معرفی وبلاگ
با سلام امیدوارم مطالب این وبلاگ مورد استفاده شما قرار گرفته باشد. باآرزوی موفقیت برای تمامی انسانها التماس دعا (عکس متعلق شهید محمد علی شاهچراغی دانشجوی رشته فیزیک می باشد.)
صفحه ها
دسته
هستی برای ما
خدمات
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 696243
تعداد نوشته ها : 130
تعداد نظرات : 30
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

روزگار مشعشعیان‌ و ترکمانان‌

 

محمد بن‌ فلاح‌ بنیان‌گذار دولت‌ مشعشعی‌

یکی‌ از دولت‌های‌ محلی‌ که‌ در اواسط‌ قرن‌ نهم‌ هجری‌ در خوزستان‌ تأسیس‌ شدوتا دوران‌ صفوی‌ ادامه‌ یافت‌، دولت‌ مشعشعیان‌ بود. بنیادگذار این‌ دولت‌ محمد بن‌فلاح‌ مشعشعی‌ است‌ که‌ در شهر واسط‌ عراق  زاده‌ شد و برای‌ تحصیل‌ به‌ شهر حله‌رفت‌ و در آنجا در زمره‌ شاگردان‌ احمد بن‌ فهد حلی‌ (م‌ 841) درآمد. مورخان‌نوشته‌اند که‌ ابن‌ فهد با مادر محمد که‌ بیوه‌ بود ازدواج‌ کرد و به‌ همین‌ دلیل‌، محمدارتباط‌ نزدیک‌تری‌ با استاد پیدا کرد. مجلس‌ درس‌ ابن‌ فهد، افزون‌ بر فقه‌، درس‌ ذکرو دعا و نیز ارائه‌ برخی‌ از اندیشه‌های‌ صوفیانه‌ نیز بود؛ چرا که‌ ابن‌ فهد خود به‌ گفته‌قاضی‌ نورالله‌ شوشتری‌ «از اکابر صوفیه‌ و اعاظم‌ مجتهدان‌ شیعه‌ اثناعشریه‌ بود».

وجود چنین‌ گرایشی‌ در محفل‌ درس‌ ابن‌ فهد، همان‌ طور که‌ در جای‌ دیگر اشاره‌کردیم‌، سبب‌ شد تا زمینه‌ گرایش‌های‌ افراطی‌ برای‌ برخی‌ از شاگردان‌ به‌ وجود آید.دو شاگرد ابن‌ فهد، یکی‌ سید محمد نوربخش‌ و دیگری‌ محمد بن‌ فلاح‌، هر دو به‌نوعی‌ به‌ تندروی‌ و افراط‌ در برخی‌ از عقاید و افکارشان‌ وجود داشت‌.

محمد بن‌ فلاح‌ که‌ احساس‌ کرد با استاد خود که‌ فردی‌ متشرّع‌ و متدین‌ بود،نمی‌تواند کنار آید، از وی‌ روی‌ گرداند و با ادعای‌ آن‌ که‌ مهدی‌ موعود است‌ فعالیت‌خود را آغاز کرد. ابن‌ فهد او را تکذیب‌ و حتی‌ تکفیر کرد، اما محمد راهی‌ مناطق‌اطراف‌ واسط‌ شده‌ به‌ منحرف‌ کردن‌ عشایر آن‌ نواحی‌ پرداخت‌. وی‌ با استفاده‌ ازعلوم‌ غریبه‌ و یاد دادن‌ اوراد و اذکار ویژه‌، کوشید تا هوادارانی‌ برای‌ خود جذب‌ کند.در واقع‌ او تلفیقی‌ از عقاید شیعیان‌ غالی‌، تصوف‌ و شگردهای‌ شعبده‌بازانه‌ را فراهم‌آورد و آن‌ را به‌ عنوان‌ مذهب‌ جدید مشعشعی‌ عرضه‌ کرد. در باره‌ عقاید وی‌، چنین‌شهرت‌ یافته‌ است‌ که‌ او خود را مهدی‌ می‌داند و کتابی‌ هم‌ با نام‌ کلام‌ المهدی‌ از وی‌مانده‌ که‌ حاوی‌ نوشته‌ها و عقاید اوست‌؛ اما در همین‌ کتاب‌، مواردی‌ حکایت‌ از آن‌دارد که‌ به‌ عقیده‌ دوازده‌ امامی‌ در باره‌ غیبت‌ حضرت‌ مهدی‌ علیه‌السلام‌ پایبند است‌و در عین‌ حال‌، خود را جانشین‌ آن‌ حضرت‌ معرفی‌ می‌کند. این‌ به‌ نوعی‌ همان‌ ادعای‌بابیّت‌ است‌ که‌ پیش‌ از وی‌ و بعد از او، کسانی‌ مدعی‌ آن‌ شدند. وی‌ در برخی‌ ازنامه‌های‌ خود که‌ در همین‌ کتاب‌ «کلام‌المهدی‌» آمده‌، مدعی‌ است‌ که‌ به‌ شریعت‌نبوی‌ کاملا وفادار است‌ و تلاش‌ زیادی‌ برای‌ آموزش‌ احکام‌ شرعی‌ به‌ مردم‌خوزستان‌ کرده‌ است‌.

