.
شـرط هـشتم - آن که به حد ترخص برسد, یعنى از وطنش یا جایى را که قصد داردده روز در آنجا مـانـده , بقدرى دور شود که دیوار شهر را نبیند و صداى اذان آن رانشنود, ولى باید در هوا غبار یا چیز دیگرى نباشد که از دیدن دیوار وشنیدن اذان جلوگیرى کند.
و لازم نیست بقدرى دور شود کـه مـنـاره هـا وگنبدها را نبیند, بلى اگربقدرى دور شده که دیوار خانه هاى شهر کاملا معلوم نـیـسـت , ولى شبح آنها نمایان است , احتیاط لازم آن است که نماز نخواند تا وقتى که شبح پنهان شود, یا هم شکسته بخواند و هم تمام .
(مـسـالـه 1327) کـسى که به سفر مى رود, اگر بجایى برسد که اذان را نشنود, ولى دیوار شهر را بـبیند, یا دیوارهارا نبیند وصداى اذان را بشنود, چنانچه بخواهد درآنجا نماز بخواند, بنابر احتیاط واجب باید هم شکسته و هم تمام بخواند.
(مـساله 1328) مسافرى که به وطنش برمى گردد, وقتى دیوار وطن خود را ببیند وصداى اذان آن را بـشـنود, باید نماز را تمام بخواند.
و نیز مسافرى که مى خواهد ده روز در محلى بماند, وقتى دیوار آنجا را ببیند و صداى اذانش را بشنود, باید نماز راتمام بخواند واحتیاط مستحب آن است که نماز را تاخیر بیندازد تا به منزل برسد یاهم شکسته و هم تمام بخواند و سزاوار است این احتیاط را ترک نکند.
(مـسـالـه 1329) هـرگاه شهر در بلندى باشد که از دور دیده شود, یا بقدرى گود باشدکه اگر انـسـان کـمى دور شود دیوار آن را نبیند, کسى که از آن شهر مسافرت مى کند,وقتى به اندازه اى دور شـود کـه اگـر آن شـهـر در زمین هموار بود, دیوارش از آنجا دیده نمى شد, باید نماز خود را شـکـسـته بخواند.
و نیز اگر پستى و بلندى خانه ها بیشتر ازمعمول باشد, باید ملاحظه معمول را بنماید.
(مـسـالـه 1330) اگر از محلى مسافرت کند که خانه و دیوار ندارد, وقتى بجایى برسدکه اگر آن محل دیوار داشت از آنجادیده نمى شد, باید نماز را شکسته بخواند.
(مـسـالـه 1331) اگر بقدرى دور شود که نداند صدایى را که مى شنود صداى اذان است یا صداى دیـگر, باید نماز را شکسته بخواند.
ولى اگر بفهمد اذان مى گویند وکلمات آن را تشخیص ندهد, باید تمام بخواند.
(مساله 1332) اگر بقدرى دور شود که اذان خانه ها را نشنود, ولى اذان شهر را که معمولا در جاى بلند مى گویند بشنود, نباید نماز را شکسته بخواند.
(مـسـاله 1333) اگر بجایى برسد که اذان شهر را که معمولا در جاى بلند مى گویندنشنود, ولى اذانى را که در جاى خیلى بلند مى گویند بشنود, باید نماز را شکسته بخواند.
(مـسـالـه 1334) اگـر چـشـم یا گوش او یا صداى اذان غیر معمولى باشد, در محلى باید نماز را شـکـسته بخواند که چشم متوسط دیوار خانه ها را نبیند, و گوش متوسطصداى اذان معمولى را نشنود.
(مـسـالـه 1335) اگـر موقعى که سفر مى رود شک کند که بحد ترخص - یعنى : جایى که اذان را نشنود ودیوار را نبیند - رسیده یا نه , باید نماز را تمام بخواند, و در موقع برگشتن , اگر شک کند کـه بـحد ترخص رسیده یا نه باید شکسته بخواند, ولى اگر دربرگشتن در همان جا که در رفتن تـمـام خـوانـده شکسته بخواند, بنابر احتیاط لازم بایدنمازى را که در این مکان تمام خوانده قضا نماید, و نمازى را که شکسته خوانده تمام اعاده نماید, و اگر اعاده نکرد قضاى آن را تمام بجا آورد.
