معرفی وبلاگ
با سلام امیدوارم مطالب این وبلاگ مورد استفاده شما قرار گرفته باشد. باآرزوی موفقیت برای تمامی انسانها التماس دعا (عکس متعلق شهید محمد علی شاهچراغی دانشجوی رشته فیزیک می باشد.)
صفحه ها
دسته
هستی برای ما
خدمات
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 684419
تعداد نوشته ها : 130
تعداد نظرات : 30
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

آق قویونلوها

 

دولت‌ ق  قویونلو

آخرین‌ دولت‌ موجود در ایران‌ مرکزی‌ و غربی‌ تا پیش‌ از پیدایش‌ دولت‌ صفوی‌،دولت‌ آق  قویونلو است‌. پیش‌تر گذشت‌ که‌ این‌ کلمه‌ به‌ معنای‌ صاحبان‌ گوسفندان‌سفید است‌ و در واقع‌ اتحادیه‌ دیگری‌ است‌ از شماری‌ از قبایل‌ ترکمن‌ که‌اصلی‌ترین‌ رقیب‌ ترکمانان‌ قراقویونلو به‌ شمار می‌آمدند. نخستین‌ شخصی‌ از آنان‌که‌ وارد عرصه‌ سیاسی‌ شد، قراقولوک‌ عثمان‌ بیگ‌ بود که‌ با همه‌ فشارهایی‌ که‌ از ناحیه‌ترکمانان‌ رقیب‌ از شرق  و ممالیک‌ از غرب‌ تحمل‌ می‌کرد، در یک‌ دوره‌ شهرهای‌ماردین‌، رها و سیواس‌ را در تصرف‌ خود نگاه‌ داشت‌.

گذشت‌ که‌ عثمان‌ بیگ‌ در نبردی‌ که‌ با اسکندر فرزند قرایوسف‌ داشت‌، به‌ سال‌838 کشته‌ شد. پس‌ از وی‌ شخصی‌ با نام‌ علی‌ بیگ‌ به‌ قدرت‌ رسید که‌ در همان‌ آغاز بابرادرش‌ حمزه‌ درگیر شد و گرچه‌ توانست‌ بر وی‌ غلبه‌ کند، اما برای‌ توسعه‌ قدرت‌آق قویونلوها، کاری‌ از پیش‌ نبرد. وی‌ به‌ سال‌ 844 درگذشت‌.

با درگذشت‌ علی‌ بیگ‌ فرزندش‌ جهانگیر رهبری‌ آق قویونلوها را در دست‌گرفت‌ و توانست‌ با کمک‌ برادرش‌ اوزون‌ حسن‌ ـ حسن‌ دراز ـ بر اختلافات‌ داخلی‌میان‌ طایفه‌ فایق‌ آید و عمو و عموزادگانش‌ را شکست‌ دهد. به‌ دنبال‌ آن‌ بود که‌برادرش‌ حسن‌ طی‌ یک‌ سری‌ عملیات‌ نظامی‌ بر ضد کُردان‌، توانست‌ به‌ صورت‌رقیبی‌ برای‌ برادر درآید. وی‌ درست‌ در سالی‌ که‌ قسطنطنیه‌ به‌ دست‌ ترکان‌ عثمانی‌فتح‌ شد، یعنی‌سال‌ 857 (برابر با 1453 میلادی‌) برادرش‌ را از دیاربکر بیرون‌ راندوخود به‌ جای‌ وی‌ نشست‌. اکنون‌ برادران‌ وی‌ جهانگیر و اویس‌ مجبور بودند تاسلطه‌ وی‌ را به‌ عنوان‌ امیر جدید آق  قویونلو بپذیرند. یکی‌ از رخدادهای‌ به‌ظاهر ساده‌ اما بسیار مهم‌ برای‌ دوره‌های‌ بعد تاریخ‌ ایران‌ آن‌ است‌ که‌ شیخ‌ جنید جدشاه‌ اسماعیل‌ در همین‌ زمان‌، یعنی‌ سال‌ 861 برای‌ مدتی‌ قریب‌ سه‌ سال‌، نزد اوزون‌حسن‌ ماند و با خواهر وی‌ خدیجه‌ بیگم‌ ازدواج‌ کرد. در طی‌ همین‌ دوره‌ بود که‌ شیخ‌جنید با هزاران‌ تن‌ از هواداران‌ خود در منطقه‌ ارتباط‌ برقرار کرد و این‌ احترام‌، راه‌ رابرای‌ پیوستن‌ توده‌ صوفی‌ هوادار وی‌ صفویان‌ فراهم‌ کرد.