همچنین‌ از برخی‌ از این‌ نامه‌ها چنین‌ به‌ دست‌ می‌آید که‌ او تلاش‌ می‌کرده‌ تا بارعایت‌ حال‌ افراد محروم‌ و ضعیف‌ حمایت‌ آنها را جلب‌ کرده‌ و با نوعی‌سخت‌گیری‌ خارجی‌مآبانه‌ جامعه‌ را به‌ زور و تهدید پاک‌ نگاه‌ دارد. وی‌ در یکی‌ ازنامه‌هایش‌ نمونه‌ خطاکارانی‌ را یاد کرده‌ که‌ اگر مرتکب‌ این‌ خطاها شوند آنها را خواهد کشت‌:

کسی‌ به‌ مؤمنین‌ دشنام‌ دهد. کسی‌ که‌ پشت‌ سر مؤمنی‌ بد بگوید. کسی‌ که‌ همسایه‌مؤمن‌ او گرسنه‌ باشد و او با همه‌ توانایی‌ نان‌ به‌ او نرساند. زنان‌ نان‌پز و یا آشپز که‌پاهای‌ برهنه‌ در کوچه‌ها راه‌ رفته‌ باشند و دست‌ به‌ آن‌ پاهای‌ ناپاک‌ خود بزنند یاپاهای‌ ناپاک‌ خود را به‌ هیزم‌ها یا به‌ تنور بسایند. کسی‌ که‌ به‌ زن‌ دیگری‌ یا به‌ کنیزدیگری‌ از روی‌ لذت‌ یابی‌ نگاه‌ کند، مگر طبیب‌ در هنگام‌ درمان‌ کردن‌. ولی‌ اگر اوهم‌ نگاه‌ از روی‌ خواهش‌ دل‌ کند، کشته‌ خواهد شد. راهزنان‌ و کسانی‌ که‌ شمشیرکشیده‌ مردم‌ را بترسانند. مردی‌ که‌ با پسری‌ نابکاری‌ کند و...