(مـساله 1336) مسافرى که در سفر از وطن خود عبور مى کند, وقتى بجایى برسدکه دیوار وطن خود را ببیند و صداى اذان آن را بشنود, باید نماز را تمام بخواند.
(مساله 1337) مسافرى که در بین مسافرت به وطنش رسیده , تا وقتى در آنجاهست , باید نماز را تـمـام بـخـوانـد.
ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود, یا چهارفرسخ برود وبر گردد, وقتى بجایى برسد که دیوار وطن را نبیند وصداى اذان آن رانشنود, باید نماز را شکسته بخواند.
(مساله 1338) محلى را که انسان براى اقامت وزندگى خود اختیار کرده وطن اوست , چه در آنجا بدنیا آمده ووطن پدر ومادرش باشد, یا خودش آن جا را براى زندگى اختیار کرده باشد.
(مـسـالـه 1339) اگر قصد دارد در محلى که وطن اصلیش نیست مدتى بماند, و بعدبجاى دیگر رود, آنجا وطن او حساب نمى شود.
(مـساله 1340) جایى را که انسان محل زندگى خود قرار داده , و ماندن خود را درآنجا محدود به مـقـدار معین نکرده , و مثل کسى که آنجا وطن اوست در آنجا زندگى مى کند که اگر مسافرتى بـراى او پـیش آید, دوباره به همان جا بر مى گردد, اگر چه قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند, در حکم وطن او حساب مى شود.
(مساله 1341) کسى که در دو محل زندگى مى کند, مثلا شش ماه در شهرى و شش ماه در شهر دیـگـر مى ماند, هر دو وطن اوست .
و نیز اگر بیشتر از دو محل را براى زندگى خود اختیار کرده باشد, همه آنها وطن او حساب مى شوند.
(مـسـالـه 1342) کسى که در محلى ملک دارد, اگر موقعى که آن ملک را دارد شش ماه در آنجا بـماند, وقتى مى تواند نماز را آنجا تمام بخواند که آنجا را براى خود وطن قرار داده باشد, و به نظر عرف وطن او محسوب شود, و تا به نظر عرف وطن حساب نشود باید شکسته بخواند, ولى احتیاط مستحب آن است که کسى که منزل مسکونى در محلى دارد, و شش ماه در آنجا مانده است , مادام که آن منزل را داردهر وقت در مسافرت به آنجا رسید, نمازش را هم شکسته و هم تمام بخواند.
(مساله 1343) اگر بجایى برسد که وطن او بوده واز آنجا صرفنظر کرده , نباید نمازرا تمام بخواند, اگر چه وطن دیگرى هم براى خود اختیار نکرده باشد.
(مـسـالـه 1344) مسافرى که قصد دارد ده روز پشت سر هم در محلى بماند, یامى داند که بدون اختیار ده روز در محلى مى ماند, در آن محل باید نماز را تمام بخواند.
(مـساله 1345) مسافرى که مى خواهد ده روز در محلى بماند, لازم نیست قصدماندن شب اول تا شـب یـازدهم را داشته باشد, و همین که قصد کند از اذان صبح روز اول تا غروب روز دهم بماند, بـایـد نـمـاز را تمام بخواند.
و همچنین اگر مثلاقصدش این باشد که از ظهر روز اول تا ظهر روز یـازدهـم بـماند, باید نماز را تمام بخواند.
و احتیاط مستحب آن است که در این صورت نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.
(مـساله 1346) مسافرى که مى خواهد ده روز در محلى بماند, در صورتى باید نمازرا تمام بخواند که بخواهد تمام ده روز را در یکجا بماند.
پس اگر بخواهد مثلا ده روزدر نجف وکوفه یا در تهران وشمیران بماند, باید نماز را شکسته بخواند.
(مساله 1347) مسافرى که مى خواهد ده روز در محلى بماند, باید از اول قصدماندن ده روز در آن مـحـل یـا تـوابع آن مانند باغها وبساتین را داشته باشد, و اگر از اول قصد بیرون رفتن از آن محل وتوابع آن را داشته باشد, هر چند به حد ترخص نرسدباید شکسته بخواند.
(مساله 1348) مسافرى که تصمیم قطعى ندارد ده روز در محلى بماند, مثلاقصدش این است که اگر رفیقش بیاید, یا منزل خوبى پیدا کند, ده روز بماند, بایدنماز را شکسته بخواند.