اوزون‌ حسن‌ روابط‌ گرمی‌ هم‌ با طرابوزان‌ داشت‌ و پس‌ از گفتگوهای‌ صلحی‌ که‌میان‌ او و پادشاه‌ طرابوزان‌ صورت‌ گرفت‌، قرار شد تا اوزون‌ حسن‌ در صورت‌حمله‌ سلطان‌ محمد فاتح‌ به‌ طرابوزان‌، به‌ وی‌ کمک‌ کند. در عوض‌، اوزون‌ حسن‌خواهر پادشاه‌ را که‌ کاترینا نام‌ داشت‌ به‌ زنی‌ گرفت‌. دختر همین‌ زن‌ است‌ که‌ همسرحیدر و مادر شاه‌ اسماعیل‌ صفوی‌ است‌.

گذشت‌ که‌ سلطان‌ محمد فاتح‌ در سال‌ 857 قسطنطنیه‌ را گرفت‌ و آن‌ را تبدیل‌ به‌استانبول‌ یا اسلامبول‌ کرد. این‌ حادثه‌ یکی‌ از بزرگترین‌ تحولات‌ تاریخی‌ دنیای‌اسلام‌ بلکه‌ تمدن‌ جهانی‌ بشر معاصر محسوب‌ می‌شود. مسلمانان‌ از قرن‌ نخست‌هجری‌ در صدد تصرف‌ قسطنطنیه‌ بودند و بارها تا پشت‌ دروازه‌های‌ این‌ شهر آمده‌بودند. در اصل‌، این‌ شهر، محل‌ استقرار امپراطوری‌ روم‌ شرقی‌ بود که‌ با فتح‌ آن‌،بساط‌ این‌ دولت‌ به‌ طور کامل‌ برچیده‌ شد. متأسفانه‌ در همین‌ دوران‌ که‌ قسطنطنیه‌ به‌دنیای‌ اسلام‌ می‌پیوست‌، مسلمانان‌ به‌ دلیل‌ اختلافات‌ داخلی‌ خود، اندلس‌ را ازدست‌ دادند.

سلطان‌ محمد فاتح‌ پس‌ از فتح‌ قسطنطنیه‌ به‌ سراغ‌ طرابوزان‌ آمد. اوزون‌ حسن‌که‌ سخت‌ از طرابوزان‌ حمایت‌ می‌کرد و حتی‌ با دول‌اروپایی‌ نیز قراردادهایی‌داشت‌، از وی‌ خواست‌ تا به‌ این‌ منطقه‌ حمله‌ نکند؛ اما سلطان‌ نپذیرفت‌ و طرابوزان‌را ضمیمه‌ قلمرو عثمانی‌ کرد. در این‌ مدت‌ برخوردهای‌ میان‌ آق قویونلوهاوعثمانی‌ رخ‌ داد که‌ در نهایت‌ به‌ مصالحه‌ میان‌ آنها انجامید. ارتباط‌های‌ اوزون‌ حسن‌با غرب‌ به‌ هدف‌ِ درتنگنا قرار دادن‌ دولت‌ عثمانی‌، نخستین‌ اقدامی‌ است‌ که‌ برای‌پیوند میان‌ ایران‌ و اروپا صورت‌ گرفته‌ است‌؛ چیزی‌ که‌ بعدها در دوره‌ صفوی‌توسعه‌ پیدا می‌کند. در واقع‌، روابط‌ ایران‌ و غرب‌ از این‌ زمان‌ آغاز می‌شود.