محمد بن‌ فلاح‌ حرکت‌ سیاسی‌ ـ نظامی‌ خود در سال‌ 841 آغاز کرد و تلاش‌هایی‌برای‌ به‌ دست‌ آوردن‌ شهر واسط‌ انجام‌ داد که‌ به‌ رغم‌ برخی‌ پیروزی‌ها چندان‌توفیقی‌ نیافت‌. به‌ همین‌ دلیل‌ به‌ خوزستان‌ رفت‌ و در اطراف‌ هویزه‌، به‌ تبلیغ‌ میان‌عشایر پرداخت‌. این‌ اقدام‌ او سبب‌ گروش‌ شمار زیادی‌ از اعراب‌ آن‌ نواحی‌ به‌ آیین‌وی‌ گردید. منابع‌، از خشونت‌ بی‌اندازه‌ وی‌ در تصرف‌ نواحی‌ اطراف‌ هویزه‌ و قتل‌وغارت‌ مردم‌ خبر داده‌اند. به‌ هر روی‌ او بایست‌ موقعیت‌ خود را استوار می‌کردواین‌ نیاز به‌ پول‌ و ثروت‌ داشت‌ و برای‌ امیر تازه‌ از راه‌ رسیده‌، راهی‌ جز این‌، برای‌پر کردن‌ شکم‌ هوادارانش‌ وجود نداشت‌! آنچه‌ مهم‌ است‌ آمیخته‌ کردن‌ این‌ روش‌هابا اندیشه‌های‌ افراطی‌ شیعیان‌ غالی‌ و تندرو است‌ که‌ بر محور اعتقاد به‌ نوعی‌الوهیت‌ در باره‌ ائمه‌ اطهار علیهم‌السلام‌ از یک‌ سو و اعتقاد به‌ مهدویت‌ محمد بن‌فلاح‌ از سوی‌ دیگر استوار بود. حرکت‌ مشعشعیان‌ در جنوب‌ ایران‌، نسخه‌ دیگری‌از نهضت‌ حروفیان‌ است‌ که‌ در همان‌ زمان‌ و پس‌ از آن‌ در دوره‌ صفوی‌ در برخی‌ ازشهرهای‌ ایران‌ ظهور کرد. نمونه‌ دیگر آن‌ در دوره‌ قاجار حرکت‌ بابیان‌ است‌.

سیدمحمد که‌ خطری‌ برای‌ حکومت‌ ترکمانان‌ تلقی‌ می‌شد، مجبور شد تا درهویزه‌ تن‌ به‌ نبردی‌ جانانه‌ بدهد. وی‌ با حمایت‌ شماری‌ از مردم‌، توانست‌ سپاه‌ حاکم‌هویزه‌ را شکست‌ داده‌ و بر خوزستان‌ تسلط‌ یابد. از این‌ پس‌ مهم‌ترین‌ دلیل‌پیروزی‌های‌ وی‌ پیوستن‌ عشایر جنوب‌ عراق  و خوزستان‌ به‌ وی‌ بود که‌ او را درجنگ‌ بر ضد حکومت‌ تراکمه‌ یاری‌ می‌کردند.

سیدمحمد بیش‌ از همه‌ در اندیشه‌ عراق  عرب‌، به‌ویژه‌ شهر واسط‌ بود. حمله‌سپاه‌ مشعشعی‌ در سال‌ 858 به‌ واسط‌ منجر به‌ تصرف‌ این‌ شهر و غارت‌ آن‌ شد. آنان‌به‌ نجف‌ نیز تاختند و به‌ اعتبار آن‌ که‌ امام‌ علی‌ علیه‌السلام‌ رحلت‌ نکرده‌ است‌، به‌حرم‌ آن‌ حضرت‌ آسیب‌ فراوان‌ رساند و برای‌ مدتی‌ آن‌ جا را مطبخ‌ ساختند.فرماندهی‌ این‌ عملیات‌ زشت‌ را مولا علی‌ فرزند سید محمد داشت‌ که‌ در بسیاری‌ ازموارد بدون‌ اجازه‌ پدرش‌ دست‌ یه‌ این‌ اقدامات‌ زشت‌ می‌زد. مولا علی‌ در سال‌ 861پیش‌ از پدر کشته‌ شد و باز کارها به‌ دست‌ سید محمد افتاد.