(مـسـالـه 1349) کـسى که تصمیم دارد, ده روز در محلى بماند, اگر چه احتمال بدهدکه براى ماندن او مانعى برسد, در صورتى که آن احتمال پیش مردم عقلایى نباشد,باید نماز را تمام بخواند.
(مساله 1350) اگر مسافر بداند که مثلا ده روز یا بیشتر به آخر ماه مانده , و قصد کندکه تا آخر ماه در جـایـى بـماند, باید نماز را تمام بخواند.
ولى اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده , و قصد کند که تا آخـر مـاه بـمـانـد, و بعد از قصد نیز علم پیدا نکند که تاآخر ماه ده روز است , باید نماز را شکسته بخواند, اگر چه از موقعى که قصد کرده تاآخر ماه ده روز یا بیشتر باشد.
(مـسـالـه 1351) اگـر مسافر قصد کند ده روز در محلى بماند, چنانچه پیش از خواندن یک نماز چـهار رکعتى از ماندن منصرف شود, یا مردد شود که در آنجا بماند یا بجاى دیگر برود, باید نماز را شکسته بخواند.
و اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتى ازماندن منصرف شود, یا مردد شود, تا وقتى در آنجا هست باید نماز را تمام بخواند.
(مـسـاله 1352) مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, اگر روزه بگیرد, وبعد از ظهر از مـاندن در آنجا منصرف شود, چنانچه یک نماز چهار رکعتى خوانده باشد, روزه اش صحیح است , و تا وقتى در آنجا هست باید نمازهاى خود را تمام بخواند.
و اگر یک نماز چهار رکعتى نخوانده باشد, نـمازهاى خود را باید شکسته بخواند.
و احتیاط لازم آن است که روزه آن روز را تمام کند, و قضاى آن را نیز بگیرد,و روزهاى بعد هم نمى تواند روزه بگیرد.
(مساله 1353) مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, اگر از ماندن منصرف شود, وشک کند پیش از آن که از قصد ماندن برگردد, یک نماز چهار رکعتى خوانده یا نه , نمازهاى خود را باید در آنجا شکسته بخواند, اگرچه احتیاط مستحب آن است که تمام هم بخواند.
(مساله 1354) اگر مسافر به نیت این که نماز را شکسته بخواند, مشغول نماز شود,و در بین نماز تصمیم بگیرد که ده روز یا بیشتر بماند, باید نماز را چهار رکعتى تمام نماید.
(مـسـاله 1355) مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, اگر در بین نماز چهاررکعتى از قـصد خود بر گردد, چنانچه داخل رکوع رکعت سوم نشده , باید بنشیند, ونماز را دو رکعتى تمام نـماید, و احتیاطا براى قیام بیجا دو سجده سهو بجا آورد وبقیه نمازهاى خود را شکسته بخواند.
و اگر داخل رکوع رکعت سوم شده نمازش باطل است , و تا وقتى در آنجا هست , باید نماز را شکسته بخواند.
(مساله 1356) مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, اگر بیشتر از ده روزدر آنجا بماند, تا وقتى مسافرت نکرده , باید نمازش را تمام بخواند, و لازم نیست دوباره قصد ماندن ده روز کند.
(مساله 1357) مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, باید روزه واجب رابگیرد, ومى تواند روزه مستحبى هم بگیرد, و نافله ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.
(مـساله 1358) مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکـعتى بخواهد بجایى که کمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد, ودوباره در جاى اول ده روز بـمـانـد, از وقـتى که مى رود تا برمى گردد, و بعد از برگشتن باید نماز را تمام بخواند.
ولى اگر نـخـواهـد بعد از برگشتن ده روز بماند, در موقع رفتن بجایى که کمتر از چهار فرسخ است , و در مـدتـى که آنجا مى ماند نماز او تمام است ,و از آنجا که بر مى گردد اگر قصد هشت فرسخ داشته بـاشـد, شـکسته است و اگر قصدهشت فرسخ نداشته باشد تمام است .
پس مثل اهل علم که براى تـبـلـیغ به محلى مى روند, اگر بعد از قصد ده روز وخواندن یک نماز چهار رکعتى به محل دیگر کـه چهار فرسخ نباشد دعوت شوند, و بخواهند یک دهه یا یک ماه در آن دو محل رفت و آمد کنند, نمازشان در هر دو محل تمام است مگر وقتى که انشا سفر جدیدنمایند, مثل این که روز آخر رفت وآمـد از مـحـل دوم بـه قصد وطن حرکت کند که دراین صورت بعد از خروج از حد ترخص نماز شکسته است , اگر چه از محل اول که محل اقامه بوده عبور نماید.