اوزون‌ حسن‌، پس‌ از استوار کردن‌ موقعیت‌ خود در آناتولی‌ شرقی‌، به‌ سراغ‌قراقویونلوها به‌ رهبری‌ جهانشاه‌ آمد. جهانشاه‌ که‌ سخت‌ در اندیشه‌ استوار کردن‌تسلط‌ خود بر عراق  عجم‌ بود، یکباره‌ از ناحیه‌ غرب‌ مورد حمله‌ اوزون‌ حسن‌ قرارگرفت‌. در نبردی‌ که‌ در سال‌ 872 میان‌ او و جهانشاه‌ رخ‌ داد، آق  قویونلوها پیروزشدند و اوزون‌ حسن‌ شهرت‌ زیادی‌ به‌ دست‌ آورد. پیروزی‌ بعدی‌ او بر امیرابوسعید تیموری‌ بود که‌ در ارّان‌ با وی‌ درگیر شد و به‌ این‌ ترتیب‌ دولت‌ آق قویونلوبه‌ جای‌ قراقویونلو، افزون‌ بر آذربایجان‌، بر ایران‌ مرکزی‌ نیز تسلط‌یافت‌.

دولت‌های‌ اروپایی‌ برای‌ ضربه‌ زدن‌ به‌ امپراتوری‌ عثمانی‌، اوزن‌ حسن‌ را به‌جنگ‌ بر ضد سلطان‌ محمد فاتح‌، تحریک‌ می‌کردند. اوزون‌ حسن‌ نیز که‌ به‌ نیروی‌خود مغرور شده‌ بود، روابط‌ خود را با سلطان‌ عثمانی‌ برهم‌ زد و زمینه‌ جنگی‌ را درسال‌ 876 در نزدیکی‌ شهر قونیه‌ فراهم‌ کرد. در این‌ نبرد، ابتدا عثمانی‌ها شکست‌خوردند؛ اما در نهایت‌ حمله‌ سپاه‌ عثمانی‌ سبب‌ شکست‌ سخت‌ آق قویونلوها شد،به‌ طوری‌ که‌ یکی‌ از فرزندان‌ اوزون‌ حسن‌ کشته‌ شد و خود او به‌ تبریز گریخت‌. پس‌از آن‌ نیز هیچ‌گاه‌ در اندیشه‌ لشکرکشی‌ به‌ آناتولی‌ نیفتاد.

اوزون‌ حسن‌ در سال‌ 881 تفلیس‌ را فتح‌ کرد و غنایم‌ فراوانی‌ به‌ دست‌ آورد. سال‌بعد از آن‌ نیز در تبریز درگذشت‌.

پس‌ از درگذشت‌ اوزون‌ حسن‌، فرزندش‌ سلطان‌ خلیل‌ به‌ جای‌ وی‌ نشست‌. وی‌که‌ شایستگی‌ چندانی‌ برای‌ سلطنت‌ نداشت‌، برادرش‌ یعقوب‌ را به‌ امارت‌ دیاربکرنهاد. چند ماه‌ بعد از آن‌، یعقوب‌ بر خلیل‌ شورید و در نبردی‌ که‌ به‌ سال‌ 883 در خوی‌رخ‌ داد او را به‌ شکست‌ کشانده‌ و سلطنت‌ آق قویونلو را به‌ خود اختصاص‌ داد.سلطان‌ یعقوب‌، طی‌ دوازده‌ سال‌ سلطنت‌ خود با دشواری‌های‌ فراوانی‌ روبرو بودکه‌ با زحمت‌ بر آنها فایق‌ آمد. شورش‌ شیخ‌ حیدر صفوی‌ یکی‌ از خطرناک‌ترین‌ آنهابود که‌ سرکوب‌ شد و ما در دفتر آینده‌ به‌ آن‌ خواهیم‌ پرداخت‌. یک‌ بار نیز در سال‌887 مورد تهاجم‌ ممالیک‌ قرار گرفت‌ که‌ آنان‌ را نیز شکست‌ داد. وی‌ طی‌ سال‌های‌890 تا 893 حملاتی‌ به‌ کرمان‌، گرجستان‌، گیلان‌ و مازندران‌ داشت‌ و در حالی‌ که‌هنوز به‌ سی‌ سالگی‌ نرسیده‌ بود و بر ایران‌ مرکزی‌ حکومت‌ می‌کرد، به‌ سال‌ 896هجری‌ درگذشت‌. از او فرامینی‌ در باره‌ تولیت‌ املاک‌ موقوفه‌ حضرت‌ معصومه‌علیها السلام‌ در قم‌ برجای‌ مانده‌ که‌ با احترام‌ تمام‌ نسبت‌ به‌ ایشان‌ سخن‌ گفته‌ شده‌واملاک‌ مزبور از مالیات‌ معاف‌ شده‌ است‌.