درست‌ در همین‌ سال‌ بود که‌ بار دیگر سپاهی‌ از بغداد به‌ قصد جنگ‌ بامشعشعیان‌ حرکت‌ کرد؛ اما در نبردی‌ که‌ صورت‌ گرفت‌ سپاه‌ سید محمد بر سپاه‌بغداد غلبه‌ کرد و همگی‌ آنان‌ را در نزدیکی‌ واسط‌ از میان‌ برد. یکی‌ از دشواری‌هاترکمانان‌ قراقویونلو در برخورد با مشعشعیان‌ آن‌ بود که‌ پیش‌ از جهانشاه‌، اسپندمیرزا تمایلات‌ شیعی‌ نیرومندی‌ داشت‌ و پس‌ از آن‌ که‌ جهانشاه‌ آمد، فرزندش‌پیربوداغ‌ نیز که‌ حاکم‌ عراق  بود، به‌ دلیل‌ تشیع‌، چندان‌ در نبرد با مشعشعیان‌ اصرارنمی‌ورزید و به‌ همین‌ دلیل‌ فرصتی‌ برای‌ نیرومند شدن‌ آنان‌ فراهم‌ شد. سید محمد تاسال‌ 870 که‌ درگذشت‌، امارت‌ خویش‌ را در خوزستان‌ حفظ‌ کرد.

پس‌ از درگذشت‌ سید محمد، فرزند او سید محسن‌ رهبری‌ دولت‌ مشعشعی‌ را به‌دست‌ گرفت‌ و تا سال‌ 905 که‌ زنده‌ بود، در آرامش‌ کامل‌ بر منطقه‌ وسیعی‌ حکم‌ راند.وی‌ افزون‌ بر هویزه‌ و جزایر که‌ مقر اصلی‌ دولتش‌ بود، بر تمامی‌ خوزستان‌، بصره‌ ـتا نزدیکی‌ بغداد ـ و در ایران‌، تا بهبهان‌ و کهکیلویه‌، لرستان‌ و در جنوب‌ تا سواحل‌خلیج‌ فارس‌ حکومت‌ می‌کرد. مهم‌ترین‌ دلیل‌ این‌ آرامش‌ آن‌ بود که‌ دولت‌ ترکمانان‌سرگرم‌ کارزارهای‌ زیادی‌ میان‌ خود و نواحی‌ مرکزی‌ ایران‌ و آذربایجان‌ بودند ونبرد در خوزستان‌ و با عشایر آن‌ که‌ به‌ صورت‌ مذهبی‌ ـ ملی‌ از مشعشعیان‌ دفاع‌می‌کردند، به‌ مصلحت‌ آنان‌ نبود. با این‌ حال‌، وی‌ درگیری‌هایی‌ با سلطان‌یعقوب‌آق قویونلو داشت‌ و حتی‌ یک‌ بار مجبور شد پسرش‌ را به‌ عنوان‌ گروگان‌ نزداو بفرستد.

پس‌ از درگذشت‌ سید محسن‌ فرزندش‌ سیدعلی‌ به‌ قدرت‌ رسید. در همین‌ زمان‌بود که‌ دولت‌ صفویه‌ با تلاش‌ قزلباشان‌ و به‌ امیری‌ شاه‌ اسماعیل‌ در ایران‌ پا گرفت‌.شاه‌ اسماعیل‌ طی‌ یک‌ لشکرکشی‌ به‌ خوزستان‌ در سال‌ 914 و حتی‌ با ادعای‌ مبارزه‌ باغالیان‌ شیعه‌ و این‌ که‌ آنان‌ علی‌اللهی‌ هستند، دولت‌ مستقل‌ مشعشعی‌ را از میان‌ برد.بعدها در دوره‌ صفوی‌، افرادی‌ از خاندان‌ مشعشعی‌ به‌ قدرت‌ می‌رسند که‌ البته‌وابسته‌ به‌ دولت‌ مرکزی‌ ایران‌ از صفویه‌ تا زندیه‌ هستند.

 

امیران‌ مشعشعی‌                          سال‌های‌ حکومت‌

سید محمد بن‌ فلاح‌                            844 ـ 870

مولا علی‌ بن‌ محمد (نفوذ در زمان‌ پدر)        ... ـ 861

سید محسن‌ بن‌ محمد                          870 ـ 905

سید علی‌ بن‌ سید محسن‌                      905 ـ 914

انحلال‌ توسط‌ شاه‌ اسماعیل‌ صفوی‌               914

 

کتاب تاریخ ایران اسلامی

 


دسته ها : تاریخ
بیست و هشتم 5 1385 22:47
X