(مـساله 1359) مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکـعـتى بخواهد بجاى دیگرى که کمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند, باید در رفتن و در محلى که قصد ماندن ده روز دارد, نمازهاى خود را تمام بخواند, ولى اگر تا محلى که مـى خواهد برود هشت فرسخ یا بیشترباشد, باید موقع رفتن شکسته بخواند, و همچنین مدتى که در آنجا مى ماند درصورتى که نخواهد ده روز بماند.
(مـساله 1360) مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکـعـتـى بـخـواهد بجایى که کمتر از چهار فرسخ است برود, چنانچه مردد باشد که به محل اول برگردد یا نه , یا به کلى از برگشتن به آنجا غافل باشد, یابخواهد برگردد, ولى مردد باشد که ده روز در آنجا بماند یا نه , یا آن که از ده روزماندن در آنجا ومسافرت از آنجا غافل باشد, باید از وقتى که مى رود تا برمى گردد وبعد از برگشتن , نمازهاى خود را تمام بخواند.
(مـسـاله 1361) اگر بخیال این که رفقایش مى خواهند ده روز در محلى بمانند, قصدکند که ده روز در آنـجـا بـماند وبعد از خواندن یک نماز چهار رکعتى بفهمد که آنهاقصد نکرده اند, اگر چه خودش هم از ماندن منصرف شود, تا مدتى که در آنجاهست , باید نماز را تمام بخواند.
(مـسـاله 1362) اگر مسافر بعد از رسیدن به هشت فرسخ سى روز در محلى بماند,و در تمام سى روز در رفتن وماندن مردد باشد, بعد از گذشتن سى روز اگر چه مقدارکمى در آنجا بماند, باید نماز را تمام بخواند, و همچنین اگر پیش از رسیدن به هشت فرسخ مردد شود بین ماندن در آنجا, و رفـتن بقیه راه از وقتى که مردد مى شودباید نماز را تمام بخواند, ولى اگر مردد شود بین رفتن بـقـیـه راه و بـرگـشتن به محل خود, در صورتى که به مقدار چهار فرسخ آمده باشد, باید نماز را شکسته بخواند, واگر بقدر چهار فرسخ نباشد نماز را تمام بخواند.
(مـسـاله 1363) مسافرى که مى خواهد نه روز یا کمتر در محلى بماند, اگر بعد از آن که نه روز یا کمتر در آنجا ماند, بخواهد دوباره نه روز دیگر یا کمتر, بماند و همینطورتا سى روز, روز سى و یکم باید نماز را تمام بخواند.
(مـساله 1364) مسافرى که سى روز مردد بوده , در صورتى باید نماز را تمام بخواند که سى روز را در یـک جـا بماند, پس اگر مقدارى از آن را در جایى و مقدارى را در جاى دیگر بماند, بعد از سى روز هم باید نماز را شکسته بخواند.
مسائل متفرقه (مساله 1365) مسافر مى تواند در مسجد الحرام ومسجد پیغمبر اکرم (ص ), بلکه در تمام شهر مکه مـعـظـمه و مدینه طیبه و مسجد کوفه نماز را تمام بخواند.
ولى اگربخواهد در جایى که اول جز مسجد کوفه نبوده , و بعد به این مسجد اضافه شده نماز بخواند, احتیاط واجب آن است که شکسته بـخـوانـد.
و نـیز مسافر مى تواند درحائر حضرت سید الشهدا(ع ) نماز را تمام بخواند, ولى احتیاط واجب آن است که اگر دورتر از اطراف ضریح مقدس نماز بخواند, شکسته بجا آورد.
(مساله 1366) کسى که مى داند مسافر است , و باید نماز را شکسته بخواند, اگر درغیر چهار مکانى که در مساله پیش گفته شد عمدا تمام بخواند, نمازش باطل است .
و همچنین است اگر فراموش کـنـد کـه نـمـاز مسافر شکسته است , و تمام بخواند , و دروقت یادش بیاید, ولى اگر بعد از وقت یادش بیاید قضا ندارد.