از دوران‌ سلطان‌ یعقوب‌ نیز آثار تاریخی‌ در برخی‌ از شهرهای‌ ایران‌ برجای‌ مانده‌ است‌.یکی‌ از آنها بقعه‌ امیرمسعود رازی‌ در اصفهان‌ است‌ که‌ به‌ سال‌ 895 بنا شده‌ است‌.

جانشین‌ یعقوب‌، ابتدا فرزندش‌ بایسنقر بود که‌ به‌ کوشش‌ یکی‌ از امرای‌ یعقوب‌با نام‌ صوفی‌ خلیل‌ بر تخت‌ سلطنت‌ نشست‌. اندکی‌ بعد، با طرفداران‌ برادرش‌،مسیح‌ درگیر شد که‌ آنها را از سر راه‌ برداشت‌. پس‌ از آن‌ برادرزاده‌اش‌ رستم‌، فرزندمقصود بن‌ اوزون‌ حسن‌ سربرآورد. به‌ دنبال‌ آن‌ بود که‌ بایسنقر گریخت‌ و رستم‌ به‌عنوان‌ سلطان‌ آق قویونلو بر تخت‌ نشست‌. وی‌ از سال‌ 897 تا سال‌ 902 هجری‌سلطنت‌ کرد. در این‌ سال‌، احمد بیک‌ بر او شورید، وی‌ را به‌ قتل‌ رساند و بر تخت‌نشست‌. با کشته‌ شدن‌ احمد بیک‌ در سال‌ 903 اختلاف‌ گسترده‌ای‌ میان‌ اتحادیه‌آق قویونلو افتاده‌، هر یک‌ از امراء و حکام‌ نواحی‌ مختلف‌، شاهزاده‌ای‌ را به‌ عنوان‌سلطان‌ مطرح‌ کردند. از میان‌ اینان‌، دو تن‌ توانستند موقعیتی‌ به‌ دست‌ آوردند: یکی‌سلطان‌ مراد فرزند یعقوب‌ و دیگری‌ الوند بیک‌ فرزند یوسف‌ بن‌ اوزون‌ حسن‌. هردو نفر، یکی‌ پس‌ از دیگری‌ در سال‌ 907 و 908 توسط‌ شاه‌ اسماعیل‌ شکست‌خوردند وآذربایجان‌ در اختیار شاه‌ اسماعیل‌ صفوی‌ قرار گرفت‌.

 

امیران‌ آق قویونلو                             سال‌های‌ حکومت‌

اوزون‌ حسن                                   872 ـ 882

سلطان‌ خلیل‌ فرزند اوزون‌ حسن‌          882 ـ 883

یعقوب‌ فرزند اوزون‌ حسن‌                   883 ـ 896

بایسنقر فرزند یعقوب‌                        896 ـ 897

رستم‌ فرزند مقصود فرزند اوزون‌ حسن‌   897 ـ 902

الوندبیک‌ فرزند یوسف‌ فرزند اوزون‌حسن 903 ـ 907

سلطان‌ مراد فرزند یعقوب‌     

 

کتاب تاریخ ایران اسلامی

 


دسته ها : تاریخ
بیست و هشتم 5 1385 22:21
X