(مـسـاله 1367) کسى که مى داند مسافر است وباید نماز را شکسته بخواند, اگرغفلت کند وتمام بـخـواند, چنانچه در وقت یادش بیاید نمازش باطل است , و بایددوباره شکسته بخواند, و اگر در خارج وقت یادش بیاید قضا ندارد.
(مساله 1368) مسافرى که نمى داند باید نماز را شکسته بخواند, اگر تمام بخواند,نمازش صحیح است .
(مـسـالـه 1369) مسافرى که مى داند باید نماز را شکسته بخواند, اگر بعضى ازخصوصیات آن را نـدانـد, مـثلا نداند که در سفر هشت فرسخى باید شکسته بخواند,چنانچه تمام بخواند, و در وقت بفهمد نمازش باطل است , و اما اگر بعد از گذشتن وقت بفهمد قضا ندارد.
(مـسـاله 1370) مسافرى که مى داند باید نمازش را شکسته بخواند, اگر به گمان این که سفر او کمتر از هشت فرسخ است تمام بخواند, و وقتى بفهمد سفرش هشت فرسخ بوده که هنوز وقت نماز باقى است , نمازى را که تمام خوانده باید دوباره شکسته بخواند, و اگر وقت گذشته قضا ندارد.
و در این چهار مساله که ذکر شد اگردر خارج وقت نیز احتیاطا قضا نماید, خوب است .
(مـسـالـه 1371) اگـر فراموش کند که مسافر است و نماز را تمام بخواند, چنانچه دروقت یادش بیاید, باید شکسته بجا آورد, و اگر بعد از وقت یادش بیاید قضاى آن نماز بر او واجب نیست .
(مساله 1372) کسى که باید نماز را تمام بخواند, اگر شکسته بجا آورد در هرصورت نمازش باطل است .
(مـسـاله 1373) اگر مشغول نماز چهار رکعتى شود, و در بین نماز یادش بیاید که مسافر است , یا ملتفت شود که سفر او تا مکانى که منظور او بوده هشت فرسخ است , چنانچه به رکوع رکعت سوم نـرفـته , باید نماز را دو رکعتى تمام کند و اگر بر رکوع رکعت سوم رفته نمازش باطل است .
و در صورتى که به مقدار خواندن یک رکعت هم وقت داشته باشد, باید نماز را شکسته بخواند.
و اما اگر قصد ملاقات شخصى راداشت , و گمان مى کرد سر هفت فرسخى است , بعد معلوم شود که در سر هشت فرسخى است نمازش را باید تمام بخواند, مگر آن که فعلا قصد سفر هشت فرسخى نماید.
(مـسـالـه 1374) اگـر مـسافر بعضى از خصوصیات نماز مسافر را نداند, مثلا نداند که اگر چهار فـرسخ برود وهمان روز یا شب آن برگردد باید شکسته بخواند, چنانچه به نیت نماز چهار رکعتى مـشغول نماز شود, و پیش از رکوع رکعت سوم مساله رابفهمد, باید نماز را دو رکعتى تمام کند, و اگـر در رکوع رکعت سوم ملتفت شودنمازش باطل است .
و در صورتى که به مقدار یک رکعت از وقت هم مانده باشد بایدنماز را شکسته بخواند.
(مـساله 1375) مسافرى که باید نماز را تمام بخواند, اگر بواسطه ندانستن مساله به نیت نماز دو رکـعـتـى مـشـغـول نماز شود, و در بین نماز مساله را بفهمد, باید نماز راچهار رکعتى تمام کند.
واحتیاط مستحب آن است که بعد از تمام شدن نماز دوباره آن نماز را چهار رکعتى بخواند.
(مـساله 1376) مسافرى که نماز نخوانده , اگر پیش از تمام شدن وقت به وطنش برسد, یا بجایى برسد که مى خواهد ده روز در آنجا بماند, باید نماز را تمام بخواند.
و کسى که مسافر نیست , اگر در اول وقت نماز نخواند و مسافرت کند, در سفر بایدنماز را شکسته بخواند.
(مـساله 1377) اگر از مسافرى که باید نماز را شکسته بخواند, نماز ظهر یا عصر یاعشا قضا شود, بـایـد آن را دو رکـعـتى قضا نماید, اگر چه در غیر سفر بخواهد قضاى آن را بجاى آورد, و اگر از کـسى که مسافر نیست یکى از این سه نماز قضا شود, بایدچهار رکعتى قضا نماید اگر چه در سفر بخواهد آن را قضا نماید.
(مساله 1378) مستحب است مسافر بعد از هر نماز سى مرتبه بگوید: سبحان اللّه والحمد للّه ولا اله الا اللّه واللّه اکـبر, و در تعقیب نماز ظهر و عصر و عشا بیشترسفارش شده است , بلکه بهتر است در تعقیب این سه نماز شصت مرتبه بگوید.
نماز قضا (مساله 1379) کسى که نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده , باید قضاى آن رابجا آورد, اگر چه در تـمـام وقت نماز خواب مانده یا بواسطه مستى نماز نخوانده باشد, ولى نمازهاى یومیه اى را که زن در حـال حـیـض یـا نـفـاس نخوانده قضا ندارد.
وهمچنین کسى که در تمام وقت بدون عمد بیهوش بوده قضا بر او واجب نیست .
(مـسـالـه 1380) اگـر بـعد از وقت نماز بفهمد نمازى را که خوانده باطل بوده , بایدقضاى آن را بخواند.
(مساله 1381) کسى که نماز قضا دارد, باید در خواندن آن کوتاهى نکند.
ولى واجب نیست فورا آن را بجا آورد.
(مساله 1382) کسى که نماز قضا دارد مى تواند نماز مستحبى بخواند.
(مـسـالـه 1383) اگـر انسان احتمال دهد که نماز قضایى دارد, یا نمازهایى را که خوانده صحیح نبوده , مستحب است احتیاطا قضاى آنها را بجا آورد.
(مساله 1384) قضاى نمازهاى یومیه که اداى آنها باید بترتیب خوانده شود مثل ظهر و عصر از یک روز, یا مغرب و عشا از یک شب , باید قضاى آنها را نیز به ترتیب بخواند, مثلا اگر از کسى نماز ظهر وعـصـر یک روز فوت شود, باید اول قضاى ظهر رابخواند و بعد از آن عصر را, ولى اگر کسى مثلا یـک روز نماز ظهر و روز بعد نمازعصر را نخوانده , مى تواند اول نماز عصر وبعد از آن نماز ظهر را قـضـا نـمـایـد, و تـرتیب در بین آنها لازم نیست , هرچند سزاوار است تا ممکن است رعایت ترتیب رابنماید.
(مـسـاله 1385) اگر بخواهد قضاى چند نماز غیر یومیه مانند نماز آیات را بخواند,یا مثلا بخواهد یک نماز یومیه وچند نماز غیر یومیه را بخواند, لازم نیست آنها را به ترتیب بجا آورد.
(مساله 1386) گذشت در مساله 1384 که در قضاى نمازها ترتیب لازم نیست خصوصا در صورتى کـه ترتیب فوت را فراموش کرده باشد, مگر در جایى که در اداى آنها ترتیب واجب باشد, ولى اگر بـخـواهـد احتیاط کند, و مراعات ترتیب نمایدخوب است , و اگر بخواهد طورى آنها را بخواند که یـقـیـن کند بترتیبى که قضا شده بجا آورده است , اگر قضاى یک نماز ظهر ویک نماز مغرب براو واجـب اسـت , ونـمـى دانـد کـدام اول قضا شده , احتیاطا باید اول یک نماز مغرب وبعد از آن یک نـمـازظـهر ودوباره نماز مغرب را بخواند, یا اول یک نماز ظهر وبعد از آن یک نماز مغرب ودوباره نماز ظهر را بخواند, تا یقین کند هر کدام را که اول قضا شده اول خوانده است .
(مـساله 1387) اگر نماز ظهر یک روز, و نماز عصر روز دیگر, یا دو نماز ظهر یا دونماز عصر از او قضا شده , و نمى داند کدام اول قضا شده است , چنانچه دو نمازچهار رکعتى بخواند به نیت این که , اولى قضاى نماز روز اول , و دومى قضاى نمازروز دوم باشد کافى است .
(مساله 1388) اگر یک نماز ظهر ویک نماز عشا, یا یک نماز عصر و یک نماز عشااز او قضا شود, و نـدانـد کـدام اول قـضا شده است , وبخواهد احتیاط نماید, بایدطورى آنها را بخواند که یقین کند بـتـرتـیـب بـجـا آورده اسـت , مثلا اگر یک نماز ظهرویک نماز عشا از او قضا شده و اولى آنها را نـمى داند, باید اول یک نماز ظهر, بعدیک نماز عشا دوباره یک نماز ظهر, یا اول یک نماز عشا بعد یک نماز ظهر, دوباره یک نماز عشا بخواند.
(مـسـالـه 1389) کسى که مى داند یک نماز چهار رکعتى نخوانده , ولى نمى داند نمازظهر است یا نماز عصر, اگر یک نماز چهار رکعتى به نیت قضاى نمازى که نخوانده بجا آورد کافى است .
(مـسـالـه 1390) کـسى که پنج نماز پشت سر هم از او قضا شده و نمى داند اولى آنهاکدام است , و بخواهد احتیاطا مراعات ترتیب را نماید, باید نه نماز به ترتیب بخواند, مثلا از نماز صبح شروع کند و بـعـد از آن کـه ظهر وعصر ومغرب و عشا راخواند دو مرتبه نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب را بـخواند.
و اگر شش نماز پشت سر هم از او قضا شده و اولى آنها را نمى داند, باید ده نماز به ترتیب قـضا کند, وهمین طور براى هر یک نمازى که به نمازهاى قضاى او اضافه مى شود, در صورتى که پـشـت سـر هم قضا شده باشد, باید یک نماز بر مقدارى که گفته شد اضافه نماید.
مثلا اگر هفت نماز او قضا شده واولى آنها را نمى داند, باید یازده نماز بترتیب بجاآورد.
(مـسـاله 1391) کسى که مى داند نمازهاى پنجگانه او هر کدام از یک روز قضا شده وترتیب آنها را نـمـى دانـد, چنانچه نماز یک شبانه روز را بجا آورد کافى است .
ولى اگربخواهد احتیاط کند باید شـش شـبانه روز نماز بخواند و همچنین براى هر نمازى که به نمازهاى قضاى او اضافه شود, باید یـک روز بیشتر بخواند, تا یقین کند به ترتیبى که قضا شده بجا آورده است , مثلا اگر هفت نماز از هفت روز نخوانده باشد, بایدهفت شبانه روز قضا نماید.
(مـسـالـه 1392) کـسـى کـه مـثلا چند نماز صبح یا چند نماز ظهر از او قضا شده وشماره آنها را نـمى داند, مثلا نمى داند که سه یا چهار یا پنج نماز بوده , چنانچه مقدارکمتر را بخواند کافى است .
ولـى اگر شماره آنها را مى دانسته و فراموش کرده , بهتر آن است که بقدرى نماز بخواند که یقین کـنـد تـمام آنها را خوانده است , مثلا اگر فراموش کرده که چند نماز صبح از او قضا شده است , و یقین دارد که بیشتر از ده تا نبوده , ده نماز صبح بخواند.
(مـسـالـه 1393) کـسـى که فقط یک نماز قضا از روزهاى پیش دارد, بنابر احتیاطمستحب اگر مـمـکـن است باید اول آن را بخواند بعد مشغول نماز آن روز شود.
و نیزاگر از روزهاى پیش نماز قضا ندارد, ولى یک نماز یا بیشتر از همان روز از او قضاشده است , در صورتى که ممکن باشد بنا بر احتیاط مستحب باید نماز قضاى آن روز را پیش از نماز ادا بخواند.
(مـسـالـه 1394) اگر در بین نماز یادش بیاید که یک نماز یا بیشتر از همان روز از اوقضا شده , یا فـقـط یک نماز قضا از روزهاى پیش دارد, چنانچه وقت وسعت دارد, وممکن است نیت را به نماز قضا برگرداند, مى تواند نیت نماز قضا کند, مثلا اگر درنماز ظهر پیش از تمام شدن رکعت دوم , یادش بیاید که نماز صبح آن روز قضا شده ,در صورتى که وقت نماز ظهر تنگ نباشد, مى تواند نیت را به نماز صبح برگرداند وآن را دو رکعتى تمام کند, بعد نماز ظهر را بخواند, ولى اگر وقت تنگ است , یانمى تواند نیت را به نماز قضا برگرداند, مثلا در رکوع رکعت سوم نماز ظهر یادش بیاید که نماز صبح را نخوانده , چون اگر بخواهد نیت نماز صبح کند, یک رکوع که رکن است زیاد مى شود, نباید نیت را به قضاى صبح برگرداند.
(مـسـالـه 1469) مـوقعى که ماموم نیت مى کند, باید امام را معین نماید, ولى دانستن اسم او لازم نیست , مثلا اگر نیت کند: اقتدا مى کنم به امام حاضر نمازش صحیح است .
(مساله 1470) ماموم باید غیر از حمد و سوره همه چیز نماز را خودش بخواند ,ولى اگر رکعت اول یا دوم او رکعت سوم یا چهارم امام باشد, باید حمد و سوره رابخواند.
(مساله 1471) اگر ماموم در رکعت اول ودوم نماز صبح ومغرب و عشا صداى حمد و سوره امام را بـشنود, اگر چه کلمات را تشخیص ندهد, احتیاط واجب آن است که حمد و سوره نخواند, و اگر صـداى امـام را نشنود مستحب است حمد وسوره را بخواند, ولى باید آهسته بخواند, ولى احتیاط این است که به نیت جزئیت نخواند, بلکه به قصد قربت مطلقه بخواند, و چنانچه سهوا بلند بخواند اشکال ندارد.
(مـساله 1472) اگر ماموم بعضى از کلمات حمد وسوره امام را بشنود, احتیاطواجب آن است که حمد وسوره نخواند.
(مـسـاله 1473) اگر ماموم سهوا حمد و سوره بخواند, یا خیال کند صدایى را که مى شنود صداى امام نیست , و حمد و سوره بخواند, و بعد بفهمد صداى امام بوده , نمازش صحیح است .
(مساله 1474) اگر شک کند که صداى امام را مى شنود یا نه , یا صدایى بشنود, ونداند صداى امام است یا صداى کس دیگر, مى تواند به قصد قربت مطلقه حمد وسوره بخواند.
(مساله 1475) مکروه است که ماموم در رکعت اول ودوم نماز ظهر و عصر حمد وسوره بخواند, و مستحب است بجاى آن ذکر بگوید.
(مـسـاله 1476) ماموم نباید تکبیره الاحرام را پیش از امام بگوید.
بلکه احتیاط آن است که تا تکبیر امام تمام نشده تکبیر نگوید.
(مـساله 1477) اگر ماموم سلام امام را بشنود, یا بداند چه وقت سلام مى گوید,احتیاط مستحب آن است که پیش از امام سلام نگوید, و چنانچه عمدا یا سهوا پیش از امام سلام دهد, نمازش صحیح است , و لازم نیست دوباره با امام سلام دهد.
(مـسـاله 1478) اگر ماموم غیر از تکبیره الاحرام , چیزهاى دیگر نماز را پیش از امام بگوید اشکال ندارد ولى اگر آنها را بشنود یا بداند امام چه وقت مى گوید, احتیاطمستحب آن است که پیش از امام نگوید.
(مـسـالـه 1479) مـاموم باید غیر از آنچه در نماز خوانده مى شود, کارهاى دیگر آن ,مانند رکوع و سجود را با امام یا کمى بعد از امام بجا آورد, و اگر عمدا پیش از امام یامدتى بعد از امام انجام دهد, اگر چه معصیت کرده , ولى نماز و جماعتش صحیح است .
و احتیاط آن است که نماز را تمام کند و دوباره بخواند.
بلى اگر عمدا قبل ازتمام شدن قرائت امام رکوع کند نمازش باطل مى شود.
(مساله 1480) اگر سهوا پیش از امام سراز رکوع بردارد, چنانچه امام در رکوع باشد, باید به رکوع برگردد وبا امام سر بردارد, و در این صورت زیاد شدن رکوع که رکن است نماز را باطل نمى کند, ولى اگر به رکوع برگردد و پیش از آن که به رکوع برسد, امام سر بردارد نمازش باطل است .
(مـسـالـه 1481) اگـر اشـتـبـاها سر بردارد و ببیند امام در سجده است , باید به سجده برگردد, وچـنـانـچـه در هر دو سجده این اتفاق بیفتد, براى زیاد شدن دو سجده که رکن است نماز باطل نمى شود.
(مـسـالـه 1482) کـسى که اشتباها پیش از امام سر از سجده برداشته هرگاه به سجده برگردد, وهنوز به سجده نرسیده امام سر بردارد, نمازش صحیح است , ولى اگر درهر دو سجده این اتفاق بیفتد, نماز باطل است .